نامۀ سرگشاده به شرکت کنندگان در کنگرۀ سراسری نمایندگان دهقانان
و. ای. لنین
رفقا، نمایندگان دهقانان،
کمیتۀ مرکزی حزب کارگری سوسیال دمکرات روسیه (بلشویکها) که من افتخار عضویت آنرا دارم از من خواسته بود که حزبمان را در کنگرۀ دهقانان نمایندگی کنم، ولی کسالت مرا از اجرای این وظیفه بازداشته است. لذا، اجازۀ عنوان کردن این نامۀ سرگشاده را به شما به جهت عرض خیر مقدم به اتحادیۀ سراسری دهقانان و اشارۀ مختصر به اختلافات ریشه داری که حزب ما را از حزب سوسیالیست رولوسیونرها[۱] و سوسیال دمکراتهای منشویک جدا می سازند، خواستارم.
این اختلافات ژرف سه موضوع مهم را دربر می گیرند: زمین، جنگ و سازمان دولتی.
تمام اراضی باید به مردم تعلق گیرد. تمام زمینهای ملاکی بایستی به دهقانان بدون غرامت برگردانده شوند. این واضح است. مشاجره بر سر این است که آیا دهقانان در مناطق محلی باید که تمام اراضی را بلافاصله، بدون پرداخت هیچ اجارهای به زمینداران، تصرف نمایند یا اینکه باید تا تشکیل مجلس مؤسسان صبر کنند.
حزب ما بر این است که دهقانان باید بدون تأخیر تمام اراضی را تصرف کنند و به آنها بطور محلی توصیه می نماید که این عمل را تا حد امکان سازمان یافته انجام داده، تحت هیچ شرایطی اجازۀ وارد شدن خسارت به مایملکات را نداده و برای افزایش تولید گندم و گوشت از آنجا که سربازان در جبهه در مضیقۀ وحشتناکی به سر می برند هر گونه تلاشی بنمایند. در هر صورت، اگر چه تصمیم نهایی در مورد چگونگی اخذ اراضی به وسیلۀ مجلس مؤسسان تدوین خواهد شد، لیکن یک توافق مقدماتی، فوراً، برای موسم بذر پاشی در بهار، تنها به وسیلۀ نهادهای محلی می تواند تدوین شود، چرا که دولت موقت ما که دولت زمینداران و سرمایه داران است اجلاس مجلس مؤسسان را به تعویق می اندازد و هنوز یک تاریخ مشخصی را برای آن تعیین ننموده است.
تنها نهادهای محلی قادرند بطور مقدماتی تصدی زمین را برعهده گیرند. زمینها باید برای برداشت محصول بذر پاشی شوند. غالب دهقانان در مناطق محلی کاملاً قادر به استفاده، شخم زدن و تحت کشت درآوردن اراضی به نحوی سازمان یافته می باشند. اگر قرار است رسانیدن غذا برای سربازان در جبهه بهبود یابد، این امر ضروری است. بنابراین در انتظار اجلاس مجلس مؤسسان نشستن غیرممکن است. ما حق مجلس مؤسسان را در نهایت برای برقراری مالکیت عمومی بر زمین و تنظیم اخذ آن به هیچ وجه رد نمی نمائیم. به هر حال، تا آن موقع، هم اکنون، در بهار کنونی، خود دهقانان باید بطور محلی تصمیم بگیرند که با زمین چه کار کنند. سربازان در جبهه می توانند و باید که هیئتهایی به روستاها اعزام کنند.
از آن گذشته، برای آنکه تمامی اراضی به دست مردم زحمتکش انتقال یابد اتحاد نزدیکی بین کارگران شهری و دهقانان فقیر (نیمه پرولتاریا) حیاتی است. اگر چنین همبستگی ای به وجود نیاید، سرمایه داران را نمی توان شکست داد. و اگر آنها شکست داده نشوند، هیچ نوع انتقال اراضی ای به مردم، رهایی آنها را از فقر به دنبال نخواهد داشت. زمین را که نمی توان تناول کرد و بدون پول، بدون سرمایه، هیچ طریقی برای به دست آوردن ابزار کار، چهارپایان و یا بذر موجود نمی باشد. دهقانان باید فقط به کارگران شهری و نه به سرمایه داران یا موژیکهای متمول (که خود سرمایه دارند) اعتماد داشته باشند. تنها در اتحاد با کارگران شهری است که دهقانان فقیر می توانند مطمئن باشند که زمین، خطوط راه آهن، بانکها و کارخانجات به مالکیت تمام زحمتکشان درخواهند آمد؛ در غیر این صورت واگذاری صرف زمین به مردم نمی تواند نیازمندی و فقر را از بین ببرد.
