گذشته و حال
و. ای. لنین
هجده سال پیش، در سال ١٨٩٤، جنبش طبقه کارگر در سن پترزبورگ، تازه در شکل جدید و تودهای خود که توسط نور تعالیم مارکسیستی روشن میشد، تولد مییافت.
سالهای دهه هفتاد، [تنها] بر بخش بسیار ناچیزی از قشر فوقانی طبقه کارگر تأثیر گذارده بود. نمایندگان پیشتاز طبقه کارگر حتی در آن موقع، خود را بمثابه رهبران بزرگ جنبش دمکراتیک کارگری نشان داده بودند، لیکن تودهها هنوز در خواب بودند. تنها در اوایل دهه ٩٠ بود که آنها شروع به بیدار شدن کردند، و در همین زمان دورهای نوین و درخشانتر در تاریخ کلیه جنبشهای دمکراتیک روسیه شروع شد.
متأسفانه، ما در اینجا باید خود را، در محدوده کوچکمان، به یک جنبه ظهور جنبش طبقه کارگر، یعنی مبارزه اقتصادی، و «افشاگری»[*] اقتصادی محدود کنیم.
در آن زمان، در سال ١٨٩٤، محافل بسیار اندکی از کارگران پیشرو با حرارت و اشتیاق از طرحهایی برای انتشار نشریات فابریک* صحبت میکردند. اعلامیهای پر بار از خود کارگران خطاب به کارگران همکارشان، که در آن به سوء استفاده هر چه آشکارتر سرمایه از قدرت اشاره میشد، در آن موقع یک واقعه نادر به حساب میآمد. صحبت علنی درباره چنین چیزهایی اصلاً در میان نبود.
لیکن توده در حال بیدار شدن کارگران قادر بود علیرغم تمامی مشکلات و رو در رویی با موانع، در نشریه فابریک* درباره این موضوعات صحبت کند. جنبش اعتصابی رو به رشد بود و ارتباط بین مبارزه اقتصادی طبقه کارگر و اَشکال دیگر و عالیتر مبارزه، بطور مقاومت ناپذیری گسترش مییافت. پیشاهنگ جنبش دمکراتیک روسیه در حال بیدار شدن بود، و ده سال بعد به تمامی قامت به پا خاست. تنها به اتکاء همین قدرت است که روسیه میتواند پوسته کهنه را از هم بدرد.
برای کسانی که اولین نشریههای فابریک* را که توسط کارگران پیشرو سن پترزبورگ در سال ١٨٩٤ خطاب به تودهها انتشار مییافت، به خاطر میآورند، مقایسه آنها با نشریات فابریک* که توسط پراودا منتشر میشد، بسیار جالب توجه و آموزنده خواهد بود. این مقایسه کوچک در مورد یکی از اَشکال تجلّی مبارزات کارگری آشکارا رشد آن را در تمامی زمینهها، از نظر وسعت، عمق، نیرومندی و غیره نشان میدهد.
در آن زمان فقط ٥ یا ٦ نشریه فابریک* وجود داشت که مخفیانه در چند ده نسخه توسط کارگران دست به دست میشد.
امروز دهها هزار نسخه روزنامه یومیّه پراودا که هر یک حاوی چندین مطلب افشاگرانه* در خصوص متنوعترین مسائل کارگری است، وجود دارد.
در آن زمان تنها ٥ یا ٦ باصطلاح «محفل» بودند که – البته مخفیانه – با چند روشنفکر مارکسیست یا شرکت کنندگان دیگر در مورد وضعیّت امور در کارخانه بحث میکردند و درباره موضوعاتی که میبایست «منتشر» شود تصمیم میگرفتند.
امروز صدها و هزارها گروه کارگری وجود دارند که بطور خود به خودی به وجود آمده، به بحث درباره ضروریات حیاتیشان میپردازند، و نامهها، افشاگریها* و درخواستهایشان برای مقاومت و اتحاد را به سیاق و میل خودشان برای پراودا میفرستند.
در فاصله ١٨ سال، کارگران از اولین نشانههای آغاز فعالیت، به یک جنبش، به یک جنبش تودهای به معنی واقعی کلمه پیشرفت کردهاند.
ما متأسفانه باید خود را فقط به نظائر و مشابهات نشریات فابریک* محدود کنیم. اما آنها هم چنین راه درازی را که طی شده و هدفی را که این راه بدان منتهی میگردد، نشان میدهند.
هجده سال در تاریخ کل یک طبقه که رسالت به انجام رساندن بزرگترین وظیفه در جهان – یعنی رهایی بشریت – را به دوش میکشد، زمان کوتاهی است.
بخش بزرگتر این راه در تاریکی سپری شده است. ولی اکنون به جاده رسیدهایم. با شهامت و مصمم به پیش!
منتشره طبق متن پراودا
پراودا، شماره ١٠٤، ٣٠ اوت ١٩١٢
مجموعه آثار لنین، جلد ١٨
- این متن، عیناً ترجمهای است که رفیقی با نام "دوست شما" برای این سایت فرستادهاند.
[*]
آنچه که در متن انگلیسی این مقاله همه جا factory exposures یا بطور خلاصه exposures ترجمه شده است، توسط مترجم فارسی در محلهای مختلف با کلمات و عبارات مختلفی بیان شده. همه این موارد را با علامت ستاره * مشخص کردهایم. factory exposure یعنی پرده از روی اوضاع کارخانه برداشتن. اینکه این کار به شکل اعلامیه است یا شبنامه یا نشریه یا افشاگری یا چیز دیگر، از معادل انگلیسی لغت معلوم نمیشود. مترجم فارسی بعلت فقدان یک معادل دقیق در فارسی ناگزیر لغتها و معادلهای مختلف به کار برده است اما خواننده باید بداند که "شکل و ظرف" افشاگری از اوضاع کارخانه منظور نظر لنین نیست، نفس این کار مورد نظر است.—آرشیو عمومی لنین
lenin.public-archive.net #L1946fa.html
|