Farsi    Arabic    English   

جنگ طبقاتی در دابلین

و. ای. لنین


در دابلین، پایتخت ایرلند – شهری که از نوع شهرهای کاملاً صنعتی نیست، با سکنۀ نیم میلیون – مبارزۀ طبقاتی که در تمام شئون زندگی جامعۀ ‌سرمایه‌داری در همه جا رخنه می‌کند، تا به حد جنگ طبقاتی پیش رفته است. پلیس کاملاً وحشی شده؛ پلیسهای مست به کارگران آرام حمله می‌کنند، به خانه‌ها می‌ریزند، پیران، زنان و کودکان را آزار می‌دهند. صدها کارگر (بیش از ٤٠٠ نفر) زخمی شده‌اند و دو نفر کشته – اینها تلفات این جنگ هستند. تمام رهبران برجستۀ کارگران دستگیر شده‌اند. مردم برای صلح آمیزترین سخنان به زندان افکنده می‌شوند. شهر مانند یک اردوگاه نظامی است.

چه اتفاقی افتاده است؟ چگونه چنین جنگی می‌تواند در کشوری آزاد، آرام، با فرهنگ و متمدن درگیر شود؟

ایرلند چیزی مانند لهستان بریتانیا است، شاید بیشتر شبیه گالیسیا باشد تا لهستان که به وسیلۀ ورشو، لودز و دومبرووسکی نمایندگی می‌شود. ستم ملی و ارتجاع کاتولیک کارگران این کشور بدبخت را تبدیل به گدا کرده‌اند است، و دهقانان را به بردگان بی رمق، نادان و کودن روحانیت، و بورژوازی را به صورت ستون پیاده نظام با نقاب میهن پرستانه، متشکل از ‌سرمایه‌داران، مستبدین حاکم بر کارگران تبدیل کرده و سرانجام حکومت را تبدیل به یک دار و دستۀ قداره بند که عادت به هر نوع خشونتی دارد.

در حال حاضر ناسیونالیستهای ایرلندی (یعنی بورژوازی ایرلند) پیروزند. بورژوازی ایرلند زمینها را از ملاکان انگلیسی می‌خرد، حکومت مستقل خودش را به دست می‌آورد (حاکمیت ملی معروفی که برای آن چنین مبارزۀ سرسخت طولانی بین ایرلند و انگلیس جریان داشته است)؛ آنها به آزادی بر کشور «خودی» با شرکت کشیشان ایرلندی «خودی» حکومت خواهند کرد.

بله بورژوازی ناسیونالیست ایرلند پیروزی «ملی» خود را، یعنی پختگی خود را در «امور دولت» با اعلام جنگ تا سرحد نابودی با جنبش کارگری ایرلند جشن می‌گیرد.

یک حاکم انگلیسی در دابلین زندگی می‌کند، اما در حقیقت قدرت او کمتر از رهبر ‌سرمایه‌دار دابلین است که شخصی به نام مرفی، ناشر [روزنامۀ] استقلال («استقلال» -‌ای وای بر من!)، سهامدار اصلی و مدیرعامل ترامواهای دابلین، و سهامدار در بسیاری کار و کسبهای ‌سرمایه‌داری دابلین است. مرفی از طرف تمام ‌سرمایه‌داران ایرلندی اعلام داشته است که حاضر است که هفتصد و پنجاه هزار پوند (تقریباً هفت میلیون روبل) برای نابود کردن اتحادیه‌های کارگری ایرلند خرج کند.

و این اتحادیه‌ها به صورتی عالی شروع به رشد کرده‌اند. کارگران ایرلندی، که بصیرت و آگاهی طبقاتی می‌یابند، اراذل بورژوازی ایرلند را که در کار جشن گرفتن پیروزی «ملی» خود هستند تحت فشار قرار می‌دهند. کارگران ایرلندی در شخص رفیق لارکین، دبیر اتحادیۀ کارگران حمل و نقل ایرلند، رهبری با استعداد یافته‌اند. لارکین ناطقی برجسته و مردی با انرژی جوشان ایرلندی است که معجزاتی در بین کارگران غیر ماهر انجام داده است – آن تودۀ کارگران بریتانیائی، که غالباً به وسیلۀ روحیۀ ملعون خرده بورژوایی، لیبرال و اشرافی کارگران ماهر بریتانیائی از کارگران پیشرو جدا گشته‌اند.

