Farsi    Arabic    English   

پیشنویس قطعنامه‌های پیشنهادی برای طرح در کنگره پنجم ح.ک.س.د.ر.


۱- مرحلۀ کنونی در انقلاب دمکراتیک
۲- شیوۀ برخورد به احزاب بورژوایی
۳- وظایف طبقاتی پرولتاریا در مرحلۀ کنونی انقلاب دمکراتیک
۴- تاکتيکهای سوسيال-دمکراتها در دومای دولتی
۵- تشدید فلاکت وسیع و تشدید مبارزۀ طبقاتی
۶- سازمانهای غیر حزبی کارگران و جریان آنارکو-سندیکالیستی در میان پرولتاریا

۳- وظایف طبقاتی پرولتاریا در مرحلۀ کنونی انقلاب دمکراتیک

و. ای. لنین


با توجه به اینکه:
    ۱) انقلاب دمکراتیک در روسیه بسوی یک اوجگیری تازه پیش میرود، طبقات سرمایه‌دار و زمینداران بزرگ جانبِ ضدانقلاب را میگیرند، در حالی که، اقشار جدیدی از خرده بورژوازی و دهقانان به پیروی از پرولتاریا، جانب انقلاب را میگیرند؛

    ۲) منافع طبقاتی پرولتاریا در انقلاب دمکراتیک اینطور ایجاب میکند که شرایط برای پیروزمندانه‌ترین مبارزه برای سوسیالیسم علیه طبقات دارا فراهم گردد؛

    ۳) تنها راهِ ممکن برای ایجاد و حفظ این شرایط، به فرجام رساندن انقلاب، یعنی دستیابی به یک جمهوری دمکراتیک، حاکمیّت کامل مردم و حداقلِ پیروزیهای اجتماعی و اقتصادیِ ضروری برای پرولتاریا است (روزکارِ هشت ساعته و خواستهای دیگر برنامۀ حداقلِ سوسیال-دمکراسی)؛

    ۴) تنها پرولتاریا میتواند انقلاب دمکراتیک را به فرجام رساند، بشرط آنکه پرولتاریا، بعنوان تنها طبقۀ تا به آخر انقلابی در جامعۀ نوین، تودۀ دهقانان را رهبری کند، و به مبارزۀ آنان علیه مالکیّتِ غیابی املاک[*] و دولت فئودال آگاهی سیاسی بخشد؛

    ۵) نقش رهبری در انقلاب دمکراتیک بزرگترین فرصت را برای پرولتاریا فراهم می‌آورد تا موقعیّت اجتماعی و اقتصادی خود را بهبود بخشد، و آگاهی سیاسیِ طبقاتیِ خود را در هر جهت گسترش دهد، و فعالیتهایش را نه تنها در زمینۀ اقتصادی، بلکه همچنین در قلمرو وسیع سیاست دنبال نماید؛

این کنفرانس اعلام میدارد که:

    ۱) وظیفۀ اصلی پرولتاریا در لحظۀ کنونیِ تاریخ به فرجام رساندنِ انقلاب دمکراتیک در روسیه است؛

    ۲) هرگونه کوچک شمردنِ این وظیفه نتیجۀ محتومش تبدیلِ پرولتاریا از رهبرِ انقلاب مردم، رهبری که تودۀ دمکرات دهقانان را به دنبال می‌کشد، به یک شرکت‌کنندۀ منفعل در انقلاب و دنباله‌روِ بورژوازی لیبرال-سلطنت‌طلب، خواهد بود؛

    ۳) کلیه سازمانهای حزب می‌بایست راهنمای فعالیّتهای پرولتاریا برای انجام این وظیفه باشند، بدون آنکه لحظه‌ای اهداف سوسیالیستیِ مستقلِ پرولتاریا را از نظر دور دارند.



نوشته شده در فاصلۀ ۱۵ تا ۱۸ فوریه (۲۸ فوریه تا ۳ مارس) ۱۹۰۷.
منتشر شده در پرولتاری شمارۀ ۱۴، ۴ مارس ۱۹۰۷.
کلیّات آثار (انگلیسی) جلد ۱۲، صفحات ۱۳۹-۱۳۸


[*] مالکیّتِ غیابیِ املاک landed proprietorship
Landed property یا landed estate 'مِلکِ غیابی' به مِلک یا املاکی گفته میشود که برای مالکش درآمد ایجاد میکند بدون آنکه مالک در آن املاک حضور و در کارهای عملی آن املاک دخالت و شراکتی داشته باشد. 'املاک' البته فقط شامل زمین نمیشود و همۀ دارایی‌های درآمدزای به جا مانده را در بر میگیرد. احزاب دهقانی ابداً مخالف ملکِ خصوصی بودنِ اراضی نبودند، شعارشان این بود: «زمین مال کسی است که روی آن کار میکند». حتی رادیکال‌ترین‌شان فقط مصادره املاکی را طلب میکردند که مالکانشان غیاباً بی‌آنکه دخالتی در کار زراعت و بهره‌برداری از زمین داشته باشند، فقط از قِبَل مالکیتشان ثروت کسب میکردند. در اصل ترجمه «سهند» بجای آن 'مالکیّت ارضی' به کار رفته، که در این بازنویسی تصحیح شده است.—آرشیو عمومی لنین


بازنویسی با پاره‌ای تغییرات از روی جزوۀ «سری ترجمۀ آثار لنین ۲» - «شیوۀ برخورد به احزاب بورژوایی» - سهند، هسته هوادار «اتحاد مبارزه در راه آرمان طبقۀ کارگر»، تیر ۱۳۵۸

lenin.public-archive.net #L1594fa.html