دربارۀ بلشویسم[۱]
و. ای. لنین
خاستگاه بلشویسم بطور جدایی ناپذیری با مبارزۀ آنچه که بعنوان اکونومیسم شناخته می شود (فرصت طلبی ای که مبارزۀ سیاسی طبقۀ کارگر را رد و نقش رهبری کنندۀ آن را انکار کرد) علیه سوسیال - دمکراسی انقلابی در ۱۹۰۲-۱۸۹۷، پیوند دارد. اکونومیسم، که توسط بوند حمایت می شد، با کارزار معروف ایسکرای قدیم[۲](مونیخ، لندن و ژنو، ۰۳-۱۹۰۰) شکست خورد و نابود شد، کارزاری که حزب سوسیال - دمکرات (که در سال ۱۸۹۸ تأسیس شده بود ولی بعداً در اثر دستگیریها از بین رفته بود) را برمبنای مارکسیسم و اصول سوسیال - دمکراسی انقلابی احیا کرد. در کنگرۀ دوم ح.ک.س.د.ر. (اوت ۱۹۰۳)، ایسکرائیستها دچار انشعاب شدند: اکثریت به نفع اصول و تاکتیکهای ایسکرای قدیم موضع گرفت، در حالی که اقلیت رو به فرصت طلبی آورد، و از طرف اکونومیستها و بوندیستها، کسانی که زمانی دشمن ایسکرا بودند، پشتیبانی شد. عبارات بلشویسم و منشویسم{۱} از اینجا ناشی می شوند (بلشویکها و منشویکها). در ۰۴-۱۹۰۳ مبارزه عمدتاً بر سر فرصت طلبی منشویکها در مسائل مربوط به سازمان بود. از اواخر ۱۹۰۴ به بعد، اختلافات تاکتیکی بیشترین اهمیت را کسب کردند. «نقشه برای کارزار زمستوو»[۳] که توسط ایسکرای نو، که به نزد منشویکها تغییر جبهه داده بود، پیش گذاشته شد (پائیز ۱۹۰۴)، دفاع از تاکتیک «نترساندن لیبرالها» را در پیش گرفت. در سال ۱۹۰۵ اختلافات تاکتیکی شکل نهایی گرفتند (کنگرۀ بلشویکی، کنگرۀ سوم ح.ک.س.د.ر. در لندن، مه ۱۹۰۵، و «کنفرانس» منشویکی که همزمان در ژنو برگزار شد). منشویکها سعی کردند که تاکتیکهای طبقۀ کارگر را با لیبرالیسم وفق دهند. اما بلشویکها، هدف طبقۀ کارگر در انقلاب دمکراتیک را اینگونه مطرح کردند: به انجام رساندن آن تا آخر و رهبری کردن دهقانان دمکرات علیرغم خیانت لیبرالها. واگراییهای عملی عمده بین دو گرایش در پائیز ۱۹۰۵ بر سر این حقیقت بودند که بلشویکها طرفدار تحریم کردن دومای بولیگین بودند در حالیکه منشویکها طرفدار مشارکت بودند. در بهار ۱۹۰۶، همان امر در ارتباط با دومای ویته اتفاق افتاد. دومای اول: منشویکها به نفع شعار یک هیئت وزیران دومایی (کادتی) موضع گرفتند؛ بلشویکها به نفع شعار یک کمیتۀ اجرایی چپ (سوسیال - دمکرات و ترودویک) که مبارزۀ واقعی تودهها را سازماندهی می کرد، و غیره. این فقط می توانست در مطبوعات خارجه بطور مفصل تر تشریح شود. در کنگرۀ استکهلم (۱۹۰۶) منشویکها دست بالا را به دست آوردند، و در کنگرۀ لندن (۱۹۰۷)، بلشویکها. در ۰۹-۱۹۰۸ گروه وپریود (ماخیسم[۴] در فلسفه و اتزوویسم، یا تحریم دومای سوم، در سیاست – بوگدانف، آلکسینسکی، لوناچارسکی و دیگران) از بلشویکها جدا شد. در ۱۱-۱۹۰۹، در مبارزه علیه آنها (مراجعه نمایید به اثر و. ایلین، «ماتریالیسم و امپیریو - کریتیسیسم»، مسکو، ۱۹۰۹{۲})، و همچنین علیه انحلال طلبان (منشویکهایی که نیاز به یک حزب غیرقانونی را انکار می کردند)، بلشویسم به منشویکهای طرفدار حزب (پلخانف و دیگران)، که علیه انحلال طلبی اعلام جنگی قاطعانه کرده بودند، نزدیک شد. ارگانهای بلشویکی عبارت بودند از: وپریود و پرولتاری (ژنو، ۱۹۰۵)، نووایا ژیزن (سن پترزبورگ، ۱۹۰۵)، ولنا، اخو، و غیره (سن پترزبورگ، ۱۹۰۶)، پرولتاری در فنلاند (۰۷-۱۹۰۶)، ژنو (۱۹۰۸) و پاریس (۱۹۰۹)، سوتسیال - دمکرات در پاریس (۱۲-۱۹۰۹). برخی از نوشتجات اصلی بلشویسم در کتاب «دوازده سال» و. ایلین[۵]، سن پترزبورگ، ۱۹۰۸، که همچنین یک لیست مفصل تر از کتب مربوطه را ارائه می دهد، جمع آوری شدهاند. نویسندگان عمدۀ بلشویک: گ. زینوویف، و. ایلین، ی. کامنف، پ. اورلوفسکی و دیگران. در سالهای اخیر بلشویکها نویسندگان عمدۀ روزنامههای زوزدا (۱۲-۱۹۱۰)، پراودا (۱۹۱۲)، سن پترزبورگ، و نشریات دورهای میسل (۱۹۱۰)، مسکو، و پروسوشچنیه (۱۳-۱۹۱۱)، سن پترزبورگ، بودهاند.
