کنگره سوم حزب کارگر سوسيال دمکرات روسيه ١٢ (٢٥) آوريل تا ٢٧ آوريل (١٠ مه) ١٩٠٥
١٨ صحبت درباره روابط بين کارگران و روشنفکران در سازمانهاى سوسيال-دمکراتيک
٢٠ آوريل (٣ مه)و. اى. لنين
من نميتوانم با رفقايى که ميگفتند صلاح نيست دامنه اين مسأله را وسيع کرد، موافق باشم. بنظر من کاملاً صلاح است.
در اينجا گفته شد که نمايندگان انديشههاى سوسيال- دمکراتيک عمدتاً روشنفکران بودهاند. اينطور نيست. طى دوره اکونوميسم نمايندگان انديشههاى انقلابى کارگران بودند، نه روشنفکران. "يک کارگر"، جزوهاى که با پيشگفتارى بقلم رفيق اکسلرد به چاپ رسيد، گواه اين مدعا است.
رفيق سرگيف Sergeyev در اينجا اظهار داشت که اصل انتخابى بودن، اطلاعات را بهتر نميکند. اينطور نيست. چنانچه اصل انتخابى بودن در عمل به کار بسته شده بود، بدون شک اکنون ما از اوضاع بهتر مطلع بوديم.
همچنين گفته شده است که انشعاب معمولاً کار روشنفکران است. اين نکته مهمى است، اما مسأله را روشن نميکند. من در نوشتههايم براى نشريات مدتها پيش مصرّاً خواستار شدهام که کارگران هر چه بيشترى وارد کميته شوند [ن.ک. "نامهاى به يک رفيق در مورد وظايف سازماندهى ما"، سپتامبر ١٩٠٢، کليات آثار، جلد ٦، صفحه ٢٣٥]. دوره از کنگره دوم تا کنون، از لحاظ عدم توجه کافى به اين وظيفه کاملاً برجسته است - اين تصويرى است که من از صحبتهايم با رفقاى درگير در کارهاى عملى حزب گرفتهام. اگر در ساراتف Saratov تنها يک کارگر به کميته راه يافته معنايش اين است که آنها نميدانستهاند چگونه افراد مناسب را از ميان کارگران انتخاب کنند. بيشک اين به علت انشعاب در داخل حزب هم بوده است. مبارزه بر سر کميتهها اثر مخربى بر کار عملى داشته است. درست به همين علت، ما به هر طريق ممکن کوشيدهايم تا به کار فراخواندن کنگره سرعت بدهيم.
اين وظيفه مرکزيت آينده خواهد بود که تعداد قابل ملاحظهاى از کميتههاى ما را به رسميت بشناسد؛ بيحالى کميتهچىها بايد که برطرف شود. (کف زدن و هو کردن حضار)
صداى رفيق سرگيف را ميشنوم که هو ميکند، در حالى که غير کميتهچىها کف ميزنند. فکر ميکنم موضوع را بايد وسيعتر نگريست. قرار دادن کارگران در کميتهها يک کار سياسى، و نه فقط آموزشى، است. کارگران غريزه طبقاتيش را دارند و، با قدرى تجربه سياسى، خيلى زود از سوسيال دمکراتهاى محکم و ثابتقدم ميشوند. من قوياً از نسبت هشت کارگر به دو روشنفکر در کميتهها طرفدارى ميکنم. در صورتى که توصيهاى در نشريات حزب شده است - که کارگران هر چه بيشترى در کميتهها وارد شوند - ناکافى باشد، پيشنهاد ميکنم که اين توصيه بنام کنگره بشود.
رهنمود روشن و قاطعى از جانب کنگره داده شود سلاح بُرندهاى است براى مبارزه با عوامفريبى؛ اين خواست مؤکد کنگره است.
ترجمه فارسى از "اتحاد مبارزان کمونيست"، بهمن ١٣٥٩.
بازنويسى از روى "بلشويسم و منشويسم در انقلاب دمکراتيک"، انتشارات کومهله، خرداد ١٣٦٦.
lenin.public-archive.net #L1298fa.html
|