Farsi    Arabic    English   

نارُدنيکهای چپ دربارۀ مجادلات میان مارکسيستها

و. ای. لنین


شمارۀ ۳ ولنایا میسل[۱] حاوی مقاله‌ای با عنوانی دهان پرکن است: «وحدت، ثنویت یا تثلیث».
    این مقاله می گوید «ما آشکارا اعلام می داریم که ادعای فراکسیون بلشویک مبنی بر آنکه فقط آن کل جنبش طبقۀ کارگر را دربر می گیرد همانقدر نامعقول و پوچ است که تلاشهای دو فراکسیون سوسیال - دمکرات برای در بر داشتن کل جنبش سوسیالیستی در روسیه می باشد. آینده فقط متعلق به یکی شدن همۀ گرایشهای سوسیالیستی در حزبی واحد است.

    و ما، که این شعار را در آغاز سال ۱۹۰۰ منتشر کردیم، تا آخر به آن وفادار خواهیم ماند.»

این نمونه‌ای عالی از اظهارات خشمگینانۀ شگفتی آوری است که دربارۀ «وحدت» بیان می شوند! حتی یک کلمه دربارۀ اصولی که تشکیل دهندۀ زمینۀ آن مبارزۀ تاریخی هستند که برای چند دهه بین مارکسیستها و نارودنیکها شعله ور شده است وجود ندارد. دربارۀ تاریخچۀ جنبش ۰۷-۱۹۰۵، هنگامی که فعالیتهای علنی توده‌های جمعیتِ متشکل از همۀ طبقات اختلافات بنیادی بین پرولتاریای سوسیال - دمکرات و دهقانان «زحمتکش» (یعنی خرده بورژوازی) را در عمل نشان داد نیز چیزی نمی شنویم.

وجود یک روزنامۀ رادیکال و جدی که مسئله را به این شیوه فرمول بندی می کند در روسیه، به وضوح نشان می دهد که به پیش بردن یک مبارزۀ طولانی و پیگیرانه برای ابتدایی ترین نحوۀ تعیین کردن اصول هنوز چقدر ضروری است.

اینکه بلشویکها از پشتیبانی اکثریت کارگران دارای آگاهی طبقاتی برخوردار هستند واقعیتی است که دشمنان شان، انحلال طلبان، مجبورند به آن اعتراف کنند، اگر چه با عصبانیت و دندانهای فشرده شان.

با احساسات نمی توان این را رد کرد. کارگران مرعوب نخواهند شد اگر کلمات «نامعقول و پوچ» بر سرشان فریاد کشیده شوند – آنها فقط لبخند خواهند زد.

از نقطه نظر عقاید، کل تاریخ مارکسیسم در روسیه عبارت است از تاریخ مبارزه علیه تئوریهای خرده بورژوایی، که با «مارکسیسم قانونی» و اکونومیسم شروع شد. این نه مبارزه‌ای اتفاقی بود و نه ادامه یافتن مستقیم آن در زمان حاضر اتفاقی است. در مبارزه علیه انحلال طلبی خرده بورژوایی و نارودیسم چپ است که حزب کارگران در روسیه بمثابۀ یک حزب طبقاتی خالص پرولتاری در این دورۀ سختِ رژیم سوم ژوئن شکل می گیرد و رشد می کند.

ولنایا میسل می نویسد «ما ناردونیکهای چپ هیچگاه سعی نکرده‌ایم از سیاه بختی‌های دیگران سود ببریم»، اما بلافاصله اظهار می دارد که انشعاب علت «ضعف درونی کامل جنبش سوسیال - دمکراتیک ما است»!

آقایان، نوشتن چنین چیزی بیش از هر چیز به معنی «سودبری» است – ما می گوییم اما نه از «سیاه بختی‌های» دیگران، بلکه از «مبارزۀ ایدئولوژیک دیگران»؛ زیرا برخورد ایدئولوژیک بین سیاست لیبرالی و پرولتاری ریشۀ مباحثات در بین مارکسیستها است. کارگران، بدون آشفته شدن توسط کلمات خشمگینانه یا احساسات، اکنون آموخته‌اند که اصول اولیۀ مبارزه را تشخیص دهند.

ولنایا میسل می نویسد «در احزاب متحد شدۀ جنبش طبقۀ کارگر اروپا اختلافات کمتری نسبت به آنچه در میان ما هست وجود دارد». این استدلالی بسیار رایج، اما بسیار سفسطه آمیز است. هیچ کجا در اروپا هیچ نشانه‌ای از تلاشی برای جایگزین کردن سازمان پرولتاری مارکسیست با ... صحبت دربارۀ یک حزب «عریض» که با دعای خیر پوریشکویچ تشکیل شده ... و غیره، وجود ندارد.

کارگران از مباحثاتی از این نوع خواهند آموخت که یک حزب کارگری را در عمل و نه فقط در کلمات بسازند.


زا پراودو شمارۀ ۳۴
۱۳ نوامبر ۱۹۱۳
انتشار بر طبق متن زا پراودو
مجموعه آثار لنین، جلد ۱۹


[۱] ولنایا میسل Volnaya Mysl (تفکر آزاد) – یکی از نامهایی که روزنامۀ قانونی نارودنیک چپ (اس. آر.) ژیوایا میسل Zhivaya Mysl (تفکر زنده) تحت آن منتشر می شد؛ این روزنامه از اوت ۱۹۱۳ تا ژوئیۀ ۱۹۱۴ در سن پترزبورگ چاپ می شد و مکرراً نامش را تغییر می داد.

- ترجمه جواد راستی‌پور
- انتشار بدون مقابله و تغییر ۲۰۲۱/۴/۴


lenin.public-archive.net #L2138fa.html