Farsi    Arabic    English   

در آستانۀ انتخابات دومای چهارم

و. ای. لنین


در آستانۀ انتخابات، حزب سوسیال دمکرات کارگری روسیه با وجود تحمل تعقیب بی رحمانه و بازداشتهای دسته جمعی، با برنامه، تاکتیکها و پلاتفرمی روشنتر، متمایزتر و دقیق تر از هر حزب دیگر قدم پیش نهاده است.

در ژانویۀ ١٩١٢ کنفرانس سراسری حزب سوسیال دمکرات کارگری روسیه نتایج کار ایدئولوژیک و سیاسی حزب را در سالهای شوم ضدانقلاب جمع بندی کرد. مصوبات کنفرانس برای تمامی مسائل مبرم جنبش پاسخ داشت. بخاطر این مصوبات، پلاتفرم انتخاباتی صرفاً یک بیانیۀ نهایی بود. این پلاتفرم به وسیلۀ کمیتۀ مرکزی در روسیه انتشار یافت و سپس به وسیلۀ یک رشته سازمانهای محلی تجدید چاپ شد.[١] تمامی مطبوعات بورژوایی این کنفرانس را گزارش کردند و برخی از مصوباتش را منتشر نمودند.

در شش ماهی که از کنفرانس می‌گذرد از طریق مطبوعات حزبی و دهها گزارش، در صدها سخنرانی در گروههای کارخانه‌ای و در اجتماعاتی که در ماههای آوریل و مه برگزار شده‌اند کار توضیح مصوبات کنفرانس و به اجرا درآوردن آنها ادامه داشته است. شعارهای حزب – جمهوری، هشت ساعت کار در روز، مصادرۀ املاک اربابی – در سراسر روسیه گسترده و از طرف پیشروترین پرولترها پذیرفته شده است. خیزش انقلابی توده‌ها و نمودهای آن از اعتصابها و گردهم آیی‌ها تا شورش در ارتش، درست و حیاتی بودن این شعارها را ثابت کرده است.

حزب ما، هم اکنون از انتخابات سود جسته است و این کار را به شکل گسترده‌ای انجام داده است. هر طور که پلیس «تعبیر» کند، هر اندازه که دومای چهارم دروغ پردازی کند (به وسیلۀ کشیشها و دیگران) این نتیجه خنثی نخواهد شد. تبلیغاتی که دقیقاً منطبق با خط حزب سازمان یافته هم اکنون در همه جا انجام شده است و زمینه لازم را برای برنامۀ انتخاباتی سوسیال دمکراتها آماده کرده است.

احزاب بورژوایی به شیوه‌ای عجولانه و سرسری «پلاتفرمهایی برای انتخابات»، برای نویدها، برای فریب رأی دهندگان، می‌نویسند. انحلال‌طلبان نیز که به دنبال لیبرالها افتاده‌اند اکنون بر روال قانونی «پلاتفرمی برای انتخابات» طرح می‌کنند. انحلال‌طلبان در مطبوعات قانونی و سانسور شده دربارۀ پلاتفرمها داد سخن می‌دهند در حالی که خود را آماده می‌سازند تا مطابق قانون و محترمانه سردرگمی کامل، بی سازمانی و فقدان اصول ایدئولوژیک خود را در پس «پلاتفرمی برای انتخابات» پنهان کنند.

نه یک پلاتفرم «برای انتخابات»، بلکه [شرکت در] انتخابات برای بکار بستن پلاتفرم انقلابی سوسیال دمکراتیک! – حزب طبقۀ کارگر چنین نظری دارد. ما تاکنون از انتخاباتها برای این هدف استفاده کرده‌ایم و تا سر حد امکان استفاده خواهیم کرد. ما حتی از ارتجاعی‌ترین دومای تزاری برای تبلیغ پلاتفرم انقلابی، تاکتیکها و برنامۀ حزب سوسیال دمکرات کارگری روسیه استفاده خواهیم کرد. تنها پلاتفرمهایی حقیقتاً ارزشمندند که کار طولانی تهییج انقلابی را که تاکنون پاسخهای کاملی به تمام مسائل جنبش داده است کامل می‌کنند، و نه پلاتفرمهایی (بخصوص از نوع قانونی!) که در کمال شتابزدگی برای پر کردن قافیۀ تنگ و برای تبلیغات پر سر و صدا، مانند پلاتفرم انحلال‌طلبان، سرهم بندی شده است.

