جدلهای مفید
و. ای. لنین
بیش از نیمی از ابلاغیۀ طولانی گورمیکین دربارۀ «تدابیر جهت بهبود اوضاع زندگی دهقانان» به جدل علیه دیدگاههای دهقانان و صحبتی («شایعات»، آنطور که گورمیکینها بطور تحقیرآمیزی آن را مینامند) که در بین مردم انجام میشود اختصاص یافته. این جدلها بسیار مفیدند. دولت گورمیکین با «دهقانان روسیه» بحث میکند. اعلام میدارد که دیدگاههایی که دهقانان دارند «اشتباه» هستند و سعی میکند به آنها اثبات کند که مطالبات و برنامههایشان «عمدتاً در تضاد با منافع خود دهقانان قرار دارند».
آقایان دولت گورمیکین، اینکه شما اکنون هنر متقاعد ساختن با ملایمت را میآزمایید بسیار ستودنی است! شما باید این را مدتها پیش میآزمودید. واقعاً خیلی بهتر میبود اگر شما بوسیلۀ استدلال بجای ترکه، شلاق، گلوله و قنداق تفنگ با دهقانان برخورد کرده بودید. تقریباً تمام روزنامهها یک ابلاغیۀ دولت را منتشر میکردند. کشیشان روستا، مقامات زمستوو، ریشسفیدهای مناطق روستایی و مقامات پلیس آن را برای دهقانان میخواندند. دهقانان دربارۀ آن تعمق میکردند. آنها توسط دولت آموزش میدیدند که چطور منافع واقعیشان را درک کنند. پس از تعمق دربارۀ آن، و چیزی آموختن از دولت، آنها توسط رأی اکثریت تصمیم میگرفتند که حق با کیست. چقدر خوب میشد اگر اینطور بود! اما چه بیرحمانه است هنگامی که گورمیکینها و خدمتگزارانشان با یک دست دهقانان را شلاق میزنند، شکنجه میکنند و به قتل میرسانند، و با دست دیگر «ابلاغیههایشان» جهت آموزش دادن منافع آنها به خودشان را به زور به آنها تحمیل میکنند! مطبوعات دهقانی توقیف میشوند؛ نمایندگان دهقانی و اعضای اتحادیۀ دهقانی[۱] در زندان یا در سیبری از بین میروند؛ روستاها پر از سرباز میشوند، طوری که گویا قلمروی دشمن هستند – و دولت گورمیکین به دست دهقانان شلاق خورده و شکنجه شده ابلاغیهای با این مضمون میدهد که آنها دارند بخاطر مصلحت خودشان شلاق میخورند و شکنجه میشوند!
این ابلاغیهای مفید است! تأثیری عالی بر دهقانان خواهد داشت. دولت اندکی از کار گروه ترودویک، یا دهقانی، در دوما را عهدهدار شده است. این گروه باید مردم را فراخواند، به آنها دربارۀ مطالباتی که نمایندگان دهقانی در دوما جهت کسب زمین برای دهقانان مطرح میکنند و چیزی که دولت در پاسخ به این مطالبات اظهار میدارد، بگویند. گروه ترودویک هنوز این کار را نکرده است. دولت به کمک آن آمده. دولت ما خیلی زرنگ است! خودش ابلاغیهای خطاب به کل مردم منتشر کرده و به آنها گفته که دهقانان چه مطالباتی دارند.
حتی در دورافتادهترین روستاها، حتی در روستاهایی که هیچگاه چیزی دربارۀ اتحادیۀ دهقانی و نمایندگان دهقانی در دوما نشنیدهاند (اگر چنین روستاهایی وجود داشته باشند – احتمالاً وجود دارند؛ کشور ما چنین کشور وحشیای است)، حتی آنجا، کشیش محل یا ریشسفید روستا ابلاغیۀ دولت را خواهد خواند. دهقانان جمع خواهند شد، در سکوت میشنوند و آنگاه متفرق میشوند. سپس بار دیگر، بدون حضور هیچ مقام رسمی، جمع میشوند و شروع به صحبت میکنند. آنها در مورد تضمین دولت مبنی بر اینکه دولت و بوروکراتها از منافع ملاکین دفاع نمیکنند بحث خواهند کرد. آنها پوزخند میزنند و میگویند: «آه نه، آنها خواب چنین چیزی را هم نمیبینند!» آنها در مورد اظهار اینکه فروش داوطلبانۀ زمین توسط ملاکین، بخصوص اگر از طریق واسطۀ مقامات دولتی انجام شود، برای دهقانان بسیار با صرفهتر از انتقال اجباری مالکیت (احتمالاً حتی بدون پرداخت بازخرید) است بحث خواهند کرد. آنها پوزخند میزنند و میگویند: «ما چه احمقهایی بودهایم که تاکنون متوجه نشدهایم که برایمان اطاعت کردن از ملاکین و بوروکراتها بسیار بهتر از تصمیمگیری در مورد همۀ امور توسط خودمان است.»
