آنها چگونه خودشان را به سرمایهداران بستند؟
و. ای. لنین
فینانسووایا گازتا[١]، ارگان سرمایهداران بزرگ و بانکها، در سرمقالۀ هفدهم آوریل خود واقعیتی شگفتآور را فاش میسازد، یعنی اینکه چگونه احزاب سوسیالیست-انقلابیها، سوسیال-دمکراتهای منشویک و غیره، از طریق «توافق» رسوایشان با دولت موقت، با بستن خودشان به سرمایهداران خود را کاملاً مقید ساختهاند.
متن کامل مقاله اینجاست:
چپها و وام
وام ممتاز صادر شده توسط دولت موقت، شور و اشتیاقی را که در میان عامۀ مردم برانگیخته، در محافل چپ به بار نیاورده است.
مطبوعات چپ به سه گروه تقسیم شده است. پراودای لنین قاطعانه به مخالفت با وام برخاسته و نقطه نظر بلشویکها را بیان نموده است. یدینستووی پلخانف قویاً از وام حمایت میکند. دست آخر، سایر ارگانهای مطبوعات سوسیالیستی – رابوچایا گازتا، زملیا ای ولیا و ولیا نارودا – موضعی «میانی» اختیار کردهاند، نه این و نه آن؛ آنها نه دقیقاً پشتیبان وام و نه دقیقاً مخالفش هستند. شورای نمایندگان سربازان و کارگران نیز چنین موضعی دارد. این شورا در اصل تصمیم به حمایت از وام را داشت، اما اکنون دچار شک و تردید گردیده و متزلزل شده است. دیین[٢] حق داشت که اخیراً این گروه مرکزی و بسیار قدرتمندِ دربرگیرندۀ منشویکها و سوسیالیست-انقلابیها را به خاطر موضع نامطمئن و مبهمش مورد نکوهش قرار دهد.
شورای نمایندگان سربازان و کارگران، گویی به خاطر تأیید حقانیت این نکوهش، دیروز بار دیگر به مسئلۀ وام که زمانی حل شده بود، بازگشت و به بحث پیرامون آن پرداخت. ن. س. چخیدزه، اعلام داشت انتظار میرود دولت بزودی بیانیهای صادر نماید و موضع خود را پیرامون مسائل سیاست خارجی و داخلی بطور جامع توضیح دهد. چخیدزه پیشنهاد کرد که بررسی مسئلۀ حمایت از وام به بعد از آن تاریخ موکول شود.
کمترین چیزی که میتوان گفت این است که این برخورد چپها گیج کننده است. بالاخره باید کسی دولت را اداره کند و اصلاحاتی را که روسیۀ رنجدیده در اشتیاق آن بوده است به مرحلۀ اجرا درآورد.
از این دو حال خارج نیست: یا دولت فعلی از اعتماد چپها برخوردار است، چون تاکنون اقدامی برای شانه خالی کردن از زیر بار تعهداتی که به عهده گرفته به عمل نیاورده است؛ و یا از چنین اعتمادی برخوردار نیست. در صورت اخیر، چپها، با پس گرفتن حمایتشان از دولت موقت، باید نه تنها «کنترل» فعالیتهای آن را، بلکه تمامی بار دولت و مسئولیتش را در قبال مردم و تاریخ برعهده گیرند. اما اگر آنها نتوانند دولت موقت را برای آنچه که تاکنون انجام داده مورد سرزنش قرار دهند، در این صورت طبعاً حق نخواهند داشت منتظر بیانیههای آتی آن مانده و باید کاملاً از آن حمایت نمایند. در هر صورت، این دو پهلوگویی، این سکوت طفرهآمیز و این ملاحظات ذهنی از جانب آنها کاملاً غیرقابل تحمل هستند. از یکسو، این امر به هیچ روی مسئولیت دولت موقت، که نمیتواند حتی در مقابل رأی تاریخ درخواست کنارهگیری کند، را سبک نمینماید؛ از سوی دیگر، این عملاً دولت را از حمایت تودههای عظیم دمکرات محروم ساخته و به این ترتیب آن را در موقعیت دشواری قرار میدهد.
صراحت همواره یکی از محاسن عمدۀ گرایشهای سوسیالیستی بوده است. احزاب سوسیالیست همواره از سیاستِ طفره رفتن، نا استواری بدون مایه و فرصتطلبی خمیری پرهیز کردهاند. ولی حالا، در مورد مسئلۀ وام، گروههای مرکزی سوسیالیسم روسیه این اصول سنتی خود را ترک کرده و به راه دزدکی رفتن اکتبریستی[٣] قدم گذاردهاند. افکار عمومی حق دارد از آنها بخواهد موضع خود را نسبت به مسئلۀ وام کاملاً روشن کنند و صادقانه و آشکار مشارکت یا عدم مشارکت خود را در آن اعلام نموده و به این ترتیب تعهد اخلاقی خود را نسبت به دولت موقت به انجام رسانند، یعنی، یا حمایت گروههای چپ را در اختیار او قرار دهند و یا عدم توافق خود را با آن اعلام دارند.
