نامه به کمونیستهای اتریشی[١]
و. ای. لنین
حزب کمونیست اتریش تصمیم گرفته که انتخابات پارلمان بورژوا-دمکراتیک را تحریم کند. کنگرۀ دوم انترناسیونال کمونیستی که اخیراً پایان یافت، شرکت کمونیستها در انتخابات و فعالیت در پارلمانهای بورژوایی را تاکتیک درستی تشخیص داد.
چنانکه از گزارشهای نمایندگان حزب کمونیست اتریش برمیآید، هیچ شکی ندارم که حزب مزبور تصمیم متخذه توسط انترناسیونال کمونیستی را بالاتر از تصمیم یکی از احزاب در نظر خواهد گرفت. شکی هم نمیتوان داشت که سوسیال-دمکراتهای اتریش، این خائنین به سوسیالیسم که به طرف بورژوازی رفتهاند، بخاطر تصمیم انترناسیونال کمونیستی که با تصمیم تحریم حزب کمونیست اتریش تفاوت دارد، نیشخند خواهند زد. ولی کارگرانی که از نظر سیاسی آگاه هستند البته هیچ اعتنائی به نیشخند کسانی مثل سوسیال-دمکراتهای اتریش، این هم پیمانهای شیدمانها، نوسکهها، توماسها و گامپرسها نخواهند کرد. نوکری رنرها نسبت به بورژوازی به اندازۀ کافی خود را آشکار کرده است، و در تمام کشورها خشم کارگران نسبت به قهرمانان انترناسیونال دوم زرد بیش از پیش اوج و گسترش مییابد.
سوسیال-دمکراتهای اتریش، مثل تمامی حوزههای «کارشان» که شامل مطبوعاتشان هم میشود، در پارلمان بورژوایی به شیوۀ دمکراتهای خرده بورژوا عمل میکنند که فقط استعداد نوسان کردن دارند، در حالی که در واقع کاملاً به طبقۀ سرمایهدار وابستهاند. ما کمونیستها به پارلمانهای بورژوایی وارد میشویم که از پشت کرسیهای خطابۀ آنها، اقداماتی را که این نهادهای کاملاً فاسد سرمایهداری برای فریب کارگران و تمامی مردم زحمتکش انجام میدهند افشا کنیم.
یکی از استدلالهای کمونیستهای اتریشی برعلیه شرکت در پارلمان بورژوایی شایستۀ توجه دقیقتری است. این استدلال چنین است:
«پارلمان برای کمونیستها فقط به عنوان پلاتفرمی برای تبلیغات مهم است. در اتریش ما شورای نمایندگان کارگران را به عنوان پلاتفرمی برای تبلیغات داریم. بنابراین ما شرکت در انتخابات پارلمان بورژوایی را رد میکنیم. در آلمان هیچ شورای نمایندگان کارگران وجود ندارد که بتوان آن را جدی قلمداد کرد. به این دلیل است که کمونیستهای آلمانی تاکتیکهای متفاوتی را دنبال میکنند.»
به نظر من این استدلال اشتباه است. تا وقتی که نتوانیم پارلمان بورژوایی را منحل کنیم، باید علیه پارلمان هم در درونش و هم از بیرونش کار کنیم. تا وقتی که تعداد کم و بیش محسوسی از زحمتکشان (نه فقط پرولترها، بلکه همچنین نیمه پرولترها و دهقانان کوچک) هنوز به ابزار بورژوا-دمکراتیک اعتماد داشته باشند، ابزاری که بورژوازی از آنها برای فریب دادن کارگران استفاده میکند، ما باید این فریب دادن را از خود همین پلاتفرم افشا کنیم، پلاتفرمی که از نظر اقشار عقب ماندۀ کارگران، بخصوص زحمتکشان غیرپرولتر، مهمترین و مقتدرترین است.