نوشته شده در نیمه اول ژانویۀ ۱۹۱۳
نخستین انتشار در ۱۹۱۳، در کتاب:
ن. آ. روباکین، «در بین کتابها»،
جلد ۲، ویرایش دوم، مسکو
انتشار بر طبق متن کتاب
مجموعه آثار لنین، جلد ۱۸
توضیحات
[۱] مقالۀ «دربارۀ بلشویسم» توسط لنین برای جلد دوم کتاب ن. آ. روباکین با عنوان «در بین کتابها» نوشته شد. در ۱۲(۲۵) ژانویۀ ۱۹۱۳، لنین مقاله را به همراه نامهای که تصریح می کرد مقاله «نباید به هیچ شکلی تغییر یابد» (مراجعه نمایید به جلد ۳۵ از مجموعه آثار لنین، ویرایش روسی، ص ۴۵)، برای روباکین در کلارنز سوئیس فرستاد. این مقاله بطور کامل چاپ شد.
[۲] ایسکرا Iskra (جرقه) – نخستین روزنامۀ مارکسیستی غیرقانونی سراسری روسیه. توسط لنین در دسامبر ۱۹۰۰ در خارجه بنیان گذاری شد و از آنجا مخفیانه به روسیه فرستاده می شد. نقش بزرگی در متحد کردن ایدئولوژیک سوسیال - دمکراتهای روسیه و هموار کردن مسیر برای متحد شدن سازمانهای محلی پراکنده در یک حزب انقلابی مارکسیستی داشت. پس از انشعاب به بلشویکها و منشویکها که در کنگرۀ دوم ح.ک.س.د.ر. در ۱۹۰۳ رخ داد، ایسکرا به دست منشویکها افتاد (از شمارۀ ۵۲ به بعد) و نظر به تمایزش از ایسکرای «قدیم» لنین، به ایسکرای «نو» معروف شد.
{۱} از کلمات روسی برای اکثریت و اقلیت گرفته شدهاند. – مترجم.
[۳] کارزار زمستوو توسط لیبرالهای بورژوا بین پائیز ۱۹۰۴ و ژانویۀ ۱۹۰۵ به راه انداخته شد. شامل یک سری از کنگرهها، میتینگهای عمومی و ضیافتهایی که در آنها سخنرانیهایی ایراد می شدند و قطعنامههایی در حمایت از مطالبات معتدل مشروطه طلبانه تصویب می گشتند بود. لنین در مقالهاش با عنوان «کارزار زمستوو و نقشۀ ایسکرا» به تندی از روش حمایت آمیز منشویکها نسبت به این کارزار انتقاد کرد (مراجعه نمایید به جلد هفتم مجموعه آثار لنین، ص ۵۱۶-۴۹۵).
[۴] ماخیسم Machism – یک گرایش فلسفی ذهن گرا - ایده آلیست ارتجاعی که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در اروپای غربی شایع گشت. بنیان گذاران آن ارنست ماخ، فیزیک دان و فیلسوف اتریشی، و ریچارد آوناریوس، فیلسوف آلمانی، بودند.
ماخیسم به این دلیل بطور خاص برای طبقۀ کارگر بمثابۀ یک گرایش فلسفی ایده آلیستی بورژوایی خطرناک بود که در حالی که ادعای مخالف ایده آلیسم بودن را داشت، به علوم طبیعی معاصر استناد می کرد، امری که به آن یک ظاهر «علمی» داد. در روسیه، نفوذ ماخیستی در بین بخشی از روشنفکران سوسیال - دمکرات قوی بود. بطور خاص در بین روشنفکران منشویک، نظیر ن. والنتینف و پ. س. یوشکویچ، شایع بود. برخی نویسندگان بلشویک نیز، از جمله و. بازارف، آ. بوگدانف و آ. و. لوناچارسکی، دیدگاه ماخیسم را پذیرفتند. تحت پوشش تظاهر به گسترش دادن مارکسیسم، ماخیستهای روسیه سعی کردند در اصول فلسفۀ مارکسیستی تجدیدنظر کنند. لنین در کتابش «ماتریالیسم و امپیریوکریتیسیسم» ماهیت ارتجاعی ماخیسم را افشا کرد. او از فلسفۀ مارکسیستی علیه حملات رویزیونیستی حمایت کرد و ماتریالیسم دیالکتیک و تاریخی را در شرایط تاریخی جدید با دقت شرح داد.
شکست ماخیسم ضربهای قوی بر مواضع ایدئولوژیک منشویکها، اتزوویستها و خداسازان وارد ساخت.
{۲} مراجعه نمایید به جلد ۱۴ از مجموعه آثار لنین – ویراستار.
[۵] و. ایلین V. Ilyin – یکی از اسامی مستعار لنین.
- ترجمه جواد راستیپور
- انتشار بدون مقابله و تغییر ۲۰۲۱/۵/۱۹
lenin.public-archive.net #L1994fa.html
|