Farsi    Arabic    English   

حزب کارگران و وظايفش در موقعيت کنونی[۱]

و. ای. لنین


وظایف عام دانشجویان در جنبش آزادیخواهانۀ روسیه بارها در مطبوعات سوسیال - دمکراتیک توضیح داده شده است و ما در این مقاله به آنها نخواهیم پرداخت. احتیاجی نیست که به دانشجویان سوسیال - دمکرات نقش رهبری کنندۀ جنبش طبقۀ کارگر، اهمیت عظیم جنبش دهقانی یا اهمیت کمک به هر دوی آنها توسط روشنفکرانی که دربارۀ جهان بینی مارکسیستی اندیشیده‌اند، جانب پرولتاریا را گرفته‌اند و آماده‌اند تا با تعلیم، خودشان را تبدیل به اعضای واقعی حزب کارگران کنند، توضیح داده شود.

ما پیشنهاد می کنیم که، حتی اگر شده بطور مختصر، به مسئلۀ دیگری که اکنون بیشترین اهمیت عملی را دارد پرداخته شود.

ویژگی خاص وضع کنونی انقلاب کبیر روسیه چیست؟

این است که حوادث کاملاً ماهیت توهم آمیز مانیفست ۱۷ اکتبر را نشان داده‌اند. توهمات مشروطه خواهانه افشانده شده‌اند. ارتجاع در همه جا شایع است. اتوکراسی کاملاً احیا و حتی با قدرتهای دیکتاتوری اعطا شده به حاکمان محلی، از دوباسوف[۲] گرفته تا پایین ترین مقامات پلیس، «تقویت» شده است.

جنگ داخلی با شدت جریان دارد. از آن گذشته، اعتصاب سیاسی دارد نیرویش را از دست می دهد و تبدیل به چیزی متعلق به گذشته می گردد، شکلی منسوخ از جنبش. برای مثال، در سن پترزبورگ کارگران گرسنه و خسته قادر نبودند اعتصاب دسامبر را به سرانجام رسانند. از سوی دیگر، جنبش بمثابه یک کل، اگر چه در لحظۀ حاضر توسط ارتجاع متوقف شده، بدون تردید به سطح بسیار بالاتری ارتقا یافته است.

پرولتاریای قهرمان مسکو نشان داده است که مبارزه‌ای فعالانه میسر است و قسمت بزرگی از مردم را از اقشار جمعیت شهری که پیش از این از لحاظ سیاسی بی تفاوت به حساب می آمدند، اگر مرتجع محسوب نمی شدند، به این مبارزه کشانده است. با این حال حوادث مسکو[۳] فقط یکی از خیره کننده ترین تجلیات یک «گرایش» بودند که در سراسر روسیه نفوذ کرده است. شکل جدید عمل با مشکلات بزرگی مواجه شد که البته نمی توانستند بلافاصله حل گردند. ولی این مشکلات اکنون به طریقی واضح و مشخص در مقابل کل مردم قرار دارند؛ جنبش به سطحی بالاتر ارتقا یافته، محکم و آبدیده شده است. هیچ قدرتی بر روی زمین نمی تواند این دستاوردها را از دست انقلاب درآورد.

تفنگ‌های دوباسوف توده‌های جدیدی از مردم را در مقیاسی بی سابقه انقلابی ساخته‌اند. مبارزان پیشرو از کاریکاتور مرمت شدۀ دوما پیشاپیش با خصومتی بسیار بیشتر استقبال کرده‌اند و بورژوازی با تردیدی بطور قیاس ناپذیری بیشتر از دومای قدیمی بولیگین[۴] از آن استقبال کرده است.

حالا چه می شود؟

بگذارید مستقیماً با واقعیات رو در رو شویم. ما اکنون با وظیفۀ جدید مطالعه و بکار بستن تجربۀ آخرین اشکال مبارزه مواجه هستیم، وظیفۀ تعلیم و سازمان دادن نیروها در مهم ترین مراکز جنبش.

