Farsi    Arabic    English   

افراد سردرگم غیرحزبی

و. ای. لنین


یکی از متداول‌ترین و ناسالم‌ترین علائم حیات اجتماعی ما تحقیری است (چنانچه دشمنی آشکاری نباشد) که نسبت به طرفداری از یک حزب نشان داده‌ می‌شود.

این خصیصۀ منفردکاران سیاسی، ماجراجویان سیاسی و مانیلوف‌های سیاسی است که وابستگی‌های حزبی را رد و سخنان مطنطنی دربارۀ «تعصب» حزبی، «جزم‌اندیشی»، عدم تحمل و غیره، بیان کنند. در واقع، به کار بردن چنین اصطلاحاتی نشان‌دهندۀ غرور مضحک و محقر یا توجیه‌گری روشنفکرانی است که از توده‌های به دور افتاده‌اند و خود را مجبور‌ می‌بینند که ضعف‌شان را بپوشانند. سیاست جدی تنها‌ می‌تواند توسط توده‌ها به پیش بُرده شود؛ اما توده‌های غیرحزبی که رهبری یک حزب سیاسی قوی را دنبال‌ نمی‌کنند، نامتحد، ناآگاه، بدون قدرت پایدار و مستعد تبدیل شدن به بازیچه‌ای در دست سیاستمداران زیرکی هستند که همیشه «فرصت‌طلبانه» از صفوف طبقات حاکم برمی‌خیزند تا از شرایط «مساعد» بهره برند.

روسیه یکی از خرده بورژوایی‌ترین کشورهای جهان است و به فعالیت سیاسی آزادانه عادت ندارد. این، و فقط این، توضیح دهندۀ تحقیر بسیار متداول طرفداری از یک حزب در این کشور است. یکی از وظایف کارگران دارای آگاهی طبقاتی در روسیه (و یکی از خدمات تاریخی بزرگ که آنها باید ارائه دهند) برپا داشتن مبارزه‌ای سیستماتیک و پایدار علیه این رفتار است.

آنچه در زیر‌ می‌آید یکی از نمونه‌های اخیر کوته‌نظری غیرحزبی‌ای است که بین روشنفکران شبه حزبی حاکم است.

کارگران جمع‌آوری اعانات برای روزنامه‌های طبقۀ کارگر را در مقیاسی وسیع سازمان داده‌اند. بآسانی‌ می‌توان درک کرد هنگامی که توده‌ها آگاهانه برای خودشان تصمیم گرفته‌اند که به کدام روزنامه کمک و از چه گرایشی حمایت کنند، این جمع‌آوری اعانات به آنها سیاست دارای اصول و ثبات ایدئولوژیک را می‌آموزد.

انحلال‌طلبان، که اغلب به سطح سیاست غیرحزبی نزول‌ می‌کنند، کارزار رسوایشان را برای تقسیم کردن مساوی اعانات به راه انداخته‌اند. تنها انگیزۀ آنها از این کار تمایلشان به پوشاندن ضعف‌شان بود، و با عجله‌شان فرصت نداشتند بیندیشند و متوجه شوند که اصل اساسی چنین کارزاری دقیقاً اصل غیرحزبی بودن است.

آنها بلافاصله توسط وضعیت حقیقی امور افشا شدند. جامعۀ خرده بورژوایی روسیه شعار انحلال‌طلبان را تبدیل به شعار خود کرد: تقسیم کنید و برای همه به یکسان تقسیم کنید، با انحلال‌طلبان و نارودنیکها!

وقتی قمار سیاسی آنها افشا شد، این افراد غیرحزبی که گذشتۀ مارکسیستی را برای دستیابی به چیزی که هم «گسترده» و هم فاقد اصول باشد رد کرده‌اند، شروع کردند به پیچیدن و تاب خوردن. گ. ر. در شمارۀ ٢٤ روزنامۀ انحلال‌طلبان به ما اطمینان‌ می‌دهد که انحلال‌طلبان به هیچ وجه طرفدار وحدت با نارودنیکها نیستند، و مدعی‌ می‌شود که مارکسیستها از چنین اتحادی «به نحو سیستماتیک طرفداری‌ می‌کنند».

