ارتش و مردم
و. ای. لنین
تمام روزنامهها همچنان سرشار از گزارشاتی دربارۀ جنبش در میان نیروهای مسلح هستند. اکنون محاسبۀ اینکه در چه تعداد از گردانها، یا واحدهای نظامی، در طول دو ماه «کار» دوما ناآرامی یا طغیانها وجود داشتهاند مشکل است. در رابطه با امور نظامی نیز، فعالیت پارلمانی مسالمتآمیز رسوایی که سیاستمداران بورژوای سادهلوح، ضمناً، نه همیشه سادهلوح، اختراع کردهاند، منجر به روشهایی از مبارزه و اَشکالی از جنبش شده است که به هیچ وجه مسالمتآمیز و به هیچ وجه پارلمانی نیستند.
در نشر فاکتها و گزارشها دربارۀ جنبش در میان نیروهای مسلح، مطبوعات لیبرال-بورژوایی ما از این مطالب فقط به منظور ترساندن دولت استفاده میکنند. روزنامههای کادتی معمولاً چنین استدلال میکنند: آتشسوزی بزرگ گسترش مییابد. مراقب باشید، ملتفت باشید، آقایان اعضای کابینه. قبل از آنکه خیلی دیر شود تسلیم ما شوید. و وزرای کابینه (از طریق واسطۀ نوویه ورمیا Novoye Vremya و دیگر روزنامههای چاپلوس) با تلاش برای ترساندن کادتها تلافی میکنند. آنها میگویند: ببینید، آقایان، آتشسوزی بزرگ گسترش مییابد. قبل از آنکه خیلی دیر شود با ما به تفاهمی برسید. هر دوی کادتها و دولت جنبش در میان نیروهای مسلح را بمثابۀ دلیلی برای ضرورت در پیش گرفتن تمهیداتی جهت خاموش کردن انقلاب در نظر میگیرند. کوتهنظری دیدگاه آنها، که عمدتاً از منافع خودخواهانهشان برمیخیزد، نمیگذارد که ببینند این جنبش یک شاخص بسیار مهم کاراکتر واقعی انقلاب ما و اهداف واقعی آن است. هر دوی کادتها و دولت در مورد مسئلۀ ارتش دارند منافع خودخواهانهشان را دنبال میکنند. پوگروم-افروزان به ارتش بمثابۀ ابزاری برای پوگرومها نیاز دارند. بورژوازی لیبرال به آن برای محافظت کردن از سلطنت بورژوایی در مقابل تجاوزات «افراطی» و مطالبات دهقانان، و بخصوص کارگران نیاز دارد. نظریۀ مبتذل، ریاکارانه و غلطی که میگوید «ارتش باید بیرون از سیاست نگه داشته شود» بطور خاصی برای پوشاندن نقشههای بورژوازی در این زمینه مناسب است.
اما به کاراکتر ناآرامی در نیروهای مسلح، به مطالباتی که سربازان مطرح میکنند نگاه کنید. سعی کنید سربازانی که در خطر تیرباران شدن به دلیل «سرپیچی» هستند بعنوان انسانهایی که منافع مستقل خودشان را دارند، بعنوان بخشی از مردم، بعنوان آدمهایی که نیازهای مبرم طبقات مشخصی از جامعهمان را بیان میکنند، در نظر بگیرید. خواهید دید که این سربازان – که در نزدیکترین جا نسبت به دهقانانی ایستادهاند که از لحاظ سیاسی کمترین رشد را داشتهاند، کسانی که توسط افسران مشق نظامی دیدهاند، منکوب و مرعوب شدهاند – خواهید دید که این «حیوانات بیشعور» دارند در مطالباتشان از برنامههای کادتی بیاندازه فراتر میروند!
کادتها و دومای کادتی، مایلند ادعا کنند که دارند مطالبات مردم را بیان میکنند. بسیاری از سادهلوحان این را باور میکنند. اما به واقعیتها نگاه کنید. به مطالباتی که تودههای وسیع مردم دارند عملاً مطرح میکنند، به مبارزهای که عملاً در حال انجامش هستند نگاه کنید و خواهید دید که کادتها و دومای کادتی دارند مطالبات مردم را محدود و تحریف میکنند.
