Farsi    Arabic    English   

کاراکتر روزنامه‌های ما

و. ای. لنین


فضای بسیار زیادی به تبلیغات سیاسی دربارۀ موضوعات تاریخ گذشته – به هیاهوی سیاسی – و بسیار کمی به ساختن زندگی نو، به حقایق دربارۀ آن، اختصاص داده می‌شود.

چرا بجای بیرون دادن ۴۰۰-۲۰۰ خط ، ما بیست یا حتی ده خط دربارۀ موضوعاتی چنین ساده، معلوم بر همگان و واضح که مردم هم اکنون کاملاً خوب با آنها آشنا هستند، نظیر خیانت شنیع منشویکها – نوکران بورژوازی – تهاجم انگلو - ژاپنی به منظور احیای حقوق مقدس سرمایه، چنگ نشان دادن مولتی میلیونرهای آمریکایی به آلمان و غیره، نمی‌نویسیم؟ ما باید دربارۀ این چیزها بنویسیم و متوجه هر واقعیت جدیدی در این حوزه باشیم، ولی نیازی نداریم که مقالات طولانی بنویسیم و مباحثات قدیمی را تکرار کنیم؛ چیزی که نیاز داریم اینست که فقط در چند خط ، «به شیوۀ تلگرافی»، آخرین تظاهرات سیاستهای قدیمی، شناخته شده و تاکنون ارزیابی شده محکوم گردند.

مطبوعات بورژوایی در «روزهای خوش بورژوایی گذشته» هیچگاه به «مقدس‌ترین مقدسها» – شرایط در کارخانجات خصوصی، در بنگاههای خصوصی، اشاره نکردند. این رسم مطابق با منافع بورژوازی بود. ما باید به طرزی رادیکال از آن گسست کنیم. ما از آن گسست نکرده‌ایم. تاکنون نوع روزنامۀ ما آنطور که باید در یک جامعۀ در حال انتقال از سرمایه‌داری به سوسیالیسم تغییر کند تغییر نکرده است.

سیاست کمتر. سیاست کاملاً «توضیح داده شده» و به مبارزه‌ای بین دو اردوگاه تقلیل یافته: پرولتاریای شورشی و مشتی از برده داران سرمایه‌دار (با کل دار و دسته، تا منشویکها و دیگران). ما می‌توانیم، و تکرار می‌کنم، ما باید بطور بسیار خلاصه دربارۀ این سیاستها صحبت کنیم.

اقتصاد بیشتر. ولی نه به مفهوم بحثهای «کلی»، مرورهای عالمانه، نقشه‌های روشنفکرانه و مهمل گویی‌های مشابه، زیرا متأسفانه باید بگویم در اغلب اوقات آنها فقط مهمل گویی و نه بیشتر هستند. منظور من از اقتصاد جمع‌آوری، بررسی دقیق و مطالعۀ حقایق دربارۀ سازماندهی واقعی زندگی نو است. آیا کارخانجات بزرگ، کمونهای کشاورزی، کمیته‌های دهقانان فقیر و شوراهای اقتصادی محلی در ساختن اقتصاد جدید به موفقیتهای واقعی دست یافته‌اند یا خیر؟ این موفقیتها دقیقاً چه هستند؟ آیا آنها تأیید شده‌اند؟ آیا آنها افسانه، اغراق، وعده‌های روشنفکرانه («کارها جلو می‌روند»، «نقشه طراحی شده است»، «ما دست به کار می‌شویم»، «الان فلان چیز را گواهی می‌دهیم»، «بدون شک بهبود وجود داشته است»، و دیگر عبارت پردازیهای مکارانه که «ما» چنین استادش هستیم) نیستند؟ موفقیتها چگونه حاصل شده‌اند؟ برای گسترش آنها چه باید کرد؟

