شیوههای انحلالطلبان و وظایف حزبی بلشویکها
و. ای. لنین[تمامِ نوشته ترجمه نشده است]
انحلالطلبی پدیدۀ اجتماعی عمیقی است که با وضع ضدانقلابی بورژوازی لیبرال، با از هم پاشیدگی و تلاشی خرده بورژوازی دمکرات، ارتباط ناگسستنی دارد. لیبرالها و دمکراتهای خرده بورژوا با هزاران روش میکوشند روحیۀ حزب سوسیال دمکرات انقلابی را تضعیف کنند، آنرا تحلیل برده و متلاشی سازند تا راه را برای انجمنهای قانونی کارگران که احتمال دارد در آنها پیروز شوند، باز نمایند. و در چنین ایامی انحلالطلبان هم از نظر ایدئولوژیک و هم از نظر تشکیلاتی با مهمترین یادگار انقلاب دیروز و مهمترین سنگر انقلاب فردا، مبارزه میکنند. گولوسیستها (که حزب از آنها چیزی بجز مبارزۀ صادقانه، مستقیم و بدون هیچ قید و شرط علیه انحلالطلبان را نمیخواهد) با سفسطههای خود در خدمت انحلالطلبان قرار گرفتهاند. تاریخ ضدانقلاب، منشویسم را بر سر دو راهی قرار داده است: یا باید علیه انحلالطلبی مبارزه کند یا همدست آن شود. منشویسم وارونه – یعنی اتزوویسم و التیماتومیسم – در واقع منجر به تقویت انحلالطلبی میشود: ادامۀ «نزاع» دربارۀ دوما و فعالیت قانونی، کوشش در حفظ تشکیلات قدیمی و متناسب نکردن آن با دورۀ تاریخی جدید و شرایط تغییر یافته، در واقع به معنی سیاست عدم تحرک انقلابی و تخریب سازمان غیرعلنی است.
بلشویکها، با وظیفۀ نبرد در دو جبهه روبرو شدهاند – یک وظیفۀ «مرکزی» (و ماکسیموف جوهر آنرا نفهمیده که در اینجا فقط ریا و دیپلماسی میبیند). حفظ و تحکیم تشکیلات سوسیال دمکراتیک غیرعلنی، بدون بازسازی منظم، گام به گام و عاری از انحراف آن، به منظور رویاروئی موفقیت آمیز با دوران دشوار کنونی، به منظور کار مداوم از طریق «دژهای» امکانات قانونی از هر نوع، ناممکن است.
شرایط عینی این وظیفه را به حزب حکم کردهاند. چه کسی آنرا انجام خواهد داد؟ همان شرایط عینی، نزدیک شدن اعضای طرفدار حزب را در کلیۀ فراکسیونها و بخشهای حزبی، بخصوص نزدیک شدن بلشویکها را با منشویکهای طرفدار حزب و با منشویکهایی از نوع رفقای ویبورگ در سنت پترزبورگ و پلخانفیستهای خارجه، حکم میکنند. بلشویکها به سهم خود به وضوح نیاز به چنین نزدیکی ای را اعلام میدارند و برای این منظور ما فراخوانی خطاب به کلیۀ منشویکهایی که قادر به نبرد آشکار علیه انحلالطلبی و حمایت آشکار از پلخانف هستند و البته، خطاب به کلیۀ کارگران منشویک قبل از دیگران، صادر میکنیم. این نزدیکی به سرعت و بطور جامع صورت خواهد گرفت، اگر چنانچه بتوان با پلخانفیستها به توافق رسید: توافقی بر مبنای مبارزه برای حزب و اصول حزبی، علیه انحلالطلبی، بدون هیچ مصالحۀ ایدئولوژیک و بدون استتار اختلافات تاکتیکی و دیگر اختلافات عقیدتی در چارچوب محدودۀ خط مشی حزب. بگذار کلیۀ بلشویکها و به ویژه بلشویکهای طبقۀ کارگر در نواحی مختلف هر کوششی بنمایند تا به چنین توافقاتی برسند.
اگر معلوم شد که پلخانفیستها دچار ضعف بسیار یا عدم سازماندهی هستند، و یا مایل به توافق کردن نیستند، در آن صورت ما باید از طریق یک مسیر طولانی تری به همان هدف نزدیک شویم، اما در هر صورت در آن مسیر پیشروی کرده و به آن خواهیم رسید. در این صورت فراکسیون بلشویک بطور فوری و بلاواسطه، تنها سازندۀ حزب در زمینۀ کار عملی خواهد بود (زیرا کمک پلخانف تنها کمک ادبی است). ما از بذل هر کوششی برای تسریع این سازندگی دریغ نکرده و نسبت به طفره رفتنهای مذموم و سفسطههای گولوسیستها و ماکسیموفیستها بی رحم خواهیم بود؛ هر دو آنها را در هر گام مربوط به کارهای عملی حزبی افشا میکنیم و ماهیت ضد حزبی شان را در مقابل پرولتاریا رسوا خواهیم کرد.
طبقۀ کارگر، مهر تاکتیکهای سوسیال دمکراتیک پرولتری و انقلابی خود را بر سراسر انقلاب بورژوایی روسیه زده است. هیچ یک از کوششهای لیبرالها، انحلالطلبان و همدستان انحلالطلبی نمیتواند بر این واقعیت سرپوش بگذارد. و کارگران پیشرو همراه با آنانی که میخواهند به آنها کمک کنند علیه آنانی که نمیخواهند به آنها کمک کنند یا نمیتوانند به آنها کمک کنند، حزب انقلابی سوسیال دمکراتیک را خواهند ساخت و به تکمیل آن خواهند پرداخت.
پرولتاری شمارۀ ٥٠
٢٥ نوامبر (١١ دسامبر) ١٩٠٩
مجموعه آثار لنین، جلد ١٦
- این متن، عین ترجمهای است که رفیقی با نام "دوست شما" در تاریخ ١٤ مارس ٢٠١٣ برای این سایت فرستادهاند.—آرشیو عمومی لنین
lenin.public-archive.net #L1744fa.html
|
|