دوما و مردم
و. ای. لنین
سخنرانی ایراد شده توسط نمایندۀ سوسیال-دمکرات در دوما، رفیق رامیشویلی، حاوی نظراتی بسیار صحیح میباشد که بدرستی تاکتیکهای سوسیال-دمکراتیک را مشخص میکنند. سخنران نه تنها دولت ترویج دهندۀ کشتار [pogrom] را با انرژی یک نمایندۀ واقعی پرولتاریا محکوم میکند، نه تنها نمایندگان دولت را «دشمنان مردم» میخواند – و تلاش جدید رئیس کادت دوما برای محدود کردن آزادی بیان اعتراض بر حق چپ افراطی را برانگیخت – بلکه علاوه بر اینها، در خاتمۀ سخنرانیش، مسئلۀ عام رابطۀ بین دوما و مردم را مطرح ساخت.
نمایندۀ سوسیال-دمکرات دربارۀ این مسئله چنین گفت:
«من با اظهار اینکه مردم حامی ما هستند به سخنرانی پایان میدهم. در بیرون چیزی اتفاق میافتد که کلاً با آنچه ما در این تالار میکنیم متفاوت است. جوّ بیرون کلاً متفاوت است. اینجا بسیار ملایمتر است؛ اینجا روحیۀ صلحآمیز حاکم است. احتمالاً، یک ماه بعد، خودمان دربارۀ امورمان تصمیم خواهیم گرفت ... حقایق زندگی بسیار بلندتر از آنچه که ما اینجا میکنیم دربارۀ آنچه که اطراف ما اتفاق میافتد سخن میگویند. من میگویم که ما بین دولت و مردم ایستادهایم. دوما نقطهای خطرناک است. رفتن به سَمت چپ یا راست به معنی توافق با کسی یا گسستن از کسی است ... نباید فراموش کنید که خود مردم چیزی را که دوما به دلیل تزلزل و عدم قاطعیتش نمیتوانست به دست آورد، به دست خواهند آورد. من میگویم که مردم روحیۀ متفاوتی با آنچه اینجا حاکم است دارند ...»
ما قسمتهایی از این سخنرانی که اهمیّت خاصی دارند را برجسته کردهایم. سخنران کاملاً بدرستی گفت که حقایق زندگی بسیار بلندتر از دوما سخن میگویند؛ که جوّ بیرون اینقدر «صلح آمیز» نیست، و اینکه «مردم روحیۀ متفاوتی دارند». این بدون شک صحیح است. و نتیجۀ حاصل از این حقیقت اینست که کسانی که میگویند مردم باید از دوما حمایت کنند در اشتباهند. اکنون مردم جلوتر از دوما هستند، بلندتر سخن میگویند، کمتر صلحجو هستند و با انرژی بیشتری میجنگند. از این رو، تنها تعریف صحیح از وظیفۀ سوسیال-دمکراتها چنین است: توضیح دادن اینکه دوما فقط با ترس و لرز و بطور ناکافی مطالبات مردم را بیان میکند به وسیعترین تودۀ ممکن مردم. تنها چنین فرمولبندیای از تاکتیکهای سوسیال-دمکراتیک حزب پرولتاریا را از مسئول بودن بخاطر نوسان کادتها رها میسازد. تنها چنین فرمولبندیای، که کاملاً اجازۀ پایهگذاری رشد آگاهی سیاسی، قاطعیت و آمادگی تودههای دهقان را میدهد، به حد کافی با وظایف سترگ لحظۀ حاضر مطابقت دارد، لحظهای که نمایندگان انتخاب شدۀ پرولتاریای سوسیال-دمکرات دربارهاش بصراحت میگویند: «احتمالاً، یک ماه بعد، خودمان دربارۀ امورمان تصمیم خواهیم گرفت.» با این حال، به منظور تصمیمگیری دربارۀ آنها، ما باید فوراً خودمان را کاملاً از همۀ تلاشهای ناصادقانه یا جاهلانه برای جستن یک راه حل «صلحآمیز» جُدا کنیم.