به واقعیتها بنگرید. افراد هنگ پرئوبراژنسکی این مطالبه را مطرح کردند: حمایت از گروه ترودویک در مبارزه برای زمین و آزادی. لطفاً توجه کنید: نه حمایت از دوما، بلکه حمایت از گروه ترودویک؛ گروهی که کادتها آن را متهم به «توهین شدید» به دومای دولتی از طریق ارائه دادن لایحۀ ارضی ۳۳ نماینده[۱]، که پیشنهاد الغای مالکیت خصوصی بر زمین را میکرد، نمودند! آشکار است که سربازان دارند بسیار فراتر از کادتها میروند. این «حیوانات بیشعور» بیشتر از بورژوازی روشنفکر میخواهند....
یک هنگ پیادهنظام در سن پترزبورگ این را مطالبه کرد: «... ما سربازان باید مجاز باشیم که نمایندگان خودمان را برای دومای دولتی انتخاب کنیم تا بیانگر نیازهای سربازانمان باشند.» سربازان نمیخواهند بیرون از سیاست نگه داشته شوند. سربازان با کادتها موافق نیستند. سربازان مطالبهای را پیش میبرند که آشکارا معادل است با الغای ارتش کاستی، ارتش جُدا از مردم، و جایگزینی آن با ارتشی از شهروندان آزاد و برابر. حالا این دقیقاً همان الغای ارتش دائمی و مسلح ساختن مردم است.
سربازان در منطقۀ ورشو خواهان یک مجلس مؤسسان هستند. آنها خواهان آزادی تجمع و آزادی انجمن برای سربازان «بدون نیاز به موافقت یا حضور افسران» هستند. آنها خواهان این هستند که «خدمت نظامی در مناطقی که سربازان اهل آنجایند انجام شود» هستند، حق پوشیدن لباس غیرنظامی هنگامی که در حال انجام وظیفه نیستند، و حق انتخاب کردن نمایندگان سربازان برای نظارت کردن بر غذاخوریهای سربازان و عمل کردن بمثابۀ قضات برای محاکمۀ جرایم انجام شده توسط سربازان.
این آیا به هیچ نحوی با درک کادتها از اصلاح ارتش شباهت دارد؟ یا بسیار نزدیک میشود به تأسیس یک میلیشیای ملی و کاملاً دمکراتیک؟
سربازان دارند مطالبات واقعی مردم را، مطالباتی که برای اکثریت عظیم مردم مشترک هستند بیان میکنند، خیلی بهتر از آن آقایان، بورژوازی روشنفکر. کاراکتر و خصوصیات اصلی جنبش در بین نیروهای مسلح خیلی دقیقتر از تاکتیکهای کادتها بیانگر جوهر شکلهای عمده و اساسی مبارزه برای آزادی تحت شرایط کنونی است. جنبش کارگران و دهقانان این را حتی قویتر تأیید میکند. وظیفۀ ما نه تلاش برای چپاندن این جنبش درون محدودههای تنگ سیاست حقیر کادتی، نه تخفیف دادن آن از طریق وفق دادن و سازگار کردنش با شعارهای حقیر کادتی، بلکه حمایت کردن، گسترش و رشد دادنش با روح دمکراسی اصیل، پیگیر، قاطع و مبارز است.
اخو، شمارۀ ۱۰
۲ ژوئیۀ ۱۹۰۶
انتشار بر طبق متن اخو
مجموعه آثار لنین، جلد ۱۱
[۱]
لایحۀ ارضیِ ۳۳ نماینده – این «لایحۀ ارضی اساسی» با امضای ۳۳ نمایندۀ اکثراً ترودویک، در جلسۀ اولین دومای دولتی در روز ۶ (۱۹) ژوئن ۱۹۰۶ ارائه شد. برخلاف لایحۀ «۱۰۴»، لایحۀ ۳۳ الغای فوری و کامل مالکیت خصوصی بر زمین را بعنوان مطالبۀ عمدهاش مطرح میکرد. دوما این لایحه را در روز ۸ (۲۱) ژوئن رد کرد.
توضیحات بیشتر دربارۀ لوایح ارضی ترودویکی در صفحات ۷۰-۴۶۹ از جلد ۱۱ مجموعه آثار لنین آمده است.
+ ترجمه جواد راستیپور - {با پارهای تغییرات}
lenin.public-archive.net #L1516fa.html
|