از زمانی که حزب خود را بازیافت شش ماه می‌گذرد. با غلبه بر دشواریهای غیرقابل باور، و با تحمل سرکوب شدید و تجربۀ وقفه‌هایی در کار این یا آن مرکز محلی و یا مرکز مشترک – کمیتۀ مرکزی – حزب مسلماً به پیش می‌رود و کار و نفوذ خود را در میان توده‌ها گسترش می‌دهد. این گسترش کار به شکل جدیدی انجام می‌گیرد: افزون بر هسته‌های غیرعلنی که مخفی و محدودند، و بهتر از پیش پنهان شده‌اند، تبلیغات مارکسیستی قانونی نیز گسترده تر شده است. دقیقاً این خصلت ممیزۀ تدارکات جدید برای انقلاب در شرایط جدید است که مدت مدیدی است توسط حزب تشخیص داده شده و به رسمیت شناخته شده است.

اکنون ما می‌توانیم به زمزمه‌های پر سر و صدای انحلال‌طلبان، که ما را با «کاندیداهای مضاعف»[٢] تهدید می‌کنند پاسخ کاملی بدهیم. تهدیدهایشان توخالی است و کسی را نمی‌ترساند! انحلال‌طلبان آنچنان به شدت شکست خورده‌اند و ناتوان شده‌اند که کمک به آنها هر اندازه هم که باشد نمی‌تواند جان تازه در آنها بدمد. آنها نمی‌توانند حتی فکر معرفی «کاندیداهای مضاعف» را به خود راه بدهند؛ اگر چنین کنند به گونه‌ای ترحم انگیز و مسخره آراء ناچیزی را به خود تخصیص خواهند داد. آنها سر و صدا راه می‌اندازند تنها برای اینکه توجه را منحرف کنند و حقیقت را بپوشانند.

گفتیم «کمک به آنها هر اندازه هم که باشد». انحلال‌طلبان بر کمک از خارج از کشور تکیه دارند. دوستان آنها – به ویژه لتونی ها، بوند، تروتسکی – تشکیل ١٠ «مرکز، سازمان و جناح» را اعلام داشته‌اند! نخندید! دنیای خارج از کشور دنیای غنی، بزرگ و پر نعمتی است. تعداد «١٠ مرکز»! شیوه‌هایی که در این مورد بکار برده می‌شوند همان شیوه‌هایی هستند که دولت در دومای چهارم بکار گرفت: تدارک برای ایجاد یک هیأت نمایندگی، و تبدیل تعدادی صفر به نمایشی از «اعداد بزرگ». نخست تروتسکی (در روسیه او یک صفر است، تنها یکی از نویسندگان نشریۀ ژیوویه دیه لو[٣] است، و عاملان او فقط مدافعان «گروههای آغازگر» انحلال‌طلبان اند). دوم، گولوس سوتسیال دمکراتا یعنی همان انحلال‌طلبان ناتوان. سوم، «کمیتۀ منطقه‌ای قفقاز» باز هم یک صفر در سومین لباس مبدل. چهارم، «کمیتۀ سازماندهی» – چهارمین لباس مبدل همان انحلال‌طلبان. پنجم و ششم، لتونی‌ها و بوند که امروز بطور کامل انحلال‌طلب است. اما کافی است!

احتیاجی نیست که بگوییم حزب ما به این بازی هیچ‌ها در خارج از کشور می‌خندد. آنها نمی‌توانند در یک جسد جان بدمند، زیرا انحلال‌طلبان در روسیه جز جسد چیزی نیستند.

باری واقعیتها چنین اند.

مدت شش ماه است که انحلال‌طلبان و تمامی دوستانشان دست به مبارزه‌ای نومیدانه علیه حزب زده‌اند. نشریۀ قانونی مارکسیستی ای وجود دارد که بطور وحشتناکی ناتوان است و جرأت ندارد کلمه‌ای دربارۀ جمهوری، حزب ما، قیام یا دار و دستۀ تزار بنویسد. به سادگی مسخره خواهد بود اگر فکر تبلیغ شعارهای ح.س.د.ک.ر. از طریق این نشریه، به ذهن راه داده شود.

اما کارگر روس دیگر آنچه بود، نیست. به نیرویی بدل شده است. برای خود راهی را هموار کرده است. نشریه‌ای از آن خود دارد، که هر چند ناتوان، به او تعلق دارد و بطور تئوریک از مارکسیسم دفاع می‌کند.

