Farsi    Arabic    English   

در سوئیس (١٢ ژوئیه ١٩١٢)

و. ای. لنین


سوسیالیستهای محلی، سوئیس را «جمهوری نوکران» می‌خوانند. مملکت خرده بورژوایی که در آن مسافرخانه‌داری مدتهای مدید است که پیشۀ عمده بوده است و وابسته بسیار داشته به انگلهای پولداری که پولهای هنگفتی را در مسافرتهای تابستانی به کوهستان بر باد می‌دادند. صاحبان املاک کوچکی که تملق سیاحان ثروتمند را می‌گویند – تا این اواخر شایع‌ترین نوع بورژوازی سوئیس چنین بود.

اکنون چیزها تغییر می‌کنند. صنعت بزرگ در سوئیس رشد و توسعه می‌یابد. استفاده از آبشارها و رودخانه‌های کوهستانی به منزلۀ منبع مستقیم نیروی برق نقش بزرگی در این امور بازی می‌کند. قدرت آبشارها، که جایگزین زغال سنگ می‌شود، غالباً «زغال سنگ سفید» خوانده می‌شود.

صنعتی شدن سوئیس، یعنی رشد و توسعۀ صنعت بزرگ در آنجا، به ایستایی پیشین جنبش طبقۀ کارگر خاتمه بخشیده است. مبارزه بین سرمایه و کار دارای خصوصیت حادتری می‌شود. روح خواب آلودگی و بی فرهنگی که غالباً در گذشته بین انجمنهای کارگری سوئیس شایع بود محو می‌شود و جای خود را به روحیۀ جنگندۀ پرولتاریای دارای آگاهی طبقاتی و سازمان یافته می‌دهد که آگاه از قدرت خویش است.

کارگران سوئیسی به هیچ وجه تصورات واهی را مبنی بر اینکه کشور آنها یک جمهوری بورژوازی است که از همان نوع بردگی مزدوری حمایت می‌کند که در سایر کشورهای ‌سرمایه‌داری بدون استثناء وجود دارد، قبول ندارند. لکن در عین حال به خوبی یاد گرفته‌اند که از قوانین جمهوری خود برای روشن کردن و سازمان دادن توده‌های وسیع کارگر استفاده کنند.

ثمرۀ کار آنها به روشنی در اثنای اعتصاب عمومی در زوریخ در ١٢ ژوئیه (٢٩ ژوئیه به تقویم قدیم) آشکار گشت.

کارها اینطور شروع شد. نقاشان و خیاطان در زوریخ چندین هفته در اعتصاب بودند، و تقاضای اضافه دستمزد و تقلیل ساعات کار داشتند. کارفرمایان خشمگین تصمیم گرفتند که مقاومت اعتصاب کنندگان را درهم شکنند. حکومت جمهوری بورژوا مشتاق به خدمت به ‌سرمایه‌داران، به کمک آنها شتافت، و شروع به اخراج اعتصاب کنندگان خارجی کرد! (کارگران خارجی زیادی، بخصوص ایتالیائی، که برای کار به سوئیس می‌روند در آنجا وجود دارند) اما استعمال نیروهای سبعانه کمکی نکرد. کارگران موضع خود را چون یک تن واحد حفظ کردند.

آنگاه ‌سرمایه‌داران متوسل به شیوۀ زیر شدند. در هامبورگ آلمان، شرکتی است که صاحب آن لودویک کوخ است که متخصص در تهیۀ اعتصاب شکنان است. ‌سرمایه‌داران زوریخی – وطن پرستان و جمهوریخواهان، نخندید! – از آن شرکت خواستند که اعتصاب شکنانی را بفرستد که می‌دانستند شامل انواع جنایتکارانی هستند که در آلمان محکوم به جاکشی، چاقوکشی و غیره هستند. ‌سرمایه‌داران این اراذل و اوباش محکوم (لمپن پرولتاریا) را با تپانچه مسلح کردند. گروه بی شرم اعتصاب شکنان قهوه خانه‌ها را در محله‌های کارگرنشین پر کردند و به اوباش گری بی سابقه‌ای پرداختند. چون گروهی از کارگران گردآمدند تا اوباش را بیرون بریزند، یکی از اوباش کارگری را که در اعتصاب بود با گلوله زد.

