"نفعش به کی ميرسد؟"
و. ای. لنین
اصطلاح لاتینی وجود دارد که میگوید cui prodest? یعنی «نفعش به کی ميرسد؟». هنگامی که بطور بلاواسطه معلوم نیست چه گروههای سیاسی یا اجتماعی، نیروها یا صف بندیهایی از پیشنهادها، راه حلها و غیرۀ مشخصی طرفداری میکنند، باید همیشه پرسید:«نفعش به کی ميرسد؟».
مهم نیست که چه کسی مستقیماً از سیاست خاصی طرفداری میکند، زیرا تحت سیستم نجیب سرمایهداری کنونی هر پولداری همیشه میتواند هر تعدادی از وکلا، نویسندگان و حتی نمایندگان پارلمان، پروفسورها، وزرا و امثالهم را «اجاره» یا خریداری کرده یا به خدمت خود درآورد تا از هر دیدگاهی دفاع کنند. ما در عصر تجارت زندگی میکنیم، هنگامی که بورژوازی برای سوداگری شرف و وجدان تردیدی به خود راه نمیدهد. همچنین سادهلوحانی وجود دارند که از روی حماقت یا نیروی عادت از دیدگاههای رایج در محافل بورژوایی خاصی حمایت میکنند.
بله، حقیقتاً اینطور است! در سیاست اهمیت چندانی ندارد که چه کسی بطور مستقیم از دیدگاههای خاصی طرفداری میکند. مهم اینست که چه کسی از این دیدگاهها، پیشنهادات و راه حلها نفع میبرد.
برای مثال، «اروپا» را در نظر بگیرید، دولتهایی که خود را «متمدن» میخوانند، اکنون درگیر مسابقۀ تسلیحاتی دیوانهواری هستند. به هزاران شیوه، در هزاران روزنامه، از هزاران منبر، آنها با داد و فریاد دربارۀ میهنپرستی، فرهنگ، سرزمین اجدادی، صلح و پیشرفت سخن میگویند – و تماماً به این منظور که هزینههای جدید دهها و صدها میلیون روبلی برای همه نوع سلاحهای مخرب، برای تفنگها، کشتیهای جنگی و غیره، را توجیه کنند.
آدم میخواهد دربارۀ همۀ این عبارات بیان شده توسط به اصطلاح میهنپرستان بگوید «خانمها و آقایان، به عبارتپردازی اعتماد نکنید، بهتر است ببینید که نفعش به کی ميرسد!».
مدت کوتاهی قبل از این، شرکت معروف بریتانیایی آرمسترانگ، ویتورت و شرکاء، ترازنامۀ سالانهاش را منتشر کرد. این شرکت عمدتاً مشغول تولید انواع مختلف تسلیحات است. سودی ٨٧٧ هزار پوندی، معادل حدود ٨ میلیون روبل، و سود سهامی ١٢٫٥ درصدی اعلام شده بود! حدود ٩٠٠ هزار روبل به عنوان سرمایۀ ذخیره کنار گذاشته شد و به همین ترتیب.
میلیونها و میلیاردهایی که با چلاندن کارگران و دهقانان برای تهیۀ تسلیحات حاصل میشوند به آنجا میروند. سودهای سهام ١٢٫٥ درصدی بدین معناست که سرمایه در ٨ سال دو برابر میشود. و این علاوه بر همه نوع مبالغی است که به مدیران و غیره پرداخت میشود. آرمسترانگ در بریتانیا، کروپ در آلمان، کرسوت در فرانسه، کوکریل در بلژیک – چند تا از آنها در تمام کشورهای «متمدن» وجود دارد؟ و تعداد بیشمار پیمانکاران چطور؟
اینها کسانی هستند که از برانگیختن شووینیسم، از صحبت دربارۀ «میهنپرستی» (میهن پرستی با توپ)، دربارۀ دفاع از فرهنگ (با وسایل نابود کنندۀ فرهنگ) و غیره، نفع میبرند!
پراودا شمارۀ ٨٤
١١ آوریل ١٩١٣
امضاء : و.
مجموعه آثار لنین، جلد ١٩
متن فارسی، ترجمهای است که رفیقی با نام "دوست شما" برای این سایت فرستادهاند. -آرشیو عمومی ٢٧ دسامبر ٢٠١٥
lenin.public-archive.net #L2035fa.html
|