Farsi    Arabic    English   

طبقه کارگر و مطبوعاتش

و. ای. لنین


برای کارگرانی که آگاهی طبقاتی دارند هیچ چیز مهمتر از درک اهمیت جنبش‌شان و آگاهی کامل از آن نیست. تنها وسیله تحکیم جنبش طبقه کارگر – یکی از وسایل شکست‌ناپذیر آن – آگاهی طبقاتی کارگران و چشم‌انداز روشن از مبارزه‌شان یعنی شرکت توده‌های کارگر مزدی در این مبارزه است.

مطبوعات مارکسیستی سن پترزبورگ که از سالها پیش وجود داشته‌اند، مطالبی اختصاصی، عالی، ضروری و بسادگی قابل فهم در زمینه جنبش طبقه کارگر و جریانهای مختلف مؤثر در آن به چاپ میرسانند. فقط کسانی که بخواهند حقیقت را لاپوشانی کنند، اینگونه مطالب را نادیده میگیرند، یعنی همان کاری که لیبرالها و انحلال‌طلبان میکنند.

رفیق و.ا.ت.[١] ارقام کاملی را در مورد کمکهای مالی جمع آوری شده توسط روزنامه‌های پراودیست (مارکسیست) و انحلال‌طلب سن پترزبورگ در فاصله زمانی اول ژانویه تا سیزدهم مه ١٩١٤ گردآورده است. ما جدول او را بطور کامل چاپ کرده ولی برای اینکه سر خواننده را با آمار به درد نیاوریم، هر جا که لازم باشد از ارقام گِرد (رُند) شده در مجموع این مقاله استفاده خواهیم کرد.

جدول رفیق و.ا.ت. در زیر میآید. ما پیش از هر چیز به ارقامی که تعداد گروههای کارگری را نشان میدهند خواهیم پرداخت. این ارقام شامل تمامی آن فاصله زمانی میشود که روزنامه‌های پراودیست و انحلال‌طلب وجود داشته‌اند. تعداد گروههای کارگر:

 طرفداران
روزنامه‌های
پراودیست
طرفداران
روزنامه‌های
انحلال‌طلب
سال ١٩١٢62089
سال ١٩١٣2,181661
سال ١٩١٤ (از اول ژانویه تا سیزدهم مه)2,873671
جمعاً5,6741,421


مجموعه کمکهای جمع شده برای روزنامه‌های مارکسیستی (پراودیست) و انحلال‌طلب در سن پترزبورگ از اول ژانویه تا ١٣ مه ١٩١٤
جمع آوری شده
بوسیله
سن پترزبورگ مسکواستانهاجمع
پراودیستانحلال‌طلبپراودیست انحلال‌طلبپراودیست انحلال‌طلبپراودیست انحلال‌طلب
تعداد*روبل** تعدادروبلتعداد روبل تعدادروبلتعداد روبل تعدادروبلتعداد روبل تعدادروبل
گروههای کارگر 2,02413,943.243082,231.98130865.0025263.52 7194,125.863382,800.622,87318,934.106715,296.12
مجموعاً از غیرکارگران
   شامل:
3251,256.921651,799.4046260.51241,137.30 3321,082.792302,113.907132,650.014536,759.77
   دانشجویان و
   گروههای جوانان
26369.4919292.138119.303 21.0020162.1323317.0954650.9245630.22
   گروههای «هوادار»،
   «دوست» و غیره”,
8164.0014429.25642.105892.00 28252.72351,129.3542458.82542,450.60
   گروههای دیگر 28.00672.6012.0030 115.2924113.5233125.2930186.12
   منفردین 281650.96120966.722963.6114197.30221 332.05132443.805311,046.622661,608.32
   نامعلوم 864.47638.70233.50226.5033220.60 16110.1443318.5724175.34
   از خارج 1049.79341,709.17
جمع کل 2,34915,200.164734,103.381761,125.51491,400.821,051 5,208.655684,914.523,58621,584.111,12412,055.89
* تعداد اعانات    ** جمع مبالغ جمع‌آوری شده به روبل


تعداد کل گروهها، ٧٠٩٥ تا است. البته مسلماً گروههایی هم وجود دارند که چندین بار کمک جمع‌آوری کرده‌اند، اما اطلاعات جداگانه در مورد آنها در دسترس نیست.