کارگران صبر خود را از دست دادند و قاتل را کتک زدند. تصمیم گرفته شد که استیضاحی در شورای شهر زوریخ دربارۀ اوباش صورت گیرد. وقتی که مقامات شهر در دفاع از ‌سرمایه‌داران، اعتصاب و در معرض دید عموم قراردادن شعارهای اعتصاب را قدغن کردند کارگران تصمیم به اعتراض از طریق یک اعتصاب عمومی یک روزه گرفتند.

تمام اتحادیه‌های کارگری متفقاً اعلام اعتصاب کردند. کارگران چاپخانه‌ها تنها استثنای غم انگیز بودند. آنان ابراز مخالفت با اعتصاب کردند، و جلسۀ سازمان ٤٢٥ نمایندۀ تمام سازمانهای کارگری زوریخ به تصمیم کارگران چاپخانه‌ها با فریاد رسای «ننگ» پاسخ گفت! با وجود مخالفت رهبران سیاسی تصمیم به اعتصاب گرفته شد (همان روحیۀ قدیمی رهبران بی فرهنگ و فرصت‌طلب سوئیسی!).

با علم به اینکه ‌سرمایه‌داران و مدیران خواهند کوشید که اعتصاب صلح آمیز را درهم شکنند، کارگران بر طبق اصلی عاقلانه عمل کردند، «در جنگ باید جنگید». در زمان جنگ شخص به دشمن نمی‌گوید که چه وقت حمله صورت خواهد گرفت. کارگران در پنج شنبه عمداً اعلام داشتند که اعتصاب در سه شنبه یا چهارشنبه صورت خواهد گرفت، در حالیکه در حقیقت روز آنرا جمعه تعیین کرده بودند. ‌سرمایه‌داران و مدیران غافلگیر شده بودند.

اعتصاب کاملاً موفقیت‌آمیز بود. صبح زود سی هزار اعلامیه به زبانهای آلمانی و ایتالیائی توزیع شد. حدود ٢٠٠٠ اعتصاب کننده ایستگاههای ترامواها را اشغال کردند. همه چیز متوقف شد. زندگی در شهر فلج گشت. جمعه در زوریخ روز خرید است، اما شهر مرده به نظر می‌رسید. مصرف مشروبات (تمام مشروبات الکلی) از طرف کمیتۀ اعتصاب قدغن شده بود و کارگران اکیداً از این دستور پیروی کردند.

حکومت و ‌سرمایه‌داران که امیدوار بودند کارگران را تحریک به اعمال خشونت آمیز کنند، شاهد شکست خود بودند و اکنون در پیش خود خشمگین اند. نه تنها در معرض دید عموم قرار دادن شعارهای اعتصاب بلکه میتینگها و تظاهرات در فضاهای سر باز نیز به وسیلۀ فرمان مخصوص در سراسر ناحیۀ زوریخ قدغن شده بود. پلیس در زوریخ «خانۀ مردم» را اشغال کرد و تعدادی از رهبران کارگران را دستگیر نمود. ‌سرمایه‌داران اعلام کردند که کارگران برای سه روز به کارخانه‌ها راه داده نخواهند شد تا انتقام خود را از اعتصاب کنندگان بگیرند.

کارگران آرامش خود را حفظ می‌کنند، به دقت تحریم مشروبات و شراب را رعایت می‌کنند، در بین خود می‌گویند: «حال که ثروتمندان تمام سال را استراحت می‌کنند، چرا کارگران سه روز در سال استراحت نکنند؟»

پراودا شمارۀ ٦٣
١٢ ژوئیۀ ١٩١٢
امضاء : ب. ژ. مجموعه آثار لنین، جلد ١٨

بدون مقابله و تغییر، برگرفته از "منتخب آثار لنین درباره اتحادیه‌های کارگری" - کمونیستهای انقلابی مرداد ١٣٨٩


lenin.public-archive.net #L1914fa.html