جنبش کارگری بریتانیا در ١٩١٢
و. ای. لنین
اعتصاب معدنچیان حادثۀ برجستۀ سال گذشته بود. در حالیکه اعتصاب راه آهن در ١٩١١ «روحیۀ جدید» کارگران بریتانیای سرمایهداری را نشان داد، اعتصاب معدنچیان قطعاً نشانگر دورۀ جدیدی بود. علیرغم تدارکات «جنگی» طبقات حاکم و علیرغم کوششهای مصرانۀ بورژوازی برای درهم کوبیدن مقاومت عصیان گرانۀ بردههای سرمایه، اعتصاب موفقیتآمیز بود. معدنچیان تشکلی شایسته نشان دادند. در این اعتصاب اثری از اعتصاب شکنان دیده نشد. استخراج ذغال سنگ به وسیلۀ سربازان یا کارگران بی تجربه مطرح نبود. و پس از شش هفته مبارزه، حکومت بورژوازی بریتانیا دید که کل فعالیتهای صنعتی کشور در شرف توقف است و ترانۀ کارگران «وقتی که دستهای تو اراده کنند تمام چرخها از حرکت باز میایستند»[١] دارد به حقیقت میپیوندد.
حکومت امتیازاتی داد.
«نخست وزیر قدرتمندترین امپراطوری که جهان به خود دیده، در جلسۀ هیأت نمایندگان بردگان در حال اعتصاب صاحبان معادن حاضر شد، و از آنها خواست که با مصالحه موافقت کنند» این بدان گونه است که یک مارکسیست مطلع مبارزه را جمعبندی کرد.
حکومت انگلیس که معمولا سال به سال کارگران خود را با وعدههای اصلاحات «آتی» خاموش میکند، این بار یک اقدام سریع به عمل آورد. در ظرف پنج روز به سرعت قانون جدیدی از مجلس گذرانده شد! این قانون یک حداقل مزد تعیین کرد، یعنی مقررات نرخهائی را وضع کرد که دستمزد نمیتواند به کمتر از آن تقلیل یابد.
درست است که این قانون، مانند تمام اصلاحات بورژوازی، اقدام نیمه کاره و ناچیزی است و تا حدی صرفاً فریب کارگران است، زیرا در حالی که حداقل نرخ دستمزد را تثبیت میکند، کارفرمایان در هر حال بردگان مزدگیر خود را پائین نگه میدارند. با وجود این، آنها که با جنبش کارگری بریتانیا آشنائی دارند میگویند که از اعتصاب معدنچیان به این طرف، دیگر پرولتاریای بریتانیا همان که قبلا بود نیست. کارگران آموختهاند که بجنگند. آنها توانستهاند جادهای را که به پیروزی میانجامد ببینند. از قدرت خود آگاه شدهاند. دیگر برهای سر به زیر که برای مدتهای مدیدی به نظر میرسید که به کام تمام مدافعان و ستایندگان بردگی مزدی خوش آیند باشد نیستند.
در بریتانیا، تغییری در توازن نیروهای اجتماعی به وجود آمده است، تغییری که نمیتوان آنرا با ارقام تشریح کرد اما همه آنرا احساس میکنند.
بدبختانه پیشرفت زیادی در امور حزب در بریتانیا وجود ندارد. انشعاب بین حزب سوسیالیست بریتانیا (فدراسیون سوسیال-دمکراتیک سابق) و حزب کارگر مستقل(از سوسیالیسم) ادامه دارد. رفتار فرصتطلبانۀ نمایندگان مجلس متعلق به حزب اخیر مانند همیشه تمایلات سندیکالیستی را در میان کارگران افزایش میدهد. خوشبختانه این تمایلات قوی نیستند.
اتحادیههای کارگری بریتانیا، علیرغم بسیاری از نمایندگان حزب کارگر در مجلس که با سرسختی سیاست قدیمی کارگری لیبرال را دنبال میکنند، به آهستگی ولی با اطمینان به جانب سوسیالیسم میروند. اما این خارج از قدرت این آخرین موهیکانها Mohicans است که این مشی قدیمی را حفظ کنند.
پراودا شمارۀ ١
امضاء : W.
اول ژانویۀ ١٩١٣
مجموعه آثار لنین، جلد ١٨
[١]
لنین به شعری از گئورگ هروگ Georg Herwegh شاعر آلمانی استناد میکند که در سال ١٨٦٣ برای انجمن عمومی کارگران آلمان نوشته شده است.
بدون مقابله و تغییر، برگرفته از "منتخب آثار لنین درباره اتحادیههای کارگری" - کمونیستهای انقلابی مرداد ١٣٨٩
lenin.public-archive.net #L1989fa.html
|