یک بار دیگر دربارۀ حزبی گری و غیرحزبی گری
و. ای. لنین
مسئلۀ نامزدیهای حزبی و غیرحزبی، ضروری و «غیرضروری»، بدون شک یکی از مهم ترین – اگر مهم ترین نباشد – مسائل در انتخابات دومای کنونی است. اول و پیش از همه، انتخاب کنندگان و تودههای وسیعی که تماشاگر انتخابات هستند بایستی متوجه باشند که چرا انتخابات ضروری است، وظیفۀ پیشاروی یک نمایندۀ دوما چیست، تاکتیکهای یک نمایندۀ سن پترزبورگ در دومای سوم باید چه باشند. ولی داشتن عقیدهای واقعاً کامل و دقیق دربارۀ همۀ اینها تنها در صورتی ممکن است که کل کارزار انتخاباتی خصلتی حزبی داشته باشد.
برای آنهایی که می خواهند در انتخابات از منافع تودههای واقعاً وسیع و وسیع ترین تودهها حمایت کنند، وظیفۀ اول و در درجۀ نخست رشد دادن آگاهی سیاسی تودههاست. هر چه این آگاهی بیشتر رشد یابد، و در رابطهای جدایی ناپذیر با رشد آن، گروهبندی تودهها بر طبق منافع واقعی طبقات مختلف جمعیت با وضوح بیشتری مشخص می شود. تمام غیرحزبی گری، حتی تحت شرایطی که بطور استثنائی مطلوب باشد، همواره نشان می دهد که آگاهی سیاسی نامزد، گروهها یا احزابی که از او حمایت می کنند و تودۀ مردمی که در این انتخابات شرکت می کنند، فاقد شفافیت و پختگی است.
در مورد همۀ احزابی که فاقد تشکیلات مناسب و یک برنامۀ صریح و اصولی هستند، که هدفشان در انتخابات تأمین منافع گروههای خاص کوچکی از طبقات دارا است، رشد دادن آگاهی سیاسی تودهها همیشه معادل با پرتاب شدن به پشت صحنه است، در حالی که یک گروهبندی روشن تودهها همیشه عملاً بمثابۀ چیزی نامطلوب و خطرناک در نظر گرفته می شود. برای کسانی که هیچ تمایلی به دفاع کردن از احزاب بورژوایی ندارند، شفافیت آگاهی و صف بندی سیاسی مقدم بر هر چیزیست. البته، این شامل حذف کردن اقدامات مشترک موقتی توسط احزاب مختلف در موارد خاص مشخص نمی شود، ولی کاملاً شامل حذف همۀ غیرحزبی گری و همۀ تضعیف یا مبهم کردن خصلت حزبی می شود.
ولی دقیقاً به همان دلیلی که ما، در جهت منافع تودههای وسیع، بخاطر آزاد ساختن آنها از هر نوع نفوذ بورژوایی، بخاطر کامل ترین شفافیت صف بندیهای طبقاتی، از اصل حزبی بودن طرفداری می کنیم، باید از حداکثر قدرت و هوشیاری مان استفاده کنیم تا اطمینان حاصل نماییم که اصل حزبی بودن نه فقط در گفتار، بلکه در عمل رعایت می گردد.
کوزمین - کاراوایف، نامزد غیرحزبی، که از هم اکنون مهر یک «نامزد غیرضروری» را خورده است، اظهار می دارد که، به بیان دقیق، هیچ نامزد حزبی در انتخابات سن پترزبورگ وجود ندارد. این عقیده آنقدر غلط است که ارزش متوقف شدن برای رد کردنش را ندارد. نمی توان شک کرد که کوتلر و ن. د. سوکولوف نامزدهای حزبی هستند. کوزمین - کاراوایف بخشاً توسط این حقیقت گمراه می شود که هیچ یک از احزابی که آنها را نامزد کردهاند به معنی دقیق کلمه به صورت کاملاً علنی موجود نیستند. ولی اگر این امر برگزاری انتخابات برمبنایی حزبی را دشوار می کند، ضرورت آن را از بین نمی برد. تسلیم شدن به چنین دشواریهایی، پیشِ رویِ آنها دست به سینه ایستادن، کاملاً برابر است با تن دردادن به تمایل آقای استولیپین به شنیدن تأیید «مشروطه خواهی» او از زبان «اپوزیسیون» (به اصطلاح اپوزیسیون).
برای تودههایی که در انتخابات سن پترزبورگ شرکت می کنند اکنون بطور خاص مهم است که بفهمند کدام احزاب در مواجهه با این دشواریها تسلیم شدهاند و کدام یک از آنها هم برنامه و هم شعارهایشان را به صورت کامل حفظ کردهاند؛ کدامیک تلاش کردهاند که با تنزل دادن و محدود کردن فعالیت شان برای دوما، و مطبوعات و تشکیلاتشان در چارچوب این رژیم، «خودشان را وفق دهند» با رژیم ارتجاعی، و کدامیک با تغییر دادن اشکال مشخصی از فعالیت، خودشان را با آن وفق دادهاند، ولی نه توسط قیچی کردن شعارهایشان در دوما، یا بستن دستهای مطبوعات، تشکیلات و غیرۀ خودشان. چنین تحقیق جامعی، بر اساس تاریخچۀ احزاب، بر اساس حقایق فعالیتشان در داخل و خارج دوما، باید محتوای اصلی کارزار انتخاباتی باشد. تودهها باید در این موقعیت جدید، و برای دمکراتها، دشوارتر، خودشان را دوباره با احزابی که مدعی عنوان دمکرات هستند، آشنا کنند. تودهها باید خودشان را دوباره و دوباره با ویژگیهایی که تمیز دهندۀ دمکراتهای بورژوا از دمکراتهایی هستند که ن. د. سوکولوف را در این فرصت نامزد کردهاند، اختلافات بین مرام کلی آنها، اهداف نهایی شان، طرز برخوردشان نسبت به جنبش عظیم بین المللی برای رهایی، توانایی شان برای حمایت کردن از آرمانها و روشهای جنبش برای رهایی در روسیه، آشنا کنند. تودهها باید با آگاهی بیشتری از احزاب، با درک روشن تری از منافع، اهداف، شعارها، دیدگاهها و روشهای عمل طبقات مختلف از این کارزار انتخاباتی بیرون آیند – این نتیجهای پایدار است که گرایش سیاسی نمایندگی شونده توسط ن. د. سوکولوف ارزشی بیش از هر چیز دیگری برای آن قائل است و قادر می باشد با سخت ترین، تزلزل ناپذیرترین، قاطعانه ترین و جامع ترین کار به آن نائل آید.
نووی دین شمارۀ ۹
۱۴ (۲۷) سپتامبر ۱۹۰۹
امضا: ول. ایلین
انتشار بر طبق متن نووی دین
مجموعه آثار لنین، جلد ۱۶
- ترجمه جواد راستیپور
- انتشار بدون مقابله و تغییر ۲۰۲۱/۱۰/۲۰
lenin.public-archive.net #L1735fa.html
|