روح جدیدی به اتحادیه‌های کارگری ایرلندی دمیده شده است. کارگران غیر ماهر بطور بی نظیری جان تازه به اتحادیه‌های کارگران دمیده‌اند. حتی زنان شروع به سازمان یافتن کرده‌اند – چیزی که قبلا در ایرلند کاتولیک مذهب سابقه نداشت. اینطور به نظر می‌رسد که دابلین از لحاظ سازمانهای کارگری به یکی از شهرهای پیشگام در تمام بریتانیای کبیر تبدیل می‌شود. کشوری که در گذشته با کشیشهای چاق شکم گنده و کارگران فقیر، گرسنه و ژنده پوشی که حتی در یکشنبه‌ها لباسهای مندرس خود را می‌پوشیدند زیرا که بنیۀ خرید لباس یکشنبه نداشتند، مشخص می‌شد. این کشور گرچه در زیر یوغ ملی دوگانه و سه گانه است، شروع به تبدیل شدن به کشوری با یک لشکر سازمان یافتۀ کارگران کرده است.

بله، مرفی، اعلان جنگ صلیبی بورژوازی علیه لارکین و «لارکینیسم» کرد. در ابتدا دویست کارگر تراموا از کار اخراج شدند تا به اعتصابی در اثنای جشن دامن زده و کل مبارزه را تلخ کنند. اتحادیۀ کارگران حمل و نقل اعلام اعتصاب کرد و خواستار بازگشت مجدد کارگران برکنار شده گشت. مرفی نقشۀ بستن در به روی کارگران را ریخت. کارگران با بر زمین گذاردن ابزارها تلافی کردند. جنگ در سراسر جبهه برپا شد. خشم به جوش آمد.

لارکین – ضمناً او نوۀ لارکین مشهوری است که در ١٨٦٧ برای شرکت در جنبش آزادیبخش ایرلند اعدام شد – نطقهای آتشین در میتینگها کرد. در این نطقها لارکین خاطرنشان ساخت که حزب بورژوازی انگلیس، دشمن حکومت ملی ایرلند، آشکارا به فراخوان مقاومت در برابر حکومت پرداخته، تهدید به انقلاب می‌کرد، به سازمان دادن مقاومت مسلحانه در برابر حکومت ملی پرداخته و مطلقاً بی امان، کشور را سرشار از درخواستهای انقلابی می‌کرد.

اما آنچه که ارتجاعیون و شوونیستهای انگلیسی کارسون، لندوندری، و بونار لاو (پوریشکویچ‌های انگلیسی، ناسیونالیستهایی که ایرلند را زجر می‌دهند) ممکن است انجام دهند، کارگران سوسیالیست ممکن نیست که انجام دهند. لارکین دستگیر شد. میتینگی که به وسیلۀ کارگران فراخوانده شده بود قدغن شد.

لکن ایرلند روسیه نیست. کوشش برای از میان بردن حق تجمع موجب برخاستن طوفانی از نفرت گردید. محاکمه لارکین ضروری شد. در محاکمه لارکین متهم گردید و در واقع مرفی را در جایگاه متهم نشانید. با سؤال پیچ کردن شاهدها، لارکین ثابت کرد که مرفی در شب دستگیریش، مکالمه‌ای طولانی با حاکم داشته است. لارکین اعلام داشت که پلیس جیره خوار مرفی است و هیچ کس جرأت انکار ادعای او را نکرد.

لارکین به قید ضمانت آزاد شد (آزادی سیاسی را نمی‌توان به یک ضربه نابود کرد). لارکین اعلام داشت که در میتینگی حاضر خواهد شد، و مهم نیست که اتفاقی بیافتد. و مسلماً او بطور ناشناس در میتینگ حاضر شد، و شروع به صحبت کردن با جمعیت نمود. پلیس او را شناخت، دستگیر کرد و کتک زد. برای دو روز چماق دیکتاتوری پلیس در گردش بود، جمعیت را چماق می‌زدند، با زنان و کودکان وحشیانه رفتار می‌کردند. پلیس به خانه‌های کارگران ریخت. کارگری به نام نولان را که عضو اتحادیۀ کارگران حمل و نقل بود آنقدر زدند تا جان سپرد. کارگر دیگری نیز بر اثر جراحات وارده، مرد.

روز پنج شنبه ٤ سپتامبر (٢٢ اوت به تقویم قدیم) مراسم تدفین نولان انجام شد. کارگران دابلین در دسته‌ای ٥٠٠٠٠ نفری در پس تابوت رفیق خود حرکت کردند. وحشیگریهای پلیس تخفیف یافت، جرأت نکردند که مزاحم جمعیت شوند، و نظمی نمونه برقرار شد. یک پیرمرد ایرلندی به خبرنگاری آلمانی گفته بود: «این تظاهرات با شکوه‌تر از تظاهراتی است که برای تدفین پارنل (رهبر ملی نامدار ایرلند) انجام شد».