کارگران هم اکنون در مناطق مشخصی در روسیه شروع به برقراری نظارت (کنترل) خویش بر کارخانجات کردهاند. چنین کنترلی از طرف کارگران به سود دهقانان خواهد بود، چرا که به معنی افزایش در تولید و ارزانی محصولات می باشد. دهقانان باید حمایت کامل خود را به این ابتکار کارگران ابراز دارند و به اتهاماتی که سرمایه داران علیه کارگران اشاعه می دهند معتقد نگردند.
مسئلۀ دوم موضوع جنگ است.
این جنگ، جنگ کشورگشایی است. سرمایه داران تمامی کشورها با مقاصد غارتگرانه جهت افزایش سودهایشان آن را به پیش می برند. برای زحمتکشان این جنگ فقط می تواند به ویرانی، مشقت، تخریب و ددمنشی منجر شود. به این خاطر است که حزب ما یعنی حزب کارگران دارای آگاهی طبقاتی و دهقانان تهیدست، مؤکداً و بلاشرط این جنگ را محکوم می کند، از تصدیق سرمایه داران یک کشور در مقابل دیگری اجتناب ورزیده، از پشتیبانی سرمایه داران هر کشوری به هر نحوی دوری جسته و برای پایان هر چه سریعتر جنگ توسط سرنگونی سرمایه داران در تمام کشورها از طریق انقلاب کارگری در تمام کشورها فعالیت می کند.
در دولت موقت جدید ما، ده وزیر از جانب احزاب زمینداران و سرمایه داران و شش وزیر متعلق به احزاب نارودنیک (سوسیالیست رولوسیونر) و سوسیال دمکرات منشویک حضور دارند. به نظر ما نارودنیکها و منشویکها اشتباه عظیم و مهلکی در پیوستن به دولت سرمایه داران و بطور کلی در موافقت با پشتیبانی از آن مرتکب گشتهاند. افرادی مانند تسره تلی و چرنف امید به آن دارند که سرمایه داران را تحریک نمایند که جنگ غارتگرانۀ فعلی را هر چه سریعتر و آبرومندانه تر به اتمام برسانند. اما این رهبران احزاب نارودنیک و منشویک در اشتباهند: آنها در عمل، سرمایه داران را در آماده سازی تهاجم سربازان روسی علیه آلمان مدد می نمایند، این بدان معنی است که جنگ را طولانی کرده و بر تعداد قربانیهای بطور باور نکردنی عظیمی که مردم روسیه در جنگ نثار کردهاند، بیافزایند.
ما متقاعد شدهایم که سرمایه داران تمام کشورها با دادن وعدۀ برقراری صلحی عادلانه و سریع، در حالیکه در حقیقت این جنگ غاصبانه را طولانی می کنند، مردم را فریب می دهند. سرمایه داران روسی که دولت موقت سابق را کنترل می کردند و به کنترل دولت جدید ادامه می دهند، حتی خواستار انتشار معاهدههای غارتگرانۀ محرمانهای که تزار سابق، نیکلای رومانف با سرمایه داران بریتانیا، فرانسه و کشورهای دیگر به منظور اخذ قسطنطنیه از ترکها، گالیسی از اتریشیها، ارمنستان از ترکها و غیره منعقد کرده بود، نبودند. دولت موقت این معاهدات را تأیید کرده است.
حزب ما معتقد است که این معاهدات به همان اندازه جنایتکارانه و غارتگرانهاند که معاهدات سرمایه داران راهزن آلمانی و امپراتور راهزنشان، ویلهلم، با متحدانشان. خون کارگران و دهقانان نباید بخاطر چنین مقاصد غارتگرانۀ سرمایه داران ریخته شود.
این جنگ جنایتکارانه باید که هر چه زودتر به پایان رسد، نه به وسیلۀ صلحی جداگانه با آلمان، بلکه به وسیلۀ صلحی جهانی، نه به وسیلۀ صلح سرمایه داران، بلکه صلح تودههای زحمتکش علیه سرمایه داران. تنها یک راه برای انجام این کار موجود است و آن انتقال تمام قدرت دولتی به شوراهای نمایندگان کارگران، سربازان و دهقانان هم در روسیه و هم در کشورهای دیگر می باشد. تنها چنین شوراهایی قادرند بطور مؤثر به ممانعت سرمایه داران از اغوای تودهها و اجتناب از طولانی شدن جنگ به نفع سرمایه داران، بپردازند.
