Farsi    Arabic    English   

به کمیتۀ رزمی کمیتۀ سن پترزبورگ

و. ای. لنین


۱۶ اکتبر ۱۹۰۵

رفقای عزیز،

از ارسال مدارک زیر بسیار متشکرم ۱) گزارش کمیتۀ رزمی ۲) یادداشتی دربارۀ سازماندهی تدارکات برای قیام ۳) یک طرح از تشکیلات. من پس از خواندن این مدارک، وظیفۀ خود می دانم که برای تبادل نظر رفیقانه، مستقیماً با کمیتۀ رزمی تماس بگیرم. نیازی به گفتن ندارد که من قضاوت در مورد وجه عملی موضوع را به عهده نمی گیرم؛ تردیدی نیست که هر آنچه در این شرایط سخت و دشوار حاکم بر روسیه، امکان پذیر باشد، انجام می گیرد. با این وجود، قضاوت بر اساس مدارک نشان می دهد تمامی امور در معرض تهدید انحطاط و تباهی بر اثر تبدیل شدن به کارهای اداری قرار دارند. تمامی این برنامه‌ها، کلیۀ این طرحهای تشکیلاتی کمیتۀ رزمی این احساس را در من برمی انگیزد که از قواعد و دستور العمل‌های غیرضروری [فرمالیته] اداری استفاده می شود – رک و صریح بودنم را ببخشید، امیدوارم که مرا به عیب جوئی متهم نکنید. طرحها و مجادلات و مباحثات پیرامون عملکردهای کمیتۀ رزمی و حقوق آن، آن هم دربارۀ چنین موضوعی، از کمترین ارزش برخوردار است. آنچه مورد نیاز است انرژی و جدیت پر جنب و جوش و باز هم انرژی است. این مرا به وحشت می اندازد – به شما قول می دهم – این مرا به وحشت می اندازد که ببینم بیش از شش ماه است که دربارۀ بمبها بحث و گفتگو می شود ولی هنوز یک بمب هم ساخته نشده است! و این بیشترین چیزی است که می توان از آدمهائی که تنها حرف می زنند آموخت ... به سراغ جوانان بروید آقایان! این تنها راه علاج است! در غیر این صورت – به شما قول می دهم – کار از کار خواهد گذشت (و همه چیز گواهی این را می دهد)، و شما می مانید و یادداشتهای «عالمانه»، طرحها و نقشه‌ها، جدولها، برنامه‌ها و دستور العمل‌های پرشکوه، ولی بدون یک تشکیلات، بدون یک آرمان زنده. به سراغ جوانان بروید، جوخه‌های رزمی را بی درنگ در هر جا، در میان دانشجویان و به ویژه در میان کارگران و غیره و غیره تشکیل دهید. بگذار گروههای متشکل از ۳، ۱۰، ۳۰ نفر یا غیره، بی درنگ متشکل گردند. بگذار آنها به بهترین وجه ممکنه خود را مسلح سازند، خواه با رولور، کارد و خواه با تکه‌ای پارچۀ آغشته به نفت برای آتش زدن و غیره. بگذار این دستجات بی درنگ رهبران خود را انتخاب کنند و تا آنجا که ممکن است با کمیتۀ رزمی کمیتۀ سن پترزبورگ تماس برقرار کنند. شما هیچ گونه تشریفات را خواستار نباشید و محض رضای خدا، تمام این طرحها را فراموش کنید و همۀ «عملکردها، حقوق و امتیازات» را به درک بفرستید. از عضویت در حزب کارگر سوسیال دمکرات روسیه یک شرط مطلق نسازید – چنین کاری یک درخواست ابلهانه برای یک قیام مسلحانه است، از تماس با هر گروه اگر حتی متشکل از ۳ نفر باشد، امتناع نورزید، تنها این شرط واحد را قائل شوید که آن گروه باید از جنبۀ جاسوسی برای پلیس قابل اعتماد بوده و برای نبرد با سربازان تزاری آماده باشد. بگذار گروهها به ح.ک.س.د.ر بپیوندند و یا اگر خود مایلند با ح.ک.س.د.ر همکاری نمایند، چنین چیزی به راستی با شکوه خواهد بود. ولی من پافشاری را در این امر اشتباه می دانم.

نقش کمیتۀ رزمی کمیتۀ سن پترزبورگ باید یاری رساندن به این داوطلبان ارتش انقلابی، ارائۀ خدمات بمثابۀ یک «دفتر» برای برقراری تماس و امثالهم باشد. هر داوطلب با شور و اشتیاق تمام خدمات شما را خواهد پذیرفت ولی اگر شما کار را در چنین امر مهمی با طرحها و با سخن گفتن دربارۀ «حقوق» کمیتۀ رزمی آغاز نمایید، هدف را در تمامیتش به انحطاط خواهید کشید، من به شما اطمینان می دهم که با اینکار، هدف را به صورتی جبران ناپذیر به انحطاط می کشانید.

