مسائل اصولی در سياست
بورژوازی لیبرال و رفرمیسم
از طرف تجار تمام روسیه، سالازکینِ میلیونر [Salazkin]، در یک سخنرانی در نمایشگاه نیژنی-نووگورود [Nizhni-Novgorod]، خواستار اصلاحات وسیع سیاسی شد. در گردهمایی سه هزار کارگر فلزکار در سنپترزبورگ، رفرمیستها با کسب فقط ١٥٠ رأی برای نامزدهایشان برای عضویت در هیئت اجرایی، متحمل شکستی قاطع شدند.[١]
این دو فاکت، که با صدای بلند و بصراحت، مقایسه طلب میکنند، حتی آدمهای کاملاً بیاصول را وامیدارند که دربارۀ مسائل اصولی مربوط به سیاست حال حاضر روسیه پرس و جو کنند. در تمام طبقات روسیه تودههایی از مردم وجود دارند که به سیاست کار دارند، ولی فقط تعداد کمی از آنها اهمیت اصول تئوریک دخیل در ارائه مسائل سیاسی را درک میکنند. تعداد کمی از مردم اهمیت احزاب سیاسیی را درک میکنند که همیشه پاسخهایی فکر شده، دقیق و بدرستی فرموله شده به این مسائل میدهند. وقتی احزاب با طبقات معیّنی مرتبط هستند، چنین پاسخهایی بر اساس کار در میان تودهها ارائه، و توسط سالهای طولانی از همین نوع کار تأیید و تصدیق میشوند.
وقتی که مارکسیستها چهار سال و نیم قبل سیستم 'سوم ژوئن' و وظایف خود را در قبال آن ارزیابی کردند، پاسخهایشان دقیقاً از این نوع بودند[٢]. کارگرانی که سالهای سال آگاهانه در انطباق با روح این پاسخها در هر عرصه ممکن فعالیت کردهاند با یک درۀ عمیق از آن روشنفکران سردرگمی که از هر نوع پاسخ صریح میترسند، و کسانی که در هر گام به رفرمیسم و انحلالطلبی درمیغلطند، جُدا هستند.
نسبت به کسانی که مبارزۀ مارکسیستها علیه انحلالطلبان را تماشا میکنند و در عین حال از دخالت در موضوع با نوحهخوانی دربارۀ مضر بودن مشاجرات، منازعات، کشمکشهای مخرّب، دعواهای فرقهای و... اجتناب میکنند، نمیتوان احساسی جز ترحّم داشت. بسیاری از کسانی که خودشان به خودشان عنوان مارکسیست میدهند و همۀ نارودنیکهای «چپ» از این صنف هستند!
کسانی که در اصل قهرمانان بورژوازی و دشمنان مارکسیسم هستند، لیبرالهای روزنامۀ رچ، نتوانستهاند حقایق فوق را نادیده بگیرند. آنها باز هم همۀ عبارات مندرس و رقتانگیزشان را در یک سرمقاله (در شمارۀ ٢٣٤) تکرار میکنند، اما حالا فراتر میروند.
لیبرالها مجبور شدهاند اعتراف کنند که «مبارزۀ بین بلشویکها و انحلالطلبان همه جا در جریان است»، و اینکه این مبارزه «به همۀ منافذ ارگانیسم طبقۀ کارگر نفوذ کرده است».
حالا چه؟ اتفاقاً اینطور شده؟
نه....
«اختلافنظرهای مهم بر سر موضوعات اصولی مدتهای مدید معلوم و آشکار بودهاند؛ در تحلیل نهایی آنها میتوانند به مسألۀ مسیری که باید در تحول آتی کشور در پیش گرفت تقلیل پیدا کنند.»
بالأخره فکرشان را به زبان آوردند! مارکسیستها در دسامبر ١٩٠٨ این موضوع را توضیح دادند، لیبرالها در اوت ١٩١٣ شروع به فهم آن کردهاند. دیر رسیدن هر چه باشد بهتر از هرگز نرسیدن است.
روزنامۀ لیبرال اینطور ادامه میدهد؛ «آیا راه رفرم قابل تصور است یا اینکه 'اصلاحات تنها به عنوان محصول جانبی جنبشی که کاملاً از تمام حدود تنگِ رفرمیسم آزاد است میسّر میشوند' [نقل قول از سورنایا پراودا]. این است نحوه طرح سئوال.»
دقیقاً! مسألۀ انحلالطلبی فقط بخشی از مسألۀ رفرمیستهای غیرحزبی است که از مارکسیسم بریدهاند. جالب است ببینیم که لیبرالها، این قهرمانان رفرمیسم در اصول، چگونه از آن دفاع میکنند.
«البته، در این نظر که اصلاحات تنها به عنوان یک «محصول جانبی» میسرند، کلی متافیزیک و قَدَرگرایی وجود دارد. بدون رفرمیستها و رفرمیسم هیچ رفرمی نمیتواند وجود داشته باشد، حتی اگر رفرم فقط یک 'محصول جانبی' باشد.»...