در این عرصۀ باز، هر کس می‌تواند «موفقیتهای» مبارزۀ انحلال‌طلبان علیه مخالفان انحلال‌طلبی را مشاهده کند. اس.وی.[٤] از روزنامۀ وپریود این موفقیتها را در پراودای وینی و انحلال‌طلب تروتسکی خاطرنشان کرده است. او می‌نویسد واقعیت این است که کمکهای مالی کارگران تقریباً بطور کامل به دست مخالفان انحلال‌طلبی می‌رسد. اما او می‌کوشد خود را تسلی دهد و می‌گوید این امر به دلیل طرفداری کارگران از «لنینیست‌ها» نیست.

البته طبیعتاً «نه به این دلیل»، دوست عزیز انحلال‌طلبان!

اما باز هم به واقعیتها توجه کنید.

شش ماه مبارزۀ آشکار برای روزنامه‌ای کارگری!

انحلال‌طلبان از سال ١٩١٠ دربارۀ آن فریاد کرده‌اند. چه موفقیتی نصیبشان شده است؟ در مدت شش ماه – از اول ژانویه تا اول ژوئیۀ ١٩١٢ – روزنامه‌های آنان، ژیوویه دیه لو و نوسکی گولوس[٥] سیاهۀ پانزده مورد کمک مالی از طرف گروههای کارگری برای روزنامه‌ای کارگری را آورده بودند! پانزده گروه کارگری در شش ماه!

روزنامه‌های مخالفان انحلال‌طلبی را بنگرید. سیاهۀ کمک مالی به روزنامه‌ای کارگری را در همان دورۀ شش ماهه در این روزنامه‌ها ملاحظه کنید. تعداد موارد کمک از طرف گروههای کارگری را جمع بزنید. می‌بینید که ٥٠٤ مورد کمک از طرف گروههای کارگری وجود داشته است!

ارقام دقیق ماهیانه برای بخشهای مختلف روسیه در زیر می‌آید:

تعداد کمکهای گروه کارگران به یک روزنامه‌ کارگری
در نیمۀ اول ١٩١٢
 در روزنامه‌های
ضد انحلال‌طلب
در روزنامه‌های
انحلال‌طلب
ژانویه140
فوریه180
مارس767
آوریل2278
مه1350
ژوئن340
جمعاً50415
سن پترزبورگ و حومه41510
جنوب511
بقیۀ روسیه384
جمعاً50415

انحلال‌طلبان در نظر گروههای کارگری روسیه بطور کامل شکست خورده‌اند. انحلال‌طلبان جسدی بی جان اند و هیچ تعداد وحشتناکی (آه، چقدر وحشتناک!) از «اجتماع گروهها، مراکز، جناحها، گرایشات و تمایلات» در خارج از کشور نمی‌تواند به این جسد جان تازه بدمد.

هیچ بیانیۀ تند و تیز در خارج از کشور و هیچ کنفرانس ساختگی بین «گروههای آغازگر» و انحلال‌طلبان نمی‌تواند این شکست کامل انحلال‌طلبان در نظر صدها گروه کارگری روسیه را جبران یا سبک کند.

وحدت مبارزۀ انتخاباتی سوسیال دمکراتهای کارگری در روسیه تضمین شده است. این وحدت نه از طریق «توافقهایی» با انحلال‌طلبان، بلکه به وسیلۀ پیروزی کامل بر انحلال‌طلبانی که از هم اکنون به نقش واقعی خود یعنی نقش روشنفکران لیبرال تنزل کرده‌اند، تضمین شده است. ببینید سوسیالیست انقلابی انحلال‌طلب، ساوین*، چه خوب در ناشازاریا جای گرفته است، ببینید ال.ام.[٦] در لیستوک گولوسا سوتسیال دمکراتا[٧]، «ابتکار» سوسیالیستهای انقلابی را که (به علت خماری اتزویستی!) مکرر به انحلال‌طلبی در می‌غلتند، چه گرم می‌ستاید. به اهمیت این واقعیت بیاندیشید که همین صفحه «رهبر» مشهور سوسیالیست انقلابی آوکسنتیف** را بمثابۀ یک الگو به رخ پلخانف می‌کشاند. بخاطر بیاورید که چگونه تمام انحلال‌طلبان بر جناح غیر سوسیال دمکرات حزب سوسیالیست لهستان بوسه می‌زنند[٨]. انحلال‌طلبان همه احزاب متحد شوید!

در پایان هر کسی جایگاه خود را می‌یابد. گروههای انحلال‌طلب روشنفکری از میان مارکسیستهای سابق و لیبرالهای بمب بر دست سابق در سیر وقایع به هم جوش می‌خورند.

و اما حزب طبقۀ کارگر، ح.س.د.ک.ر. در شش ماهی که از انقیاد کسانی که آنرا منحل کرده بودند، رهایی یافته است، همانطور که واقعیتهای مذکور در بالا نشان می‌دهند، گامی بلند به جلو برداشته است.