تا وقتی که ما کمونیستها قادر نیستیم که قدرت دولتی را به دست آوریم و انتخاباتی را برگزار کنیم که تنها زحمتکشان به شوراهای خودشان علیه بورژوازی رأی بدهند؛ تا وقتی که بورژوازی قدرت دولتی را اِعمال میکند و از طبقات مختلف مردم میخواهد که در انتخابات شرکت کنند، ما وظیفه داریم که در انتخابات شرکت کنیم با این هدف که تبلیغات را در میان تمامی زحمتکشان، و نه فقط در بین پرولتاریا انجام دهیم. تا وقتی که پارلمان بورژوایی وسیلهای برای فریب دادن کارگران باقی مانده و از عباراتی راجع به «دمکراسی» استفاده میشوند تا کلاهبرداری مالی و هر نوع ارتشاء را بپوشانند (نوع بخصوص «ظریف» رشوه دادن که بورژوازی در خصوص نویسندگان، اعضای پارلمان، وکلا و دیگران بکار میبرد، در هیچ جای دیگر به مقیاس وسیعی که در پارلمان بورژوایی بکار میرود، نیست)، ما کمونیستها وظیفه داریم که در این نهاد باشیم (که پنداشته میشود قرار است خواست مردم را بیان کند، ولی در واقع فریب مردم توسط ثروتمندان را میپوشاند) تا بطور خستگی ناپذیری این فریب دادن و تک تک موارد فرار رنرها و شرکاء به طرف سرمایهداران و علیه کارگران را افشاء کنیم. در پارلمان است که روابط بین احزاب و گروههای بورژوایی خودشان را مکرراً نشان میدهند و روابط بین تمامی طبقات جامعۀ بورژوایی منعکس میشود. به این دلیل از پارلمان بورژوایی، از درون این پارلمان است که ما کمونیستها باید به مردم حقیقت را دربارۀ روابط بین طبقات و احزاب، و نظر زمینداران نسبت به کارگران مزرعه، نظر دهقانان غنی نسبت به دهقانان فقیر، نظر سرمایههای بزرگ را نسبت به کارمندان و مالکان خرده پا و غیره بگوییم.
پرولتاریا باید تمامی اینها را بداند، یاد بگیرد که دوز و کلکهای پست و ظریف سرمایهداران را ببیند، و یاد بگیرد که بر تودههای خرده بورژوا، تودههای غیرپرولتری زحمتکشان تأثیر بگذارد. بدون این «کسب دانش» پرولتاریا نمیتواند به نحو موفقیتآمیزی از عهدۀ وظایف دیکتاتوری پرولتاریا برآید، زیرا حتی آن زمان هم بورژوازی، که از موضع جدیدش عمل میکند (موضع یک طبقۀ خلع ید شده)، به اَشکال مختلف و در حوزههای مختلف به سیاست خود مبنی بر فریب دهقانان، رشوه دادن و ترساندن کارمندان، پوشاندن آرزوهای خودخواهانه و نفرتآور خود با عباراتی دربارۀ «دمکراسی» ادامه خواهد داد.
نه، کمونیستهای اتریشی از نیشخند رنرها و نوکران مشابه بورژوازی وحشت نخواهند کرد. کمونیستهای اتریشی ترسی نخواهند داشت که پیروی آشکار و صریح خود را از انضباط بینالمللی پرولتری اعلام کنند. ما افتخار میکنیم که مسائل بزرگ مبارزۀ کارگران برای آزادیشان را به وسیلۀ تسلیم شدن به انضباط بینالمللی پرولتاریای انقلابی، با در نظر گرفتن درست تجربۀ کارگران در کشورهای مختلف، با به حساب آوردن دانش و خواست آنها حل میکنیم، و در نتیجه در عمل (و نه در حرف، مثل رنرها، فریتز آدلرها و اتو بائرها) به وحدت مبارزۀ طبقۀ کارگر برای کمونیسم در سراسر جهان ترتیب اثر میدهیم.
ن. لنین
١٥ اوت ١٩٢٠
منتشر شده به آلمانی در Die Rote Fahne (وین)
شمارۀ ٣٩٦، ٣١ اوت ١٩٢٠
منتشر شده برای اولین بار به روسی در ١٩٢٥
مجموعه آثار لنین، جلد ٣١، ص ٦٩-٢٦٧
[١]
نامه به کمونیستهای اتریشی توسط لنین در رابطه با تصمیم حزب کمونیست اتریش دائر بر تحریم انتخابات پارلمان نوشته شد. در اول سپتامبر ١٩٢٠ کنفرانس حزبی تصمیم گرفت در انتخابات پارلمان شرکت کند. کارزار انتخاباتی حزب تحت شعار وحدت انقلابی طبقۀ کارگر به پیش برده شد.
- این متن، عین ترجمهای است که رفیقی با نام "دوست شما" در اوت ٢٠١٣ برای این سایت فرستادهاند.—آرشیو عمومی لنین
lenin.public-archive.net #L3026fa.html
|