این موضوع مرا به سومین و آخرین مسئلهای که ذکر کردم سوق می دهد: موضوع سازمان دولتی.
روسیه بایستی که تبدیل به یک جمهوری دمکراتیک بشود. حتی اکثریت زمینداران و سرمایه داران روسیه که همواره خواستار سلطنت بودهاند، اکنون که شاهد آنند که مردم روسیه تحت هیچ عنوانی حاضر به استقرار مجدد آن نیستند با برقراری جمهوری موافق شدهاند. اکنون سرمایه داران تمام کوشش شان را مصروف آن کردهاند که جمهوری روسیه هر چه بیشتر شبیه به سلطنت باشد تا با کمترین اشکالی آنرا به سلطنت تغییر دهند (این بارها و بارها در کشورهای زیادی روی داده است). بدین منظور سرمایه داران خواهان حفظ بوروکراسی که مافوق مردم قرار می گیرد، و پلیس و ارتش دائمی که از مردم جداست و به وسیلۀ فرماندهان و دیگر افسران غیرانتخابی رهبری می شود، هستند. فرماندهان و دیگر افسران، اگر انتخاب نشده باشند، تقریباً همیشه زمیندار و یا سرمایه دار خواهند بود. این چیزی است که از تجربۀ تمام جمهوریهای جهان آموختهایم.
بنابراین حزب ما، یعنی حزب کارگران دارای آگاهی طبقاتی و دهقانان تهیدست، برای استقرار جمهوری دمکراتیک از نوع دیگری تلاش می کند. ما خواهان جمهوری ای هستیم که در آن هیچ پلیسی برای ترساندن مردم وجود ندارد؛ که در آن تمام مأمورین دولتی از پائین گرفته تا بالا انتخابی و به ارادۀ مردم تعویض پذیر بوده و حقوقی بیشتر از مزد یک کارگر شایسته دریافت نمی دارند؛ که در آن همچنین تمام افسران انتخابی بوده و تسلیح عمومی مردم یعنی میلیشیای خلق جایگزین ارتش دائمی که از مردم جدا و تابع طبقات بیگانه نسبت به مردم است، می گردد.
ما خواستار جمهوری ای هستیم که در آن تمام قدرت دولتی، از پائین گرفته تا بالا، کاملاً و منحصراً متعلق به شوراهای نمایندگان کارگران، سربازان، دهقانان و غیره می باشد.
کارگران و دهقانان اکثریت جمعیت را دربر می گیرند. قدرت بایستی که متعلق به آنها و نه زمینداران و سرمایه داران باشد.
کارگران و دهقانان اکثریت جمعیت را دربر می گیرند. قدرت و فعالیتهای مدیریتی باید متعلق به شوراهای آنها، و نه بوروکراسی باشد.
رفقای نمایندگان دهقانان، نظرات ما چنین اند. اطمینان راسخ داریم که تجربه به زودی به تودههای وسیع نشان خواهد داد که چقدر سیاست نارودنیکها و منشویکها اشتباه آمیز است. تجربه به زودی نشان خواهد داد که مصالحه با سرمایه داران، روسیه را که مانند آلمان و سایر کشورها در آستانۀ یک فاجعه قرار دارد و مردم فرسوده از جنگ را نجات نخواهد داد. تنها انتقال مستقیم تمام قدرت دولتی به اکثریت جمعیت است که می تواند خلقها را نجات دهد.
پتروگراد، ۷ مه ۱۹۱۷
ن. لنین
در ۲۴(۱۱) مه ۱۹۱۷ در شماره ۱۹
روزنامۀ سولداتسکایا پراودا چاپ شد.
