Farsi    Arabic    English   

فراخوان دربارۀ جنگ

و. ای. لنین


رفقای کارگر:

جنگ اروپا برای بیش از یک سال جریان داشته است. با در نظر داشتن همۀ جوانب، می‌توان گفت که برای مدت زیادی طول خواهد کشید، زیرا در حالیکه آلمان آماده‌ترین و در حال حاضر قوی‌ترین است، تفاهم چهارجانبۀ (روسیه، بریتانیا، فرانسه و ایتالیا) تعداد نفرات و پول بیشتری دارد و بعلاوه، برایگان از ایالات متحدۀ آمریکا، ثروتمندترین کشور جهان، مواد جنگی تهیه می‌کند.

این جنگ، که عذابی بیسابقه برای بشریت می‌آورد، بر سر چیست؟ دولت و بورژوازی هر کشورِ در حال جنگ میلیونها روبل برای کتابها و روزنامه‌ها تلف می‌کنند تا تقصیر را به گردن دشمن بیاندازند، نفرت آتشین مردم از دشمن را برانگیزند و از گفتن هیچ دروغی خودداری نمی‌کنند تا خودشان را بمثابه طرفی که ناعادلانه مورد حمله قرار گرفته و اکنون دارد از خودش «دفاع می‌کند» به تصویر بکشند. در واقعیت، این جنگ بین دو گروه از قدرتهای بزرگ یغماگر و بر سر تقسیم مستعمرات، به بردگی کشیدن ملل دیگر و کسب برتری‌ها و امتیازات بازار جهانی است. این جنگی بغایت ارتجاعی، جنگ برده‌داران مدرن با هدف حفظ و تحکیم برده‌داری سرمایه‌داری است. بریتانیا و فرانسه دروغ می‌گویند هنگامی که اظهار می‌دارند برای آزادی بلژیک می‌جنگند. در واقعیت، آنها برای مدتی طولانی این جنگ را تدارک می‌دیده‌اند و آن را با هدف غارت کردن آلمان و گرفتن مستعمراتش به پیش می‌برند؛ آنها معاهده‌ای را با ایتالیا و روسیه دربارۀ تاراج و تکه تکه کردن ترکیه و اتریش امضا کرده‌اند. سلطنت تزاری در روسیه جنگی یغماگرانه را با هدف تصرف گالیسیا، گرفتن اراضی از ترکیه، به بردگی کشیدن ایران، مغولستان و غیره به پیش می‌برد. آلمان جنگ را با هدف گرفتن مستعمرات بریتانیا، بلژیک و فرانسه به پیش می‌برد. چه آلمان و چه روسیه پیروز شود، یا نتیجۀ «مساوی» حاصل گردد، جنگ برای بشریت ستم تازه بر صدها میلیون مردم مستعمرات، در ایران، ترکیه و چین، به بردگی کشیدن تازۀ ملل و زنجیرهای تازه‌ای برای طبقۀ کارگر همۀ کشورها خواهد آورد.

وظایف طبقۀ کارگر دربارۀ این جنگ چه هستند؟ پاسخ به این سؤال در قطعنامه‌ای که بطور متفق‌القول توسط سوسیالیست‌های کل جهان در کنگرۀ سوسیالیستی بین‌المللی بازل در ۱۹۱۲ پذیرفته شد داده شده. این قطعنامه با پیش‌بینی جنگی دقیقاً از نوعی که در ۱۹۱۴ آغاز شد پذیرفته شد. این قطعنامه می‌گوید که جنگ ارتجاعی است، که بخاطر منافع «سودهای سرمایه‌داری» تدارک دیده می‌شود، که کارگران «شلیک کردن به یکدیگر را جنایت» می‌دانند، که جنگ به «یک انقلاب پرولتاری» منجر خواهد شد، که یک نمونه برای تاکتیکهای کارگران توسط کمون پاریس در ۱۸۷۱ و توسط اکتبر-دسامبر ۱۹۰۵ در روسیه معین شد، یعنی توسط یک انقلاب.