سرکوب اقدامات هنوز منفرد پرولتارها بسیار به نفع دولت خواهد بود. دولت مایل است که فوراً کارگران سن پترزبورگ را به مبارزه بطلبد، که تحت نامطلوب ترین شرایط برای آنها به نبرد برود. ولی کارگران اجازه نخواهند داد که تحریک شوند و خواهند دانست که چطور مسیرشان را برای تدارک مستقلانۀ اقدام سراسری بعدی ادامه دهند.

نیروها برای چنین اقدامی موجودند: آنها سریع تر از هر زمانی رشد می کنند. فقط بخش کوچکی از آنها به گرداب حوادث دسامبر کشیده شد. جنبش به هیچ وجه تا وسعت و عمق کاملش توسعه نیافته است.

کافی است نگاهی به مطبوعات بورژوازی معتدل و صد سیاهی انداخته شود. هیچ کس، نه حتی نوویه ورمیا[۵]، لاف حکومت را مبنی بر اینکه قادر است فوراً هر تجلی جدید جنبش را در نطفه خفه نماید باور نمی کند. هیچ کس تردیدی ندارد که تودۀ عظیم مواد قابل احتراق – دهقانان – تنها در اواخر بهار آنطور که باید جسارت برخاستن پیدا خواهند کرد. هیچ کس باور ندارد که دولت صادقانه می خواهد دوما را فراخواند، یا تحت سیستم قدیمی سرکوب کردنها، مقررات دست و پا گیر، فرمالیتۀ اداری، انکار حقوق شهروندی و نادانی قادر به این کار است.

این نه خوش بینی مفرط از جانب انقلابیون، که در مورد مسئله‌ای نظیر اقدام تعیین کننده بسیار خطرناک است، بلکه حقایق آشکار، که حتی توسط دشمنان انقلاب تأیید شده‌اند، هستند که گواهی می دهند دولت در مسکو یک «پیروزی» به دست آورده است که موقعیتش را حتی نسبت به چیزی که قبل از اکتبر بود فرومانده تر می سازد.

قیام دهقانی رشد می کند. سقوط مالی نزدیک می شود. پول طلا دارد کم میشود. کسری ۵۰۰ میلیون روبلی با وجود آمادگی بورژوازی ارتجاعی اروپا جهت آمدن به کمک اتوکراسی نمی تواند جبران شود. همۀ سربازان مناسب برای جنگیدن علیه انقلاب به میدان آورده شده‌اند و با این وجود «آرام سازی» قفقاز و سیبری به درازا می کشد. جوشش درون ارتش و نیروی دریایی، که پس از ۱۷ اکتبر اینقدر مشخص شد، مسلماً با توسل به خشونت علیه قهرمانان آزادی در سراسر روسیه آرام نمی گیرد. بازگشت اسرای جنگی و لشکر منچوری به معنی شدیدتر شدن آن جوشش است. بسیج کردن واحدهای جدید ارتشی علیه دشمن داخلی خطرات جدیدی را برای اتوکراسی ایجاد می کند. بحران، که از حل شدن بدور است، برعکس، با «پیروزی» مسکو گسترش یافته و تشدید شده است.

بگذارید حزب کارگران به روشنی متوجه وظایفش شود. توهمات مشروطه طلبانه را به دور افکنید! ما باید نیروهای جدیدی که به جانب پرولتاریا می آیند را به صف درآوریم. ما باید از دو ماه کبیر انقلاب (نوامبر و دسامبر) «تجربه گردآوری کنیم». ما باید خودمان را مجدداً با اتوکراسی احیا شده وفق دهیم و قادر باشیم که هر کجا لازم باشد بار دیگر به زیر زمین برویم. ما باید وظایف عظیم یک مقابلۀ فعالانۀ جدید را به شکلی مشخص تر و عملی تر ارائه کنیم، باید خودمان را برای آن به شیوه‌ای پایدارتر، نظام مندتر و با پشتکارتر آماده سازیم، از قدرت پرولتاریا که با مبارزۀ اعتصابی فرسوده شده است تا جای ممکن محافظت و پاسداری نماییم.

