Farsi    Arabic    English   

جنگ بالکان و شووینیسم بورژوایی

و.ای. لنین


جنگ بالکان در حال به پایان رسیدن است. تصرف آدریانوپل پیروزی قطعی برای بلغارهاست، و مرکز ثقل مسئله از صحنۀ جنگ به مناقشات سیاسی و توطئه‌چینی باصطلاح قدرتهای بزرگ منتقل شده است.

جنگ بالکان یک حلقه از زنجیر وقایع جهانی است که مشخص کنندۀ فروپاشی اوضاع قرون وسطائی در آسیا و اروپای شرقی هستند. تشکیل دولتهای ملی متحد در بالکان، خلاص شدن از ستم حکومتهای فئودالی محلی و رها ساختن کامل دهقانان همۀ ملیتهای بالکان از یوغ زمینداران – چنین بود آن وظیفۀ تاریخی که مردم بالکان در مقابل خود داشتند.

با تشکیل یک جمهوری فدراتیو بالکان، مردمان بالکان توانسته بودند این وظیفه را ده بار آسانتر از کاری که حالا میکنند و با قربانیانی صد بار کمتر، به انجام برسانند. ستم ملی، نزاع ملی بر سر مسائل خُرد و تحریک بر زمینۀ اختلافات مذهبی تحت دمکراسی کامل و پیگیر غیر ممکن میشد. رشد حقیقتاً سریع، وسیع و آزاد مردمان بالکان تضمین شده بود.

دلیل تاریخی واقعی برای حل و فصل مسائل مبرم بالکان بوسیلۀ یک جنگ، جنگی که منافع بورژوایی و دودمانی اربابان هدایت کنندۀ آن بودند، چه بود؟ علت اصلی ضعف پرولتاریا در کشورهای بالکان و همچنین نفوذ و فشار ارتجاعی بورژوازی قدرتمند اروپا بود. آنها از آزادی واقعی هم در کشورهای خودشان و هم در بالکان میترسند؛ تنها هدف آنها کسب سود به هزینۀ مردم دیگر است؛ آنها شووینیسم و خصومت ملی را برمی‌انگیزند تا سیاست غارت‌شان را تسهیل کند و مانع رشد آزاد طبقات تحت ستم کشورهای بالکان شوند.

نقش شووینیسم روسیه در وقایع بالکان کمتر از نقش شووینیسم اروپا نفرت‌انگیز نیست. و شووینیسم پنهان شده و بزک شدۀ کادتها، که با عبارات لیبرالی رنگ‌آمیزی شده، مهوّع‌تر و مخرّب‌تر از شووینیسم زمخت روزنامه‌های باندِ سیاهی است. آن روزنامه‌ها علناً به اتریش حمله میکنند—در آن عقب‌مانده‌ترین کشور اروپایی (در پرانتز میگوییم) آزادی خیلی بیشتری نسبت به روسیه برای مردم تضمین شده است. با این حال، روزنامۀ کادتی رچ به مناسبت تصرف آدریانوپل نوشت: «موقعیت‌های جدید هر فرصتی به دیپلماسی روسیه میدهد تا استحکام بیشتری نشان دهد...».

چه «دمکراتها»ی برجسته‌ای، که وانمود میکنند نمی‌فهمند که تنها استحکامی که اینجا میتوان از آن صحبت کرد استحکام در تعقیب اهداف شووینیستی است! تعجب ندارد که میلیوکف و یفرموف، گوچکف، بنیگسن، کروپنسکی و بالاشوف در ضیافت شامی که توسط رودزیانکو در ١٤ مارس برپا شده بود، خوب با هم کنار آمدند. ناسیونالیستها، اکتبریستها، کادتها – اینها فقط جلوه‌های متفاوت ناسیونالیسم و شووینیسم بورژوایی تهوّع‌آوری هستند که دشمن آشتی‌ناپذیر آزادی است.

پراودا شمارۀ ٧٤
٢٨ مارس ١٩١٣
امضاء: و. ای.
مجموعه آثار لنین، جلد ١٩

متن فارسی، با اندکی تغییر، ترجمه‌ای است که رفیقی با نام "دوست شما" برای این سایت فرستاده‌اند.-آرشیو عمومی ٢٨ نوامبر ٢٠١٥


lenin.public-archive.net #L2031fa.html