شما باید تبلیغات را در مقیاسی وسیع به پیش برید. بگذار ۵ یا ۱۰ نفر بین محفل های مطالعاتی صدها کارگر و دانشجو، هر هفته بچرخند و به هر جا که امکان نفوذ دارد نفوذ کنند، و در هر جا یک طرح روشن، مختصر، بلاواسطه و ساده را پیشنهاد نمایند: گروههای رزمی را بی درنگ سازمان دهید، به بهترین وجه ممکن خود را مسلح کنید، و با تمام توان و نیروی خود فعالیت نمائید، ما به هر طریقی که بتوانیم شما را یاری خواهیم داد ولی در انتظار کمک ما نباشید، خودتان دست به عمل بزنید.

موضوع اصلی در چنین مطلبی، ابتکار تودۀ گروههای کوچک است. آنها از پس هر کاری برمی آیند. بدون آنان سراپای کمیتۀ رزمی شما هیچ است. من آماده‌ام که کارآیی فعالیت کمیتۀ رزمی را بر اساس تعداد این گروههای رزمنده که کمیته با آنها در تماس است، ارزیابی کنم. اگر در طی یک یا دو ماه، کمیتۀ رزمی، دست کم ۲۰۰ یا ۳۰۰ گروه رزمی در سن پترزبورگ نداشته باشد، آن وقت می توان آن را یک کمیتۀ رزمی مرده دانست. باید که آن کمیتۀ رزمی را به خاک سپرد. اگر این کمیته نتواند در زمان پر جوش و خروشی همانند زمان فعلی، یکصد و یا دویست گروه را گرد آورده وآرایش دهد، آنگاه حقیقتاً باید آنرا فرسنگها دور از زندگی واقعی دانست.

مبلغین باید دستورالعمل‌های مختصر و ساده‌ای از چگونگی ساختن بمبها را در اختیار هر گروه قرار دهند، نوع کار را به شیوه‌ای مقدماتی برای آنان تشریح نمایند و سپس همه چیز را به عهدۀ خود گروهها بگذارند. جوخه‌ها باید بی درنگ آموزشهای نظامی را با دست زدن فوری به عملیات، فوراً آغاز نمایند. برخی از آنها می توانند فوراً وظیفۀ کشتن یک جاسوس یا انهدام یک ایستگاه پلیس را به عهده گیرند و بعضی دیگر حمله به یک بانک برای تأمین منابع مالی قیام و دیگران می توانند به تمرینهای نظامی و یا تهیۀ نقشۀ اماکن و غیره بپردازند. ولی عمده ترین مطلب اینست که آموزش باید بی درنگ از عمل واقعی آغاز گردد: ترس و وحشتی از این حملات آزمایشی به خود راه ندهید. البته ممکن است آنان به جادۀ تباهی افراط کشیده شوند، ولی این زیانهای فرداست، در حالیکه زیانهای امروز منفعل بودن ما، روحیه مکتبی بودن ما، فقدان تحرک عالمانۀ ما و وحشت ناشی از پیری ما از ابتکارات و خلاقیتها است. اگر آموختن تنها از راه مضروب کردن پلیس امکان پذیر است بگذار هر گروه از این طریق بیاموزد: شمار قربانیان دشمن به مراتب بیش از تلفات ما خواهد بود و این مبتنی بر این واقعیت است که این کار صدها تن از رزمندگان پرتجربه را آموزش خواهد داد، رزمندگانی که فردا، صدها هزار نفر را رهبری خواهند نمود.

رفقا، درود و تهنیت گرم مرا بپذیرید، کامیابی شما را آرزو می کنم. من مایل نیستم دیدگاههای خود را بر شما تحمیل کنم لیکن این را وظیفۀ خود می دانم که پیشنهادات و نصایح خود را به شما ارائه دهم.

ارادتمند شما
لنین

نخستین بار در ۱۹۲۶ در جلد ۵ مجموعۀ آثار و مقالات لنین به چاپ رسید.
مجموعۀ آثار، جلد ۹، صفحات ۴۶-۳۴۴

-- ترجمه م. کمال
- دریافت شده از جواد راستی‌پور
- ترجمۀ فارسی توسط این سایت مقابله و ادیت نشده است.—آرشیو عمومی لنین


lenin.public-archive.net #L1381fa.html