مشاهده میکنیم که تنها یک پنجم کل تعداد گروههای کارگری به انحلال‌طلبان گرایش دارند. در طول دو سال و نیم، پراودیسم، یعنی تصمیمات و تاکتیکهای پراودیستها، چهار پنجم کارگران آگاه روسیه را متحد کرده است. این حقیقت درباره وحدت کارگران، به خوبی قابل مقایسه با عبارتهای گروهکهای روشنفکری وپریودیست، پلخانفیست، تروتسکیست و غیره و غیره درباره «وحدت» است.

بگذارید ارقام مربوط به سالهای ١٩١٣ و ١٩١٤ را مقایسه کنیم (ارقام سال ١٩١٢ قابل مقایسه نیستند برای اینکه پراودا در آوریل و لوچ پنج ماه بعد شروع به انتشار کردند). میبینید که تعداد گروههای پراودیست به ٦٩٢ افزایش یافته که میشود ٣١٫٧ درصد در حالیکه به تعداد گروههای انحلال‌طلب فقط ١٠ تا اضافه شده که میشود ١٫٥ درصد. بنابراین آمادگی کارگران برای حمایت از روزنامه‌های پراودیست ٢٠ برابر سریعتر از آمادگی آنان برای حمایت از روزنامه‌های انحلال‌طلب بوده است.

اجازه بدهید ببینیم کارگران در نواحی مختلف روسیه با توجه به گرایشات مختلف چگونه تقسیم میشوند:

 درصد کل گروههای کارگری
پراودیستانحلال‌طلب
سن پترزبورگ8614
مسکو8317
استانها6832

نتیجه واضح است: هر چه توده‌های کارگر از لحاظ سیاسی پیشرفته‌تر باشند و هر چه سطح آگاهی طبقاتی و فعالیت سیاسی آنان بالاتر باشد، تعداد پراودیست در میان آنها بیشتر است. در سن پترزبورگ انحلال‌طلبان تقریباً مضمحل شده‌اند (چهارده تا از صد تا)؛ در حالی که در استانها که توده‌های مردم از لحاظ سیاسی کمتر آموزش دیده‌اند، پایگاه متزلزلی (٣٢ تا از ١٠٠ تا) دارند.

ذکر این مطلب کاملاً آموزنده خواهد بود که ارقام به دست آمده از منبع کاملاً متفاوتی، یعنی ارقامی که تعداد نمایندگان انتخاب شده در جریان انتخابات 'هیئت امنای بیمه' را بیان میکنند، تا حدود قابل ملاحظه‌ای با ارقامی که در مورد گروههای کارگری داده شده مطابقت میکنند. در جریان انتخابات 'هیئت امنای شرکتهای عمده بیمه' ٣٧ نماینده پراودیست و ٧ نماینده انحلال‌طلب انتخاب شدند که به ترتیب ٨٤ و ١٦ درصد میشود. پراودیستها از میان تعداد کل نمایندگان انتخاب شده، ٧٠ درصد (٣٧ از ٥٣) و در انتخابات 'هیئت امنای بیمه سراسر روسیه' ٤٧ از ٥٧ یعنی ٨٢ درصد را به دست آوردند. انحلال‌طلبان، افراد غیرحزبی و نارودنیکها اقلیت کوچکی از کارگران را که هنوز تحت نفوذ بورژوازی هستند تشکیل میدهند.

بگذریم. آنچه در جدول بعدی آمده، ارقام جالبی است از متوسط مبالغی که به وسیله گروههای کارگر جمع آوری شده است:

مبالغی که به وسیله گروههای کارگر جمع آوری شده
 پراودیست
(روبل)
انحلال‌طلب
(روبل)
سن پترزبورگ6.887.24
مسکو6.6510.54
استانها5.748.28
کل روسیه6.587.89


گروههای پراودیست گرایشی طبیعی، و قابل درک و در واقع عادی از خود بروز میدهند: متوسط کمکهای مالی به دست آمده از متوسط گروههای کارگری با افزایش درآمد متوسط توده‌های کارگر افزایش مییابد.