رابوچایا گازتا شمارۀ ٩
٣٠ ژوئیه (١٢ اوت) ١٩١٢
مجموعه آثار لنین، جلد ١٨


توضیحات

[١] «پلاتفرم انتخاباتی ح.س.د.ک.ر.» توسط لنین در پاریس در آغاز مارس ١٩١٢ نوشته شد. پلاتفرم انتخاباتی توسط کمیتۀ مرکزی تأیید شده و در روسیه (تفلیس) در شکل جزوه‌ای از طرف کمیتۀ مرکزی منتشر شد. جزوه به هیجده منطقه شامل بزرگترین مراکز پرولتری تحویل داده شد. پلاتفرم انتخاباتی به صورت ضمیمه‌ای بر نشریۀ سوتسیال دمکرات شمارۀ ٢٦ نیز منتشر شد. پلاتفرم حاوی سیاست مبارزه جویانه‌ای با فراخوان برای مبارزه جهت انقلاب بود. لنین اهمیت خاصی به پلاتفرم انتخاباتی حزب می‌داد و تلاشهای انحلال‌طلبان را برای ارائۀ پلاتفرمی قانونی و اپورتونیستی تحت نام «برای انتخابات» افشا نمود.

هنگام فرستادن یک نسخه از «پلاتفرم انتخاباتی ح.س.د.ک.ر.» برای نشریۀ زوزدا، لنین آنرا چنین مشخص نمود: «این پلاتفرم فقط برای اطلاع عموم، بخصوص مؤلفان پلاتفرم ارسال می‌شود. وقت آن رسیده است که به نوشتن پلاتفرمها هنگامی که یک پلاتفرم تأیید شده و منتشر شده توسط کمیتۀ مرکزی موجود است خاتمه داده شود.(جزوه‌ای در این باره هم اکنون در روسیه منتشر شده است، ولی از آنجا که ما فقط یک نسخه از آن را داریم، نمی‌توانیم آنرا ارسال کنیم اما یک نسخه دستنویس آنرا برای شما می‌فرستیم)».

[٢] لنین تهدید انحلال‌طلبان منشویک را به اینکه کاندیداهای خود را در حوزه‌های کارگری در انتخابات دومای چهارم معرفی خواهند کرد، در نظر دارد.

[٣] Zhivoye Dyelo (امر حیاتی): روزنامه‌ای که به وسیلۀ انحلال‌طلبان منشویک منتشر می‌شد و در ١٩١٢ بطور قانونی در سن پترزبورگ بیرون می‌آمد. شانزده شماره از آن منتشر شد.

[٤] استانیسلاو ولسکی، نام مستعار ا.و.سوکولوف، یکی از سازمان دهندگان گروه وپریود.

[٥] Nevsky Golos (صدای نو): روزنامه‌ای که بطور قانونی از ماه مه تا اوت ١٩١٢ به وسیلۀ انحلال‌طلبان منشویک در سن پترزبورگ منتشر می‌شد.

[٦] ل. مارتف، یکی از رهبران منشویک.

[٧] Listok Golosa Sotsial-Demokrata (بولتن صدای یک سوسیال دمکرات). ارگان انحلال‌طلبان منشویک؛ بین ژوئن ١٩١١ و ژوئیۀ ١٩١٢ در پاریس منتشر می‌شد. در مجموع شش شماره از آن بیرون آمد.

[٨] جناح چپ حزب سوسیالیست لهستان (ح.س.ل.) در ١٩٠٦ پس از انشعاب از ح.س.ل. اقلیت مستقلی را به نام لویکا (Lewica) تشکیل داد. لویکا در حالی که بطور کامل ملی گرایی را طرد نکرد، بسیاری از خواسته‌های ملی گرایانه و شیوه‌های تروریستی مبارزه را کنار گذاشت. از نظر مسایل تاکتیکی به انحلال‌طلبان منشویک نزدیک بود. در جنگ جهانی اول بخش بزرگی از لویکا یک موضع انترناسیونالیستی به خود گرفت و به حزب سوسیال دمکرات لهستان نزدیک شد؛ در دسامبر ١٩١٨ این دو حزب، حزب کمونیست کارگران لهستان را تشکیل دادند.

- این متن، عین ترجمه‌ای است که رفیقی با نام "دوست شما" در تاریخ ١٤ مارس ٢٠١٣ برای این سایت فرستاده‌اند.—آرشیو عمومی لنین


lenin.public-archive.net #L1927fa.html