لیست سیاه حاوی اسامی کارخاجات عقب‌مانده که از زمان ملی شدن به صورت نمونه‌های بی نظمی، از هم پاشیدگی، کثیفی، اوباش گری و زندگی انگلی باقی مانده‌اند کجاست؟ نمی‌توان پیدایش کرد. ولی چنین کارخانجاتی وجود دارند. ما نخواهیم توانست وظیفه‌مان را انجام دهیم مگر اینکه علیه این «محافظان رسوم سرمایه‌داری» جنگ برپا کنیم. ما عروس دریایی، و نه کمونیست، خواهیم بود تا زمانی که چنین کارخانجاتی را تحمل کنیم. ما نیاموخته‌ایم که مبارزۀ طبقاتی را در روزنامه‌ها همانقدر ماهرانه که بورژوازی به پیش می‌برد به پیش بریم. به یاد می‌آورید که با چه مهارتی دشمنان طبقاتی‌اش را در مطبوعات تعقیب کرد، آنها را مسخره و رسوا کرد، و تلاش کرد آنها را بروبد؟ و ما؟ آیا مبارزۀ طبقاتی در دورۀ انتقال از سرمایه‌داری به سوسیالیسم شکل محافظت کردن از منافع طبقۀ کارکن علیه تعداد کم گروهها و بخشهایی از کارگران را نمی‌گیرد که با سماجت به رسوم سرمایه‌داری می‌چسبند و به در نظر گرفتن دولت شوروی به شیوۀ قدیمی ادامه می‌دهند: تا جایی که می‌توانند کم و بد کار می‌کنند و هر چقدر پول که ممکن است از دولت می‌قاپند. آیا تعداد زیادی از چنین اراذلی حتی در بین حروفچین‌ها در چاپخانه‌های شوروی، در بین کارگران سورموو و پوتیلوف و غیره، وجود ندارند؟ چه تعداد از آنها را یافته‌ایم، چه تعداد را افشا و از چه تعداد علناً انتقاد کرده‌ایم؟

مطبوعات ساکتند. و اگر اصلاً به این موضوع بپردازند به شیوه‌ای کلیشه‌ای و رسمی می‌پردازند، نه با طرز رفتار مطبوعات انقلابی، نه همچون یک ارگان دیکتاتوری طبقه‌ای که نشان می‌دهد مقاومت سرمایه‌داران و انگلها – متولیان رسوم سرمایه‌داری – با دستی آهنین خرد می‌شود.

در مورد جنگ هم همینطور. آیا ما به افسران بزدل یا ناکارآمد حمله می‌کنیم؟ آیا ما گردانهای واقعاً بد را در مقابل کل روسیه محکوم کرده‌ایم؟ آیا ما تعداد کافی از نمونه‌های بد را که باید با بیشترین تبلیغات عمومی بخاطر نامناسب بودن، سهل انگاری، تأخیر در امور و غیره از ارتش برکنار شوند «گرفته‌ایم»؟ ما هنوز یک جنگ مؤثر، بیرحمانه و واقعاً انقلابی را علیه خطاکاران خاص به پیش نمی‌بریم. ما برای آموزش دادن به مردم با زندگی، نمونه‌های مشخص و الگوهای گرفته شده از همۀ حوزه‌های زندگی بسیار کم کار می‌کنیم، اگر چه آن وظیفۀ عمدۀ مطبوعات در طی انتقال از سرمایه‌داری به کمونیسم است. ما توجه کمی به آن جنبۀ زندگی روزمرۀ داخل کارخانجات، در روستاها و گردانهایی می‌کنیم که، بیش از هر جای دیگری، جدید در حال ساخته شدن است، جایی که توجه، اطلاع افکار عمومی، انتقاد عمومی، محکوم کردن آنچه بد است و فراخواندن به آموختن از آنچه خوب است، بیش از همه مورد نیازند.

هیاهوی سیاسی کمتر. بحثهای عالمانۀ کمتر. نزدیک‌تر به زندگی. توجه بیشتر به شیوه‌ای که کارگران و دهقانان واقعاً دارند جدید را در زندگی روزمره‌شان می‌سازند، و تحقیق بیشتر برای معلوم کردن اینکه جدید تا چه حد کمونیستی است.


پراودا شمارۀ ۲۰۲
۲۰ سپتامبر ۱۹۱۸
امضا: ن. لنین
انتشار بر طبق متن پراودا
مجموعه آثار لنین، جلد ۲۸

- ترجمه جواد راستی‌پور


lenin.public-archive.net #L2806fa.html