١ ٢ ٣ ٤ ٥ ٦ ٧ ٨ ٩
١٠
١١
١٢
١٣
١٤
١٥
١٦
١٧
١٨
١٩
٢٠
کنگره سوم حزب کارگر سوسيال دمکرات روسيه ١٢ (٢٥) آوريل تا ٢٧ آوريل (١٠ مه) ١٩٠٥
١٥ صحبت در مورد اصلاحيههاى قطعنامه درباره دولت موقت انقلابی
١٩ آوريل (٢ مه) ١٩٠٥و. اى. لنين
من در مجموع با رفيق زيمين Zimin همعقيدهام. کاملاً طبيعى است که من، بعنوان يک سياسىنويس (publicist) ميبايد به جنبه انشائى فرمولبندى مسأله توجه ميکردم. رفيق زيمين هدفى را که مبارزه ما دنبال ميکند کاملاً بجا مورد تأکيد قرار داده است و من با تمام گفتههاى او موافقم. بدون اينکه انتظار تسخير نقطهاى که برايش ميجنگيم را داشته باشيم، نميتوانيم بجنگيم.
اصلاحيه رفيق زيمين بر بند ٢ که ميگويد: "تأسيس يک دولت موقت انقلابى، يعنى تنها دولتى که..." الى آخر، منظور ما را کاملاً برآورده ميسازد و من بى هيچ تأملى آن را ميپذيرم.
اين در مورد اصلاحيه بند ٣ هم صادق است؛ بسيار بجا و مناسب است که در اينجا نشان داده شود که تحت شرايط اجتماعى و اقتصادى حاضر، بورژوازى الزاماً قويتر خواهد شد.
در بند (الف) قطعنامه، عبارت پرولتاريا... را مطالبه ميکند" بهتر از فرمولبندى من است، زيرا جاى تأکيد را تغيير داده و تأکيد را بر پرولتاريا ميگذارد. در بند (ب) اشاره به وابستگى به تناسب قوا کاملاً بجاست. اين فرمولبندى، به اعتقاد من، اصلاحيه رفيق آندريف Andreyev [آندريف، N.A. Alexeyef در کنگره سوم با رأى مشورتى شرکت داشت] را هم غير ضرورى ميکند. ضمنا مايلم نظر رفقاى روسى را درباره اينکه آيا اصلاح "مطالبات آنى" بقدر کافى روشن است و يا آنکه بايد عبارت "برنامه حداقل" را هم در پرانتز ذکر کرد، بدانم. در بند (ج) من لغت "هستند" (اند) را بکار بردهام، در حالى که رفيق زيمين عبارت "بايد باشند" را پيشنهاد ميکند؛ پيداست که يک تصحيح نگارشى در اينجا لازم است. در آنجا که از کنترل حزب صحبت شده، من فکر ميکنم فرمولبندى قديمى من، يعنى "پاسدارى از استقلال حزب سوسيال دمکرات" بهتر از "حفظ" باشد که رفيق "زيمين" پيشنهاد ميکند. وظيفه ما نه تنها "حفظ" استقلال حزب سوسيال دمکرات، بلکه "پاسدارى" مستمر از آن است. اصلاحيه رفيق سوسنفسکى Sosnovsky بر اين بند، با نامفهومتر کردنِ فرمولبندى آن را ناقص ميکند. تغييرات پيشنهادى رفيق آندريف بعضاً در بندهاى قطعنامه من و قطعنامه رفيق زيمين ملحوظ است. در ضمن، مشکل که درست باشد آنطور که رفيق آندريف پيشنهاد ميکند، "دولت موقت" را بصورت جمع بکار برد. البته ممکن است ما دولتهاى موقت زيادى داشته باشيم، اما نبايد آن را عمده کنيم، زيرا ما به هيچ معنا براى چنين تقسيمبنديى مبارزه و تلاش نميکنيم. ما همواره خواهان يک دولت موقت واحد سراسرى خواهيم بود و خواهيم کوشيد که "يک مرکزيت واحد، و آنهم يک روسىاش را" بوجود بياوريم. (خنده حضار)
ترجمه فارسى از "اتحاد مبارزان کمونيست"، بهمن ١٣٥٩.
بازنويسى از روى "بلشويسم و منشويسم در انقلاب دمکراتيک"، انتشارات کومهله، خرداد ١٣٦٦.
lenin.public-archive.net #L1295fa.html
|
|