رؤسای بانک مردان تجارتند. آنها دید عاقلانهای نسبت به سیاست دارند: وقتی قول دادی که از دولت سرمایهداری (که جنگی امپریالیستی را به پیش میبرد) حمایت کنی، پس وام را بپذیر.
صحیح! سوسیالیست-انقلابیها و منشویکها با بستن دست و پای خود، متواضعانه به سرمایهداران تسلیم شدهاند. وعدۀ دولت دائر بر اینکه «بزودی بیانیهای صادر نماید و موضع خود را پیرامون مسائل سیاست خارجی و داخلی بطور جامع[!] توضیح دهد [که تا حالا بیش از حد کافی توضیح داده شده است!]» چیزی جز یک عبارت پوچ نیست.
هیچ «بیانیه»ای به شکل اظهارات، اطمینانها و اعلامیهها واقعیت امر را تغییر نخواهد داد. واقعیت امر آنست که دولت سرمایهداری لووف، گوچکوف، میلیوکوف و شرکا نمایندۀ منافع سرمایهداری بوده، با آن منافع گره خورده و (حتی اگر هم بخواهد) نمیتواند از سیاستهای الحاقطلبانۀ امپریالیستی تسخیرگرا بگسلد.
بدست آوردن «پشتیبانی» «چپها» به وسیلۀ عبارات پوچ غیرتعهدآور، یعنی استفاده از قدرت چپها برای تقویت سیاست امپریالیستی خود بدون آنکه قدمی از آن عقبنشینی کنند – اینست آنچه دولت امپریالیستی ما در تلاش انجام آنست، اینست آنچه چخیدزه و دوستانش بطور عینی کمک به انجام آن میکنند.
«دزدکی رفتن اکتبریستی» – چه عبارت کوچک بالداری! این نه تنها یک ارزیابی عملی بلکه صحیح از خط سیاسی سوسیالیست-انقلابی و منشویکی توسط کسانیست که واقعاً میدانند هدف آن چیست.
پراودا شماره ٣٦
٣ مه (٢٠ آوریل) ١٩١٧
انتشار بر طبق متن پراودا
مجموعه آثار لنین، جلد ٢٤
توضیحات
[۱] فینانسووایا گازتا Finansovaya Gazeta (روزنامۀ مالی) – یک روزنامۀ عصرانه که حاوی اخبار سیاسی-مالی، اقتصادی، صنعتی و بورس سهام بود. از ١٩١٥ تا ١٩١٧ در پتروگراد منتشر میشد.
[۲] دین Dyen (روز) – یک روزنامۀ بورژوایی لیبرال که در سن پترزبورگ از ١٩١٢ منتشر میشد. انحلالطلبان منشویک جزو نویسندگان آن بودند و پس از فوریۀ ١٩١٧ کنترل کاملش را در دست گرفتند. این روزنامه در ٢٦ اکتبر (٨ نوامبر) ١٩١٧ توسط کمیتۀ نظامی انقلابی شورای پتروگراد توقیف شد.
[۳] اکتبریستها – اعضای حزب اکتبریست (یا اتحادیۀ هفدهم اکتبر) که در روسیه پس از اعلام مانیفست ١٧ اکتبر ١٩٠٥ تزار تشکیل شد. حزبی ضدانقلابی بود که منافع بورژوازی بزرگ و ملاکینی که امور اقتصادیشان را در خطوط سرمایهداری به پیش میبردند را نمایندگی و از آنها دفاع میکرد. رهبران آن آ. ای. گوچکوف، ملاک و کارخانهدار معروف مسکو و م. و. رودزیانکو، ملاک بزرگ بودند. اکتبریستها کاملاً از سیاست داخلی و خارجی دولت تزاریست حمایت میکردند. در طی جنگ جهانی اول آنها به «بلوک مترقی» اپوزیسیون پیوستند که خواهان یک کابینۀ مسئول بود، یعنی دولتی که از اعتماد محافل بورژوا و ملاک برخوردار بود. اکتبریستها پس از انقلاب بورژوا-دمکراتیک فوریه تبدیل به حزب حاکم شدند و فعالانه با انقلاب سوسیالیستی در حال فرا رسیدن مبارزه کردند. رهبر حزب، گوچکوف، در اولین دولت موقت وزیر جنگ بود. اکتبریستها پس از انقلاب اکتبر علیه دولت شوروی جنگیدند.
- از جزوۀ «چهار مقاله از لنین دربارۀ خرده بورژوازی» - سازمان رزمندگان آزادی طبقه کارگر - مرداد ١٣٥٩
- بازنویسی: جواد راستیپور
- انتشار بدون مقابله و تغییر ۲۰۲۳/۱/۲۰
lenin.public-archive.net #L2397fa.html
|