در مورد انحلال‌طلبان به جز افزایشی ناگهانی که در مورد گروههای مسکو دیده میشود (که روی هم رفته فقط ٢٥ تا هستند!)، میبینیم که متوسط کمک مالی به دست آمده از گروهها در استانها بیشتر از کمک گروههای سن پترزبورگ است! حالا این پدیده عجیب را چگونه توضیح بدهیم؟

تنها از طریق تحلیل دقیق‌تر این ارقام است که میتوان جواب قانع کننده‌ای برای این سؤال یافت که کاری بس پر زحمت است. گمان ما بر آن است که انحلال‌طلبان، اقلیت کارگرانی را که مزدهای بالاتر میگیرند، در بخشهای معیّنی از صنعت متحد کرده‌اند. همه جای دنیا دیده شده است که چنین کارگرانی به ایده‌های اپورتونیستی و لیبرالی میچسبند. در سن پترزبورگ کارگران چاپ بیش از همه انحلال‌طلبان را تحمل کرده‌اند و تازه در خلال آخرین انتخابات اتحادیه‌شان در ٢٧ آوریل ١٩١٤ بود که پراودیستها نیمی از کرسیهای اجرایی و اکثریت کرسیهای اعضای علی‌البدل را به دست آوردند. در تمام کشورها چاپچی‌ها بیشترین گرایش به سوی اپورتونیسم را از خود بروز میدهند و در میان آنها تا حدودی کارگرانی هستند که مزدهای بالایی میگیرند.

هر چند نتیجه‌گیری ما درباره گرایش اقلیت کارگران، آریستوکراسی کارگری، که در توافق با انحلال‌طلبان هستند صرفاً یک تخمین است، اما در آنجایی که به منفردین مربوط میشود هیچگونه شکی وجود ندارد. بیش از نصف کمک مالی که از غیر کارگران به دست آمده مربوط به منفردین است (٥٣١ از ٧١٣ در مورد ما و ٢٦٦ از ٤٥٣ در مورد انحلال‌طلبان). متوسط کمک مالی به دست آمده از این منبع برای ما ١٫٩٧ روبل و برای انحلال‌طلبان ٦٫٠٥ روبل است!

در مورد اولی، کمکهای مالی مشخصاً از کارگران مؤسسات با مزد پایین، مستخدمین شهری و غیره و از عناصر خرده بورژوا با خصوصیت نیمه پرولتری به دست آمده در حالیکه در مورد انحلال‌طلبان مشاهده میکنیم آنها دوستان ثروتمندی در میان بورژوازی دارند.

این دوستان ثروتمند در میان بورژوازی، شکل باز هم مشخص‌تری به صورت «گروههای هوادار، دوست و غیره» به خود میگیرند. این گروهها برای ما ٤٥٨٫٨٢ روبل که دو درصد کل مبالغ جمع شده است جمع کردند که متوسط اعانه هر گروه ١٠٫٩٢ روبل میشود که تنها نیمی از مقادیر متوسط اهدایی گروههای کارگری است. در حالی که برای انحلال‌طلبان، این گروهها ٢٤٥٠٫٦ روبل یعنی بیش از بیست درصد تمام پول جمع آوری شده گرد آورده‌اند، که متوسط اهدایی هر گروه ٤٥٫٣٩ روبل بوده است یعنی شش برابر متوسط جمع شده توسط گروههای کارگر!

به تمام اینها ما مبالغ جمع آوری شده از خارج یعنی جایی که دانشجویان بورژوا کمک دهندگان اصلی هستند را هم اضافه میکنیم. ما ٤٩٫٧٩ روبل از این منبع دریافت کردیم یعنی کمتر از یک چهارم یک درصد، انحلال‌طلبان ١٧٠٩٫١٧ روبل یعنی ١٤ درصد دریافت کرده‌اند.

اگر کمکهای منفردین، «دوستان و هواداران» و پولهای جمع آوری شده در خارج را با هم جمع کنیم، جمع کل به دست آمده از این منابع به قرار زیر خواهد بود:

    پراودیستها – ١٥٥٥٫٢٣ روبل یعنی هفت درصد کل کمکهای جمع آوری شده.

    انحلال‌طلبان – ٥٧٦٨٫٠٩ روبل یعنی ٤٨ درصد کل کمکهای جمع آوری شده.

از این منبع ما کمتر از یک دهم آنچه که از گروههای کارگر دریافت شده (١٨٩٣٤ روبل) دریافت کرده‌ایم. همین منبع به انحلال‌طلبان مبلغی بیش از آنچه که از گروههای کارگر دریافت میکنند (٥٢٩٦ روبل) داده است!

نتیجه واضح است: روزنامه انحلال‌طلب، یک روزنامه کارگری نیست بلکه یک روزنامه بورژوایی است و عمدتاً از طریق وجوهی که از دوستان ثروتمند در میان بورژوازی دریافت میشود میچرخد.