حوادث دابلین مشخص کنندۀ نقطۀ عطفی در تاریخ جنبش کارگری و سوسیالیسم در ایرلند است. مرفی تهدید کرده است که اتحادیه‌های کارگری ایرلند را نابود می‌کند. او فقط موفق شده است که آخرین بقایای نفوذ بورژوازی ناسیونالیست ایرلند را بر روی کارگران ایرلندی نابود کند. او کمک به پولادین کردن جنبش انقلابی مستقل طبقۀ کارگر در ایرلند کرد که آزاد از هر گونه تعصبات ملی گرایانه است.

این مطلب بلافاصله در کنگرۀ اتحادیه‌های کارگری که در اول سپتامبر(١٩ اوت به تقویم قدیم) در منچستر گشایش یافت دیده شد. حوادث دابلین هیئتهای نمایندگی را – علیرغم مقاومت رهبران فرصت‌طلب اتحادیه‌های کارگری با روحیۀ خرده بورژوایی آنها و تحسینی که برای کارفرمایان دارند – شعله ور ساخت. از هیئت نمایندگی کارگران دابلین استقبال عمومی به عمل آمد. نماینده پارتریج، رئیس هیئت مدیرۀ اتحادیۀ مهندسان شعبۀ دابلین دربارۀ خشونتهای نفرت انگیزی که در دابلین به وسیلۀ پلیس انجام شد، صحبت کرد. یک دختر جوان کارگر وقتی که پلیس به خانۀ او هجوم آورد، تازه به بستر رفته بود. او در قفسه پنهان شد، ولی موهای او را کشیدند و بیرونش آوردند. پلیسها مست بودند. این «انسانها» (اگر که شخص بتواند آنان را انسان بخواند) یک پسر بچۀ ده ساله و حتی یک کودک پنج ساله را کتک زدند! پارتریج دو بار به جهت نطق کردن، که خود قاضی پذیرفته بود که صلح آمیز بوده، توقیف شد. پارتریج گفت «مطمئن هستم که اکنون اگر بخواهم که دعای خداوند را در انظار بخوانم دستگیر خواهم شد».

کنگرۀ منچستر یک هیئت نمایندگی به دابلین فرستاد. در دابلین بورژوازی دوباره اسلحۀ ناسیونالیسم را برداشت (درست مانند بورژوازی ناسیونالیست لهستان، یا در اوکرائین یا در میان یهودیان!) و اعلام کرد که «انگلیسیها را نباید کاری در خطۀ ایرلند باشد!» اما خوشبختانه ناسیونالیستها قبلا نفوذ خود را بر کارگران ایرلندی از دست داده بودند.[١]

سخنانی که در کنگرۀ منچستر ابراز شدند از نوعی بودند که برای مدتی طولانی شنیده نشده بود. قطعنامه‌ای طرح شد مبنی بر اینکه تمام کنگره به دابلین منتقل شود و اعتصابی عمومی در تمام بریتانیا سازمان داده شود. اسمیلی Smillie رئیس هیئت مدیرۀ اتحادیۀ معدنچیان اظهار داشت که روشهای بکار گرفته شده در دابلین کارگران بریتانیایی را وادار می‌کند که به انقلاب متوسل شوند و استفاده از سلاح را بیاموزند.

توده‌های کارگر بریتانیائی به آهستگی اما مطمئناً راه جدیدی در پیش می‌گیرند – آنها دفاع از امتیازات کوچک اشرافیت کارگری خود را بخاطر مبارزۀ بزرگ قهرمانانۀ خود، بخاطر یک نظام جدید اجتماعی رها می‌کنند. و موقعی که در این راه قرار گرفتند، کارگران بریتانیائی، با انرژی و سازمان خود، سوسیالیسم را سریعتر و ایمن‌تر از هر جای دیگر به وجود خواهند آورد.

سورنایا پراودا شمارۀ ٢٣
٢٩ اوت ١٩١٣
ناخ پوت شمارۀ ٥
٣٠ اوت ١٩١٣
امضاء: و. مجموعه آثار لنین، جلد ١٩


[١] ناسیونالیستهای ایرلندی اکنون ابراز نگرانی می‌کنند که لارکین یک حزب کارگری مستقل ایرلندی سازمان خواهد داد که اجباراً باید در اولین مجلس ملی ایرلند به حساب آورده شود.

بدون مقابله و تغییر، برگرفته از "منتخب آثار لنین درباره اتحادیه‌های کارگری" - کمونیستهای انقلابی مرداد ١٣٨٩

lenin.public-archive.net #L2107fa.html