لیبرالها و آزادی برای اتحادیهها
و. ای. لنین
کنگرۀ معدنکاران اعلام کرده است که طرفدار آزادی اتحادیههاست. کیفسکایا میسل[١]، یکی از عمدهترین روزنامههای بورژوازی، دربارۀ این موضوع چنین مینویسد:
« یکی از بزرگترین خدمات ارائه شده توسط کنگره، این اعلام حق کارگران برای متشکل شدن، این حمایت از خواست آزادی تشکل کارگری است.
از آنجا که جنبش طبقۀ کارگر در روسیه پس از وقفۀ ٩-١٩٠٨ مجدداً پدیدار شد و سرکوبهای بزرگتر و مکررتری بر آن بارید، خواست آزادی تشکل بطور فزایندهای تبدیل به خواستی گشت که توسط تودۀ طبقۀ کارگر به پیش گذاشته شده. با این حال، تاکنون خواست حق تشکل تنها در محافل طبقۀ کارگر به عنوان شعار روز مطرح شده. جامعۀ لیبرال بیتفاوتی کاملی نسبت به آن نشان داده است. این کنگره، که تعداد زیادی از کارخانهداران در آن شرکت داشتند، اکنون مجبور شده حمایت معنوی از خواست طبقۀ کارگر ابراز کند.»
در اینجا بوضوح میبینیم که چطور لیبرالها مطبوعات پرخواننده و سودآور خود را به کار میگیرند تا سر و ته خواستها و شعارهای طبقۀ کارگر را ببُرند. لیبرالها بخوبی میدانند که کارگران «شعارهای روز» کاملاً متفاوتی دارند، شعارهایی که قیچی نشدهاند. لیبرالها تنگنظری خودشان را که مدعی هستند عقیدۀ «تودههای» کارگران است، به کارگران تحمیل میکنند؛ این روش کهنه و پوسیدۀ مقصر جلوه دادن تودههای رشد نیافته [از لحاظ سیاسی] برای بیعلاقگی بورژوازی لیبرال جهت ایستادن در مقابل منشأ واقعی امتیازات سیاسی و فقدان حقوق سیاسی است! این روش به کار بسته شده توسط سرفداران «لیبرال»، که نیم قرن پیش میگفتند برای «تودهها» الغاء تمام امتیازات زمینداران «شعار روز» نیست، میباشد.
لیبرالها ماهیّت خودشان را آشکار میسازند. میگویند خواست کنگره ناکامل است. چرا؟ به این گوش کنید:"
«کنگره از حق تشکل طرفداری کرد اما نتوانست این واقعیت را ندیده بگیرد که تحقق این حق بطور اجتنابناپذیری مشروط به یک سری شروط قانونی است. غیرممکن است در جایی که بطور کلی آزادی برای اتحادیهها و انجمنها وجود ندارد به اتحادیههای صنفی آزادی اعطا نمود. آزادی برای مطبوعات طبقۀ کارگر تنها میتواند در جایی برقرار شود که آزادی برای مطبوعات دمکرات و لیبرال وجود داشته باشد. آزادی تشکل نمیتواند در جایی که کنترل اداری حکمفرماست و تودههای مردم از شرکت در انتخابات برای نهادهای قانونگذار باز داشته میشوند، موجود باشد. اگر کنگره میخواست که ثابتقدم باشد باید به نیاز برای تحقق این شروط اشاره میکرد.»
پس کنگره ثابت قدم نبوده است. به چه شکل ثابت قدم نبوده؟ لیبرال پاسخ میدهد به این شکل که اصلاحات مشخصی را فهرست نکرده است.
ولی آیا شما همه چیز را فهرست کردید آقایان؟
البته که نه! شما تا «شروطی» که «تحقق» آزادیهای مشخصی «مشروط» به آنها میباشند پیش رفتید، ولی نگفتید که این شروط چه هستند. شما آنجا متوقف شدید. شما امروز از شعار «تودههای طبقۀ کارگر» – نه اصلاحات، بلکه «اصلاح» – میترسید. در ماهیّت امر شما دیدگاه استرووه را میپذیرید. استرووه این شعار را در بهار قبل از ١٧ اکتبر اعلام کرد، ولی امروز آن را نمیپذیرد زیرا کل بورژوازی، حتی لیبرالترین بورژوازی، به طرف راست چرخیده است.
در هنگام الغاء سرواژ نیز وضع مشابهی وجود داشت. دمکراتهای ثابت قدم، دوبرولیوبوف Dobrolyubov و چرنیشفسکی Chernyshevsky، حق داشتند که لیبرالها را بخاطر رفرمیسم شان، که همیشه تلاش برای بریدن سر و ته فعالیت تودهها و دفاع از اندکی امتیاز برای زمینداران نظیر پرداخت بهای زمین و غیره، تحت پوشش آن انجام شده است، مسخره کنند.
لیبرالها با تلاش برای سرزنش کردن «تودههای طبقۀ کارگر» بخاطر فروماندگی رفرمیسمشان وقت خود را تلف میکنند.
پراودا، شمارۀ ١٠١ ٤ مه ١٩١٣
مجموعه آثار لنین، جلد ١٩
[١]
کیفسکایا میسل (Kievskaya Mysl اندیشه کییِف) – یک روزنامۀ بورژوا لیبرال که از دسامبر ١٩٠٦ تا دسامبر ١٩١٨ منتشر میشد. انحلالطلبان منشویک در ارتباط نزدیک با این روزنامه بودند.
متن فارسی، عین ترجمهای است که رفیقی با نام "دوست شما" برای این سایت فرستادهاند.-آرشیو عمومی
lenin.public-archive.net #L2043fa.html
|