بزحمت‌ می‌توان تصور تحریف ناپخته‌تری در حقیقت را نمود. اگر گ. ر. و شرکایش غیرحزبی نبودند، اگر مانند افراد عامی با تاریخچۀ مارکسیسم برخورد‌ نمی‌کردند،‌ می‌دانستند که تنها به دلیل فعالیت مارکسیستها (حامیان پراودا) بوده که مسئلۀ شیوۀ برخوردی که کارگران باید نسبت به احزاب مختلف داشته باشند به نحو کاملاً رسمی بیش از شش سال پیش حل شده است*. تنها مارکسیستها تعریفی دقیق از اساس طبقاتی تمام احزاب مهم در روسیه ارائه داده‌اند؛ انحلال‌طلبان هیچگاه قادر به این کار نبوده‌اند. از بین تمام احزاب روسیه تنها مارکسیستها بودند که شش سال پیش ماهیت دقیق طبقاتی «گرایشهای» مختلف و طرز برخوردی که باید بجای برخوردی آشفته و فاقد اصول («آنطور که شرایط‌ می‌طلبند») نسبت به احزاب جداگانه داشت را معیّن کردند.

از آن زمان تاکنون حوادث به نحوی درخشان صحت این تعریف را به طرزی غیرقابل تردید تأیید کرده‌اند.

این تعریف آشکار و دقیق ابراز‌ می‌دارد که نارودنیکها دمکراتهای خرده بورژوایی هستند که «اقدام مشترک» با آنها تنها علیه ارتجاع و علیه لیبرالیسم ممکن است.

حالا، گ. ر. و شرکایش برای اظهار اینکه مخالف وحدت با نارودنیکها هستند،‌ می‌خواهند گریبانشان را با گفتن این سخنان رها سازند: «ما طرفدار تقسیم مساوی اعانات جمع شده بین دو روزنامه در هنگامی هستیم که «جمع‌آوری انبوه» انجام‌ می‌شود، ولی هنگامی که جمع‌آوری اعانه از «بین گروههایی از حامیان دارای آگاهی سیاسی» انجام‌ می‌شود، مخالف آنیم!»(مراجعه نمایید به نووایا رابوچایا گازتا شمارۀ ٢٤)

اولاً، تجربۀ حقیقی ثابت کرده بود که برنامه‌ای غیرحزبی از طرفداریتان از تقسیم کردن و تقسیم کردن یکسان برمی‌خیزد. این یک حقیقت است. همین شمارۀ ٢٤ حاوی قطعنامه‌ای پذیرفته شده از جانب یکی از گروههای کارگری است که‌ می‌گوید: تساوی، از جمله با نارودنیکها. غیرحزبی‌ها یا مستقل‌های ما، مثل همیشه، خودشان را در بسته‌بندی اشتباه‌ می‌یابند!

دوماً، آیا گروهی از حامیان دارای آگاهی سیاسی‌ می‌تواند چنین نامیده شود اگر از روشن کردن ذهن توده‌ها عاجز باشد؟ خیر، آقایان غیرحزبی،‌ نمی‌تواند! حامیان دارای آگاهی سیاسی به توده‌ها خواهند گفت – بگذارید هر کسی اعانه دهد، بگذارید همه متحد شوند، ولی سعی کنید در حین انجام این کار، گرایشهای روزنامه‌های متفاوت را از هم تمیز دهید!

اعانه دادن و گفتن اینکه «تقسیم کنید و یکسان تقسیم کنید» به معنای غیرحزبی بودن، بی‌تفاوتی و نداشتن آگاهی سیاسی است. اعانه دادن و گفتن اینکه «برای فلان و بهمان گرایش» نشانۀ داشتن آگاهی سیاسی، و نقش داشتن آگاهانه در یک اقدام مشترک است.

گ. ر. این الفبای سیاسی را تحریف‌ می‌کند. نتیجه آنست که گ. ر. و شرکایش، یعنی انحلال‌طلبان، در حالی که اظهار‌ می‌دارند مخالف وحدت با نارودنیکها هستند، در واقع دارند به سیاست وحدت با آنها بر اساسی غیرحزبی ادامه‌ می‌دهند؛ آنها به سیاستی غیرحزبی ادامه‌ می‌دهند که برای کارگران بسیار مضر و غیرقابل تحمل است.

دمکراتهای کارگری بارها طرفداری از غیرحزبی بودن را قاطعانه رد کرده‌اند و در آینده نیز باید چنین کنند، زیرا آگاهی سیاسی کارگران را‌ می‌زداید و همه نوع فریب دادن آنها را تسهیل‌ می‌کند.

زا پراودو شمارۀ ٣
٤ اکتبر ١٩١٣
امضاء: کار - اوف
مجموعه آثار لنین، جلد ١٣


* مراجعه نمایید به صفحات ٣٨-١٣٦ از جلد ١٢ مجموعه آثار لنین – ویراستار.

- ترجمه جواد راستی‌پور

lenin.public-archive.net #L2127fa.html