ولی شاید دهقانان فقط پوزخند نزنند؟ شاید آنها متوجه چیز دیگری بشوند، و نه فقط با خنده، بلکه با خشم؟ شاید آنها برای خودشان نه فقط در این باره تصمیم بگیرند که حقیقت کجاست، بلکه همچنین دربارۀ اینکه چطور باید به آن رسید؟...
دولت ما خیلی زرنگ است!
اتفاقاً، آقای مورومتسف، رئیس کادت دومای دولتی، به ما میگوید که از کلمۀ دولت استفاده نکنیم. اگر عنایت کنید، این اشتباه است. دوما نیز بخشی از دولت است. ما باید بگوییم: کابینه. آنگاه ما همانند «آقایان» به نتیجه میرسیم: دوما قانونگذار است، و کابینه مجری؛ دوما بخشی از دولت است.
آقای مورومتسف نیکو! کادتهای نیکو! آنها با چنان دقتی کتابهای آلمانی دربارۀ قانون دولتی را مطالعه کردهاند که آنها را از بر هستند. آنها این امور را بهتر از گورمیکین، که در ابلاغیهاش کلمهای هم دربارۀ دوما نمیگوید، اما همیشه به دولت اشاره میکند، میشناسند. کدام یک درست میگوید، گورمیکین یا مورومتسف؟ ما باید چه بگوییم: کابینه یا دولت؟
گورمیکین درست میگوید. پالودگی او ... اوه! اوه![*] ذهن لطیف او ... باعث شدند که او تصادفاً حقیقت را بگوید. مورومتسفها، که پروفسورها و محققین هستند، دروغهای مرسوم را بیان میکنند.
دهقانان چیزی از گورمیکین خواهند آموخت، نه از مورومتسف. آنها خواستار آن خواهند شد که با دولت تسویه حساب کنند، نه با کابینه. و حق با آنها خواهد بود.
اکو، شمارۀ ۱
۲۲ ژوئن ۱۹۰۶
انتشار بر طبق متن اکو
مجموعه آثار لنین، جلد ۱۱
[۱] اتحادیۀ سراسری دهقانی روسیه – سازمانی انقلابی-دمکراتیک که در ۱۹۰۵ برخاست. آزادی سیاسی و فراخواندن فوری یک مجلس مؤسسان را مطالبه کرد؛ از تاکتیک تحریم دومای دولتی اول حمایت نمود. برنامۀ ارضی اتحادیه شامل مطالباتی جهت الغای مالکیت خصوصی زمین و انتقال زمینهای صومعهای، کلیسایی و دولتی به دهقانان بدون پرداختهای بازخرید بود. اتحادیه در سیاستش دودل و مردد بود. در حالیکه الغای مالکیت اربابی زمین را مطالبه میکرد، با جبران خسارت جزئی ملاکین موافقت نمود. اتحادیۀ دهقانی از همان آغاز فعالیتهایش مورد تعقیب پلیس قرار گرفت. موجودیت اتحادیه تا سال ۱۹۰۷ به پایان رسید.
[*]
بجای «اوه! اوه!» در متن انگلیسی humph! humph! نوشته شده است و در متن روسی гм! гм! [gm!] . اینها نه کلمات، بلکه اصواتی هستند که گوینده برای بیان احساسش یا رساندن منظورهایی فراتر از آنچه که ظاهر کلماتش گویای آن هستند، ادا میکند. میشود همزمان با بیان یک جمله، چشمک زد، میشود مثل بسیاری از جوانان این روزگار معنی ظاهری جملهای معمولی را با اضافه کردن یک emoji عوض کرد... اصوات هم همین نقش را دارند.
Humph را در لغتنامه فارسی «هومف» و «پیف پیف» ترجمه کردهاند. در فرهنگ انگلیسی توضیح دادهاند که صدایی است برای ابراز تردید، نارضایتی یا تحقیر. гм! гм! روسی شبیه صدایی است که با دهان بسته مثلاً موقع چشیدن غذایی که انتظار مزهاش را نداشتید از خودتان در میآورید؛ وقتی زیادی شور است، تند است، یا حتی خوشمزه. گوگل این اصوات روسی гм! гм! را hm! um! ترجمه میکند.
کلمهای که مترجم «پالودگی» ترجمه کرده است در متن انگلیسی refinement است که وقتی در مورد آدم به کار میرود (و نه مواد شیمیایی و امثالهم) به معنی با فرهنگ بودن، کیفیت و شخصیت والا داشتن هم هست. این معنی با متن روسی هم انطباق دارد و یک تمجید به نظر میرسد. гм! гм! که درست پس از این کلمه آمده است را میشود اینطور تفسیر کرد: «نه! به این شوری هم که گفتم نیست!» [ابراز نارضایتی از صفت تمجیدآلودی که به او نسبت داده شد]
به هر حال اصوات را، بخصوص وقتی کتبی باشند، نمیشود ترجمه کرد و ناچار باید به همین رضایت داد.—توضیح آرشیو عمومی
- ترجمه جواد راستیپور
- باستثنای تعویض چند لغت، انتشار بدون مقابله ۲۰۲۲/۹/۳۰
lenin.public-archive.net #L1505fa.html
|