مجموعه آثار لنین، جلد ۲۴، صفحات ۷۴-۳۷۰
انتشار بر طبق متن روزنامه
توضیحات
[١]
سوسیالیست رولوسیونرها (اس. آر.ها) – حزب خرده بورژوازی روسیه، که اواخر سال ۱۹۰۱ به دنبال تشکیل ملغمهای از گروهها و محافل مختلف نارودنیک به وجود آمد. روزنامۀ «روسیۀ انقلابی» ۵-۱۹۰۰ و مجلۀ «پیک انقلاب روسیه» ۵-۱۹۰۱، ارگانهای رسمی آنها بودند. اس. آر.ها اختلاف طبقاتی مابین پرولتاریا و خرده مالکین را نمی دیدند. آنها از اختلافات و آنتاگونیسم طبقاتی بین دهقانان چشم پوشی کرده و نقش رهبری کنندۀ پرولتاریا را در انقلاب نفی می کردند. نظرات آنها التقاطی بود از عقاید نارودنیسم و رویزیونیسم. همانطوری که لنین بیان داشت، آنها سعی داشتند تا «شکافهای نارودنیسم را با تکههای مد روز اپورتونیستی نقد مارکسیسم وصل و پینه کنند». تاکتیکهای ترور فردی به عنوان روش اصلی مبارزه علیه استبداد، که اس. آر.ها طرفدار آن بودند، زیان عظیمی به جنبش انقلابی وارد آورده و سازماندهی تودهها را برای مبارزۀ انقلابی مشکل نمود.
در برنامۀ ارضی اس. آر.ها از میان بردن مالکیت خصوصی بر زمین و انتقال آن به کمونهای دهات بر اساس «اصل کار»، تصرف «برابر» زمین و توسعۀ تعاونیها پیش بینی شده بود. در این برنامه که اس. آر.ها آنرا برنامهای برای «سوسیالیستی کردن زمین» می خواندند هیچ چیز سوسیالیستی وجود نداشت. لنین در بررسی این برنامه نشان داد که اگر تولید کالایی و زراعت خصوصی در زمینهای اشتراکی باقی بماند، نه حکومت سرمایه پایان خواهد یافت و نه استثمار و خانه خرابی کارگران کشاورزی. او همچنین نشان داد که عملکرد تعاونیها تحت نظام سرمایه داری باعث نجات دهقانان کوچک نخواهد شد زیرا این امر در جهت ثروتمند کردن بورژوازی دهات می باشد. لنین همچنین به این نکته اشاره می کند که خواست تصرف برابر زمین اگر چه سوسیالیستی نیست اما تاریخاً مترقی بوده و تا آن حد که علیه مالکان ارتجاعی باشد دارای خصلت دمکراتیک انقلابی است.
حزب بلشویک ادعای سوسیالیست بودن اس. آر.ها را برملا کرد. حزب به مبارزۀ طبقاتی سختی با اس. آر.ها، بخاطر نفوذشان بر دهقانان، پرداخته و اثرات زیانباری را که تاکتیکهای ترور فردی آنها بر جنبش طبقۀ کارگر داشت آشکار نمود. در عین حال بلشویکها، تحت شرایط مشخصی، حاضر به توافقهای موقت با اس. آر.ها در مبارزه علیه تزاریسم شدند.
عدم اتحاد سیاسی و ایدئولوژیک و بی نظمی سازمانی میان اس. آر.ها و نوسان مداومشان بین بورژوازی لیبرال و پرولتاریا از این حقیقت سرچشمه می گرفت که دهقانان طبقهای همگون را تشکیل نمی دادند. هنوز در دوران انقلاب اول روسیه بود که جناح راست اس. آر.ها از حزب جدا شده و حزبی قانونی به نام «حزب کارگر سوسیالیست خلق» را که دارای نظریات نزدیک به کادتها بود، تشکیل داد. جناح چپ اتحادیۀ نیمه آنارشیست «ماکسیمالیستها» را به وجود آورد. در دورۀ ارتجاع استولیپین، حزب سوسیالیست رولوسیونر به شکست کامل ایدئولوژیک و سازمانی دچار شده و جنگ بین المللی اول شاهد سوسیال شووینیست شدن بیشتر اس. آر.ها بود.
پس از پیروزی انقلاب بورژوا - دمکراتیک فوریۀ ۱۹۱۷، اس. آر.ها همراه با منشویکها و کادتها پایگاه اصلی دولت ضد انقلابی سرمایه داران - مالکان شده و رهبران این حزب (کرنسکی، آوکسنتیف و چرنف) از اعضای این دولت بودند. حزب اس. آر. حاضر به پشتیبانی از خواستههای دهقانان برای لغو روابط فئودالی نشد و در حقیقت از ابقاء آن پشتیبانی کرد. وزرای سوسیالیست رولوسیونر در دولت موقت هیئتهای جزائی برای مجازات دهقانانی که املاک را تصرف کرده بودند، اعزام داشتند.
- ترجمه جواد راستیپور
- انتشار بدون مقابله و تغییر ۲۰۲۰/۱۱/۲۴
lenin.public-archive.net #L2461fa.html
|