یک موج به دنبال دیگری می آید. پس از پایتخت، استان‌ها. پس از مناطق دور افتاده، در قلب روسیه. پس از پرولتاریا، خرده بورژوازی شهری. پس از شهرها، روستاها. تلاش دولت ارتجاعی برای انجام وظایف فراوانش محکوم به شکست است. نتیجۀ نخستین مرحلۀ انقلاب کبیر روسیه بسیار به تدارک ما برای بهار ۱۹۰۶ بستگی خواهد داشت.


نوشته شده در اواخر سپتامبر ۱۹۰۵
منتشر شده در مولودایا روسیا شمارۀ ۱
۴ ژانویۀ ۱۹۰۶
امضا: ن. لنین انتشار بر طبق متن روزنامه
مجموعه آثار لنین، جلد ۱۰


توضیحات

[۱] مقالۀ لنین «حزب کارگران و وظايفش در موقعيت کنونی» در ۴(۱۷) ژانویۀ ۱۹۰۶ در مولودایا روسیا، یک هفته نامۀ اجتماعی - سیاسی و ادبی که بطور قانونی توسط دانشجویان سوسیال - دمکرات منتشر می شد، چاپ شد. ادارۀ پلیس بلافاصله برای دستگیری نویسندۀ مقاله دست به اقدام زد. این هفته نامه که نخستین و تنها شماره‌اش که حاوی مقالۀ لنین بود و در سن پترزبورگ چاپ شد، توقیف گشت و سردبیرش بازداشت شد.

[۲] دوباسوف، ف. و. Dubasov, F. V. – رهبر ارتجاعی تزاریست که در قصابی انقلاب ۷-۱۹۰۵ روسیه شرکت کرد؛ از نوامبر ۱۹۰۵ فرماندار مسکو بود و سرکوب قیام مسلحانۀ دسامبر ۱۹۰۵ را هدایت کرد.

[۳] اشاره است به قیام قهرمانانۀ کارگران مسکو علیه اتوکراسی در دسامبر ۱۹۰۵، اوج انقلاب ۷-۱۹۰۵. برای جزئیات بیشتر به اثر لنین با عنوان «درسهای قیام مسکو» (مجموعه آثار، جلد ۱۱، صفحات ۷۹-۱۷۱) مراجعه نمایید.

[۴] دومای بولیگین Bulygin Duma – «مجمع نمایندگان» مشورتی که دولت تزاریست قصد داشت در ۱۹۰۵ فراخواند. لایحه برای تشکیل آن و مقررات حاکم بر انتخابات توسط کمیسیونی تحت وزارت وزیر کشور بولیگین طراحی گشت و همراه با مانیفست تزار در ۶(۱۹) اوت ۱۹۰۵ منتشر شد. بلشویکها تحریم فعالانۀ دومای بولیگین را اعلام کردند. دولت قادر به تشکیل دوما، که انقلاب آن را منتفی کرده بود، نشد.

[۵] نوویه ورمیا Novoye Vremya (دوران جدید) – روزنامه‌ای که در سن پترزبورگ از ۱۸۶۸ تا اکتبر ۱۹۱۷ منتشر می شد. در ابتدا لیبرال میانه رو بود، ولی در ۱۸۷۶ تبدیل به ارگان محافل ارتجاعی در بین آریستوکراسی و بوروکراسی گشت. نه فقط با انقلاب، بلکه با جنبش بورژوا - لیبرالی هم مخالف بود. از ۱۹۰۵ به بعد ارگان صدها سیاهی‌ها بود. لنین آن را نمونۀ مطبوعات خودفروش خواند.

- ترجمه جواد راستی‌پور
- انتشار بدون مقابله و تصحیح ۲۰۲۳/۴/۲۸


lenin.public-archive.net #L1425fa.html