در حقیقت انحلال‌طلبان خیلی بیش از آنچه ارقام ما نشان میدهند، به بورژوازی وابسته‌اند. روزنامه‌های پراودیست مکرراً گزارش مالی خود را برای اطلاع عموم چاپ کرده‌اند. این گزارشها نشان داده‌اند که روزنامه ما با اضافه کردن کمکهای جمع آوری شده به درآمدش، خرج خود را درآورده است. علیرغم مصادره‌ها و کمبود آگهی‌ها و تیراژ ٤٠ هزار نسخه (متوسط تیراژ برای ماه مه ١٩١٤) این ‌مسأله قابل درک است. در حالی که انحلال‌طلبان تنها یکبار آن هم با کسری ٤٠٠٠ روبل گزارششان را در این زمینه چاپ کردند (لوچ شماره ١٠١). بعد از آن مطابق رسم معمول بورژوایی دیگر گزارشی چاپ نکردند. روزنامه آنها با تیراژ ١٥٠٠٠ نسخه نمیتواند کسری نداشته باشد و این کسری همواره از طریق دوستان ثروتمندشان در میان بورژوازی جبران میشود.

پیروان سیاست لیبرال کارگری، خوششان میآید راجع به «حزب کارگری علنی» صحبت کنند، اما خوششان نمیآید برای کارگران اصیل، حقیقت وابستگی خود به بورژوازی را رو کنند! این به عهده ما یعنی کارگران «زیرزمینی» است که به انحلال‌طلبان لیبرال نفع گزارشهای علنی را بیاموزیم....

نسبت کل مبالغی که به وسیله کارگران و غیرکارگران جمع‌آوری شده، به شرح زیر است:

جمع آوری شده
توسط
از هر روبل جمع‌آوری شده برای
روزنامه‌های
پراودیست
روزنامه‌های
انحلال‌طلب
کارگران87 کوپک44 کوپک
غیر کارگران13 کوپک56 کوپک
جمع1.00 روبل1.00 روبل

پراودیستها یک هفتم کمکهای خود را از بورژوازی میگیرند آن هم آنچنان که مشاهده کرده‌ایم از دموکرات‌ترین بخشهای آن که از بقیه نادارتر است. تعهد انحلال‌طلبان عمدتاً یک تعهد بورژوایی است که تنها اقلیتی از کارگران از آن پشتیبانی میکنند.

ارقامی که درباره منبع و پشتوانه‌های مالی داده شده‌اند برای ما همچنین نشانگر جایگاه طبقاتی خریداران و خوانندگان روزنامه‌ها هم هستند.

کمکهای داوطلبانه تنها از طریق خوانندگان همیشگی که از روی آگاهی به جریانی که روزنامه معیّنی آن را نمایندگی میکند گرایش دارند، به دست میآید. به نوبه خود جریانی که روزنامه نمایندگی میکند خواهی نخواهی خودش را با بخش «با نفوذتر» خوانندگانش «تطبیق میدهد».

استنتاجات حاصل از ارقام، اولاً، تئوریکی هستند، یعنی به طبقه کارگر کمک میکنند که وضعیّت جنبش خویش را بشناسد، و ثانیاً، نتایج عملی دارند، که ما را مستقیماً در فعالیتهایمان راهنمایی میکنند.

گاهی گفته میشود که در روسیه تنها یک روزنامه نیست بلکه دو روزنامه طبقه کارگر وجود دارد. حتی پلخانف هم همین اواخر این عقیده را تکرار کرده بود اما این حقیقت ندارد. آنهایی که چنین میگویند حماقت محض خود را به نمایش میگذارند، اگر تمایل نهانی در کمک به انحلال‌طلبان جهت گسترش نفوذ بورژوازی در میان کارگران نداشته باشند. تصمیمات حزب بکرّات از مدتها پیش (مثلاً در ١٩٠٨ و ١٩١٠)، بوضوح و مستقیماً به ماهیّت بورژوایی انحلال‌طلبی اشاره کرده است. مقالات نشریه‌های مارکسیستی این حقیقت را صدها بار توضیح داده‌اند.

تجربه یک روزنامه که علناً به دست توده‌ها میرسد این است که ناگزیر میبایست ماهیّت واقعی طبقاتی گرایش انحلال‌طلبانه را افشا نماید. و این کاری است که این [روزنامه] کرده است. روزنامه انحلال‌طلبان بخوبی ثابت کرد که یک جریان بورژوایی است که تنها از جانب اقلیتی از کارگران حمایت میشود.