رفیق رامیشویلی کاملاً برحق بود هنگامی که از کرسی خطابۀ دوما اعلام داشت: «دوما نقطهای خطرناک است.» چرا؟ زیرا «تزلزل و عدم قاطعیت» نشان میدهد. و هنگامی که احتمالاً تا یک ماه بعد خود مردم باید دربارۀ امورشان تصمیم بگیرند، تزلزل و عدم قاطعیت قطعاً جنایت است. هر کس که در چنین زمانی این خصوصیات را نشان دهد ناگزیر خود را در موقعیتی بسیار نادرست خواهد یافت، مستقل از اینکه نیّات او چقدر ممکن است صادقانه بوده باشند. این وابسته به ارادۀ ما نیست که در چنین لحظهای همۀ شرایط اقتصادی و سیاسی احاطه کنندۀ ما بطور اجتنابناپذیر منجر به برانگیختن مبارزهای قاطعانه بین مردم و رژیم کهنه میشوند. هر کس در مواجهه با مبارزۀ قریبالوقوع تزلزل نشان دهد، در واقع باید شقّ دیگر «توافق با کسی یا گسستن از کسی» را انتخاب کند. این دقیقاً موقعیت کادتها است. بورژوازی لیبرال آنچه را که سالها با سیاست مزوّرانه و نوسان کنندۀ خود، و با فرارش از صف انقلاب به ضدانقلاب کاشته است را درو میکند. توافق با رژیم کهنه به معنی گسست از مردم مبارز است. گسست از رژیم کهنه امری ضروری برای به توافق رسیدن با مردم مبارز است.
اکثریت دوما هر کاری انجام داده است تا موقعیت خود را در این انتخاب سخت روشن کند. این اکثریت کادت، و گاهی اوقات حتی بدتر از کادت، هر گام سیاست خود را در راستای تدارک برای گسستی از مردم مبارز و به توافق رسیدن با رژیم کهنه برمی دارد. به ما گفته میشود که این گامها کوچک هستند. اما ما پاسخ میدهیم که آنها گامهایی واقعی در سیاست واقعی هستند. این گامها در تطابق با تمام منافع اساسی بورژوازی لیبرال میباشند. و مطالبۀ کادتها برای کابینۀ دومایی که توسط رژیم کهنه منصوب گشته، دقیقاً حاوی این خصلت «صلحآمیز» است.
ما هرگز از تکرار اینکه حمایت از این مطالبه توسط کارگران احمقانه و مضر خواهد بود خسته نمیشویم. احمقانه، زیرا تنها چیزی که واقعاً رژیم کهنه را تضعیف میکند مبارزۀ مردمی است که از دومای ترسو فراتر میروند. مضر، زیرا در اذهان مردم بذر فریب و سردرگمی میفشاند. دیروز ما اشاره داشتیم که رفقای کوریر در اظهار داشتن اینکه لوایح تنظیم شده توسط کادتها احمقانه و مضر هستند، برحق میباشند. امروز تأسف دارد که همین رفقا مشوّق حمایت از یک کابینۀ دومایی هستند، یعنی کابینهای که همین لوایح احمقانه و مضر را اجرا خواهد کرد!
شاید این نوسانات کوریر را زمانی دیگر با جزئیات بیشتری بررسی کنیم. برای حال، اشاره به آنها کافی خواهد بود؛ این حقیقت که در لحظهای مهم مثل حالا تزلزل وجود دارد نشان میدهد که موقعیت متزلزلان بسیار متزلزل است.
وپریود، شماره ١٥
١١ ژوئن ١٩٠٦
مجموعه آثار لنین، جلد ١١
متن فارسی، ترجمهای است که رفیقی با نام "دوست شما" برای این سایت فرستادهاند. -آرشیو عمومی ٣٠ دسامبر ٢٠١٥
lenin.public-archive.net #L1501fa.html
|