تمام کارگران دارای آگاهی طبقاتی در روسیه در جانب گروه کارگری سوسیال-دمکرات روسیه در دوما هستند که اعضایش (پتروفسکی، بادایف، مورانوف، سامویلوف و شاگوف) به دلیل انجام تبلیغات انقلابی علیه جنگ و علیه دولت توسط تزار به سیبری تبعید شده‌اند. رهایی بشریت از دهشت‌های جنگهای کنونی و آینده تنها در چنین تبلیغات انقلابی و چنین فعالیت‌های انقلابی که منجر به قیام توده‌ها می‌گردند نهفته است. تنها سرنگونی انقلابی دولتهای بورژوایی، و در درجۀ نخست دولت بغایت ارتجاعی، بیرحم و درنده‌خوی تزاریست، راه را به سوی سوسیالیسم و صلح میان ملل می‌گشاید.

نوکران آگاه یا ناآگاه بورژوازی هنگامی که می‌خواهند مردم را قانع کنند که سرنگونی انقلابی سلطنت تزاریست تنها می‌تواند منجر به پیروزی و تحکیم سلطنت ارتجاعی آلمان و بورژوازی آلمانی گردد، دروغ می‌گویند. اگر چه رهبران سوسیالیست‌های آلمان، مثل بسیاری سوسیالیست‌های برجسته در روسیه، به جانب بورژوازی «خودی»شان رفته‌اند و کمک می‌کنند تا مردم با افسانه‌هایی دربارۀ یک جنگ «تدافعی» فریب داده شوند، در بین توده‌های زحمتکش آلمان اعتراض و خشمی فزاینده علیه دولتشان در حال اوجگیری است. آن سوسیالیست‌های آلمانی که به جانب بورژوازی نرفته‌اند در مطبوعات اعلام داشته‌اند که تاکتیکهای گروه کارگری سوسیال-دمکرات روسیه در دوما را «قهرمانانه» می‌دانند. در آلمان، فراخوان‌ها علیه جنگ و علیه دولت بطور قانونی منتشر می‌شوند. دهها و صدها نفر از بهترین سوسیالیست‌های آلمان، از جمله کلارا زتکین، نمایندۀ معروف جنبش کارگری زنان، توسط دولت آلمان بخاطر تبلیغات با ماهیتی انقلابی به زندان انداخته شده‌اند. بدون استثنا، در تمام کشورهای در حال جنگ خشم در توده‌های زحمتکش در حال اوجگیری است و نمونۀ فعالیت‌های انقلابی معین شده توسط سوسیال-دمکراتهای روسیه، و بیشتر از آن هر موفقیت انقلاب در روسیه، از به پیش بردن آرمان کبیر سوسیالیسم و پیروزی پرولتاریا بر استثمارگران بورژوای آغشته به خون، باز نخواهد ماند.

جنگ جیب‌های سرمایه‌داران را، که طلا از خزانه‌های قدرتهای بزرگ به آنجا سرازیر می‌شود، پر می‌کند. جنگ کینه‌ای کور را علیه دشمن برمی‌انگیزد و بورژوازی بیشترین تلاشش را می‌کند تا خشم مردم را به چنین مجراهایی هدایت کند، تا توجه آنها را از دشمن اصلی – دولت و طبقات حاکم کشور خودشان – منحرف گرداند. با این حال، جنگ که در قطارش بدبختی و عذاب بی‌پایان برای توده‌های رنجبر می‌آورد، بهترین نمایندگان طبقۀ کارگر را روشن و آبدیده می‌سازد. اگر باید نابود شویم، بگذارید در مبارزه به خاطر آرمان خودمان، برای آرمان کارگران، برای انقلاب سوسیالیستی، و نه برای منافع سرمایه‌داران، ملاکین و تزارها، نابود شویم – این چیزیست که هر کارگر دارای آگاهی طبقاتی می‌بیند و احساس می‌کند. کار سوسیال-دمکراتیک انقلابی ممکن است در حال حاضر دشوار باشد، اما امکان‌پذیر است. دارد در سراسر جهان پیشرفت می‌کند و رهایی تنها در آن نهفته است.

مرگ بر سلطنت تزاری، که روسیه را به جنگی جنایتکارانه کشانده و بر مردمان ستم می‌کند! زنده باد برادری جهانی کارگران و انقلاب بین‌المللی پرولتاریا!

نوشته شده در اوت ۱۹۱۵
نخستین انتشار در پراودا شمارۀ ۱۸
۲۱ ژانویۀ ۱۹۲۸
انتشار بر طبق متن دستنویس
مجموعه آثار لنین، جلد ۲۱


- ترجمه جواد راستی‌پور
- انتشار بدون مقابله، با چند تغییر کوچک - ۲۰۲۳/۶/۶


lenin.public-archive.net #L2292fa.html