اینجا بار دیگر نمونهای را داریم از حرفهایی خشمآلود و تلاشی برای طفره رفتن از یک پاسخ! متافیزیک به این چه ربطی دارد وقتی که تجربۀ تاریخی، تجربۀ انگلستان، فرانسه، آلمان و روسیه، تجربۀ تمام تاریخ معاصر در اروپا و آسیا، نشان میدهد که اصلاحات جدّی همیشه صِرفاً محصولِ جانبیِ جنبشی کاملاً فارغ از حدود تنگ رفرمیسم بودهاند؟
و قَدَرگرایی چه ربطی به این موضوع دارد، وقتی که همان تجربه بصراحت میگوید که همین طبقاتِ دشمنِ رفرمیسم بودند که بزرگترین نتایج را به بار آوردهاند؟
یا شاید «قَدَرگرایی» بیشتری در رفتار طبقۀ کارگر روسیه در نخستین سالهای قرن بیستم مشاهده شدنی است تا آنچه که در رفتار لیبرالهای زمستوو و بورژوازی سی سال آخر قرن نوزدهم وجود داشته است؟ شما عالیجنابان لیبرال خودتان را مسخره میکنید!
آیا ممکن است شما چنان نادانهایی باشید که ربط بین منافع بورژوازی به عنوان یک طبقه و خواست آنها به محدود کردن خودشان به رفرمیسم، ربط بین وضع طبقۀ کارگر و خواستن ضدش را نبینید؟
الحق آقایان، شما علیالعموم مدافعان ضعیفی برای رفرمیسم هستید! ولی شاید دفاع شما از رفرمیسم در روسیۀ امروز بهتر است؟
رچ ادامه میدهد «باید پذیرفت که وضعیت حال حاضر، چیزی که بارها و بارها به کم توقعترین اصلاحگران بیهودگی تلاشهایشان را نشان داده است، افکار مردم و بخصوص احساساتشان را به سمت نفی رفرمیسم میچرخاند.»
بفرمایید! به نظر میرسد حتی شما هم که از دفاع از رفرمیسم یک اصل میسازید نمیتوانید نه در تجربۀ تاریخی و نه در «وضعیت حال حاضر» روسیه تکیهگاهی پیدا کنید. حتی شما هم مجبورید اعتراف کنید که این وضعیت علیه شماست!
چه متافیزیسینها و قَدَرگرایانی شما هستید آقایان—یا چه غلامان حلقه به گوشی برای کیسۀ بزدل و خودپرست و حقیر پول—اگر در ضدیت با تجربۀ تاریخ، در ضدیت با تجربه «وضعیت حال حاضر»، به حفظ موضع بی پایه و اساس رفرمیسم ادامه بدهید! شمایی که خودتان به اصلاحات باور ندارید، آیا این شما نیستید که دارید از بورژوازی که در تلاش کسب سود به هزینه سایر مردم است عملاً دفاع میکنید؟
قابل فهم است که یک بخش پیشرفته طبقۀ کارگر روسیه، فلزکاران سن پترزبورگ، به رفرمیستها و انحلالطلبان بین خودشان شکست خُرد کنندهای وارد کردهاند. طبق ارقام ارائه شده توسط رچِ لیبرال و رفرمیست، انحلالطلبانِ رفرمیست ١٥٠ رأی از ٢٠٠٠ رأی، یعنی هفت و نیم درصد کل آراء را کسب کردند. آیا این دوباره و بار دیگر — پس از انتخاب کارگران برای دومای چهارم، بعد از تاریخ ظهور مطبوعات طبقه کارگر در سن پترزبورگ و مسکو — نشان نمیدهد که انحلالطلبان فقط روشنفکران سردرگم و نیمه-لیبرال را نمایندگی میکنند، و تودۀ کارگران آگاه سیاسی آنها را قاطعانه و مصممانه محکوم و طرد کردهاند؟
سورنایا پراودا، شمارۀ ٢٨،
٤ سپتامبر ١٩١٣
ناش پوت، شمارۀ ٩،
٤ سپتامبر ١٩١٣
امضاء : و. ای.
مجموعه آثار لنین، جلد ١٩
توضیحات
[١]
هیئت اجرایی اتحادیۀ کارگران فلزکار سنپترزبورگ در ٢٥ اوت (٧ سپتامبر) ١٩١٣ تجدید انتخاب شد. در این جلسه حدود ٣٠٠٠ کارگر شرکت داشتند. علیرغم کوششهای انحلالطلبان برای سوق دادن جلسه بر علیه هیئت اجرایی بلشویک اتحادیه، یک قطعنامۀ سپاسگزاری از هیئت اجرایی به خاطر کارهایش، توسط اکثریتی بزرگ تصویب شد. لیست نامزدهایی که توسط انحلالطلبان در رأیگیری اولیه ارائه شده بود، حدود ١٥٠ رأی کسب کرد؛ لیست بلشویکی، که در سورنایا پراودا Severnaya Pravda منتشر شده بود، توسط اکثریتی بزرگ پذیرفته شد.
[٢]
نگاه کنید به جلد ١٥ مجموعه آثار انگلیسی، صفحات ٣٢١ تا ٣٢٤ - "پیشنویس قطعنامه درباره موقعیت کنونی و وظایف حزب - پنجمین کنفرانس سراسری حزب کارگر سوسیال-دمکرات روسیه، ٢١ تا ٢٧ دسامبر ١٩٠٨"
بازنویسی با پارهای تغییرات از روی ترجمهای که رفیقی با نام "دوست شما" برای این سایت فرستادهاند—سایت آرشیو عمومی
lenin.public-archive.net #L2112fa.html
|