در کنار این نباید فراموش کرد که تقریباً تا بهار ١٩١٤، روزنامه انحلال‌طلبان، سخنگوی 'بلوک اوت' بود، تنها در این اواخر بود که لِت‌ها خودشان را از آن بیرون کشیدند و تروتسکی، ام ال، آن، بوریانوف Buryanov و ویگوروف Yegorov آن را ترک کردند یا در حال ترک کردن انحلال‌طلبان هستند. تلاشی بلوک همچنان ادامه دارد. آینده نزدیک با وضوح بیشتری ماهیّت بورژوایی گرایش انحلال‌طلب و عقیم بودن گروهکهای روشنفکری مثل وپریودیستها، پلخانفیستها، تروتسکیستها و غیره را نشان خواهد داد.

نتیجه‌گیریهای عملی را میتوان به صورت زیر جمعبندی کرد:

    ١- ٥٦٧٤ گروه کارگر توسط پراودیستها در عرض کمتر از دو سال و نیم متحد شده‌اند که با توجه به شرایط سخت روسیه تعداد زیادی است. اما این تازه اول کار است. ما نه هزاران بلکه دهها هزار گروه کارگر لازم داریم. ما باید فعالیتهایمان را ده چندان تشدید کنیم. ده روبل که کوپک کوپک از صدها کارگر جمع آوری شده باشد، هم از نظر ایدئولوژیک و هم از نظر سازمانیابی به مراتب مهم‌تر و با ارزش‌تر از صد روبل است که از دوستان در میان بورژوازی جمع آوری شده باشد. حتی از جنبه مالی هم، تجربه ثابت میکند که اداره یک روزنامه کارگری که جا افتاده، به کمک کوپکهای کارگران ممکن است ولی به کمک روبلهای بورژوازی ممکن نیست. تعهد انحلال‌طلبان حبابی است که ناگزیر خواهد ترکید.

    ٢- ما در استانها، جایی که ٣٢ درصد گروههای کارگری از انحلال‌طلبان حمایت میکنند، عقب ماندیم! هر کارگری که از آگاهی طبقاتی برخوردار باشد، بایستی تمام تلاشش را به کار ببرد تا به این اوضاع و احوال زشت و تأسف‌آور پایان بخشد. بایستی تمام کوششمان را برای نفوذ در استانها به کار اندازیم.

    ٣- جنبش تاکنون کارگران روستایی را تقریباً دست نخورده باقی گذاشته است. هر چقدر هم که کار در این زمینه مشکل باشد، ما باید در این راه با تمام توانمان به پیش برویم.

    ٤- همانطور که مادر بدقت از کودک مریض پرستاری میکند، و به او غذاهای بهتری میخوراند، کارگرانی که آگاهی طبقاتی دارند هم، باید توجه بیشتری به آن نواحی و کارخانجاتی داشته باشند که در آنها کارگران به مرض انحلال‌طلبی دچارند. این بیماری که ریشه در بورژوازی دارد، در یک جنبش جوان طبقه کارگر اجتناب‌ناپذیر است اما با دقتی کافی و معالجه‌ای پیگیر بدون هیچگونه عواقب بعدی برطرف خواهد شد. برای کارگران بیمار، غذای مناسبی به شکل ادبیات مارکسیستی فراهم نماییم، با دقتی هر چه بیشتر و به شکلی هر چه توده‌گیرتر، تاریخ و تاکتیکهای حزب و تصمیمات آن را در مورد ماهیّت بورژوایی انحلال‌طلبان توضیح دهیم، هر چه گسترده‌تر ضرورت فوری وحدت پرولتاریا را مطرح نماییم. این یعنی تبعیت اقلیت کارگران از اکثریت آنان، یعنی تبعیت یک پنجم کارگران از چهار پنجم کارگران روسی که از شعور طبقاتی برخوردارند – چنین است بخشی از مهم‌ترین وظایفی که در مقابل ما قرار دارند.



ترودووایا پراودا شماره‌های ١٤ و ١٥
١٣ و ١٤ ژوئن ١٩١٤
سمپوزیوم مارکسیسم و انحلال‌طلبی - قسمت ٢، انتشارات پریبوی Priboi
امضاء : و . ایلین
منتشره طبق متن سمپوزیوم. منطبق بر متن روزنامه ترودووایا پراودا
مجموعه آثار لنین، جلد ٢٠


[١] و.ا.ت. – و.ا. تیخومیرنف V. A. Tikhomirnov، یکی از کارکنان پراودا.

- این متن، ترجمه‌ای است که رفیقی با نام "دوست شما" برای این سایت فرستاده‌اند.—آرشیو عمومی لنین


lenin.public-archive.net #L2236fa.html