پرولتاریا و دمکراتهای بورژوا
و. ای. لنین
ما به کوتهبینی نابخشودنی این دیدگاه نو-ایسکرائیستها که لیبرالیسم میانهروی روسی ضربۀ کاریاش را خورده و نقش پیشروی پرولتاریا توسط دمکراتهای ما به رسمیت شناخته شده اشاره کردهایم[۱]. برعکس، دمکراتهای بورژوا بیش از همیشه سعی میکنند کنترل جنبش طبقۀ کارگر را به دست آورند؛ از این رو، رابوچیه دیلوئیسم، که نو-ایسکرائیستها تلاش میکنند آن را احیا نمایند، از همیشه مضرتر است. اینجا جزوۀ جالبی داریم که در روسیه پخش میشود و اطلاعات ارزشمندی دربارۀ این مسئله ارائه میدهد:
«بورژوازی اخیراً گرایشی به سازمانیابی نشان داده است؛ ولی چیزی که اهمیت بیشتر دارد این است که دمکراتهای بورژوا رو به کارگران میآورند. دمکراتها میخواهند به عنوان رهبران مبارزۀ اقتصادی و سیاسی عمل کنند. آنها میگویند 'اگر مؤکداً صحبت کنیم، از نظر عقیده، سوسیال-دمکرات هستیم؛ ولی سوسیال-دمکراسی، به دلیل اختلاف نظرات حزبی، اهمیت لحظۀ حاضر را درک نمیکند و نتوانسته جنبش طبقۀ کارگر را رهبری کند؛ این جایی است که ما میخواهیم وارد شویم.' ما از آنچه که جلوتر میگویند میفهمیم که این 'قلباً سوسیال-دمکراتها'ی جدید هیچ برنامهای که متعلق به خودشان باشد را ارائه ندادهاند بلکه فقط قصد دارند چیزها را برای کارگران توضیح و به سؤالات آنها جواب دهند. نوشتجات قرار است مناسب با همین احتیاجات باشند و به هیچ وجه قرار نیست خصلت حزبی داشته باشند. و بنابراین این 'سوسیال-دمکراتهای تمیز' که از تاکتیکها و رفتار کنونی کمیته ناراضی هستند، به روش 'گوش دادن به تودهها'، که تاریخ مدتها پیش ردش کرده، روش اکونومیسم مرحوم، رو آوردهاند. این آقایان که خودشان را سوسیال-دمکرات و سخنگویان واقعی آرمانهای طبقۀ کارگر به حساب میآورند، نمیفهمند یا نمیخواهند بفهمند که جنبش طبقۀ کارگر تنها در صورتی به نتایج اساسی خواهد رسید که توسط یک حزب متحد طبقۀ کارگر رهبری شود، در صورتی که پرولتاریا از تمایز طبقاتیش آگاه باشد و متوجه شود که رهایی واقعیش در دست خودش است و نه در دست دمکراتهای بورژوا که اقدامات حزب کارگران را تحقیر میکنند. این سوسیال-دمکراتهای 'اکید'، مارکسیستهای ادعایی، باید بفهمند که با تلاش کردن برای اثبات اینکه 'دمکراتهای' خاصی (ولی نه سوسیال-دمکراتها) که منحصراً متشکل از روشنفکران بورژوا هستند فراخوانده میشوند تا به کارگران راه رسیدن به آزادی و سوسیالیسم را نشان دهند، چقدر روحیۀ تودههای طبقۀ کارگر را تخریب میکنند.
«اگر چه به نظر میرسد که آنها، با جذب شدن به سیاستهای روز، نکتۀ آخر را کاملاً فراموش کردهاند. آنها دارند کم کم عناصری از فرصتطلبی را به جنبش طبقۀ کارگر حمل میکنند. کارگران اکنون خیلی نسبت به بنیان نهادن حزبی متعلق به خودشان حساس نیستند و برای این کار به روشفکران تکیه میکنند. پس چرا این دوستان جدید طبقۀ کارگر اجازه میدهند که چنین چیزهایی اتفاق بیفتند و حتی آنها را تشویق میکنند؟ خود 'دمکراتها' پاسخی صریح به این سؤال میدهند. آنها میگویند 'گروه ما فقط در میان روشنفکران کار میکرد ولی حوادث اخیر ما را مجبور کردهاند که رو به کارگران بیاوریم.'
«سوء استفادهچیهای دمکرات، که خودشان را از نظر 'اصول' سوسیال-دمکرات مینامند، تنها پس از اینکه تودهها به خیابانها آمدند و پیادهروها آغشته به خون هزاران کارگر شدند، توجه مهربانانۀ خودشان را معطوف به جنبش پرولتاری کردند. آنها در حالی که خود را همچون دوستان حقیقی طبقۀ کارگر نمایش میدهند، با قیافهای ریاکارانه از کنار دهها سال کار میگذرند، کاری که روحیۀ انقلابی پرولتاریای روسیه را ایجاد و هدایت کرده است و، به بهای قربانیهای عظیم، حزب سوسیال-دمکرات متحد طبقۀ کارگر را به وجود آورده است. ظاهراً، این سوسیال-دمکراتهای مدرن فقط یک چیز از کل دکترین مارکسیستی آموختهاند (و تنها اخیراً آموختهاند)، اینکه فقط پرولتاریای متشکل قادر به برانداختن استبداد اتوکراتیک و به دست آوردن آزادی سیاسی است، که فایدۀ آن عمدتاً به بورژوازی خواهد رسید. دوستان جدید پرولتاریا سعی میکنند خودشان را به جنبش طبقۀ کارگر تحمیل کنند و آن را با شلاق نتایج فوری برانگیزند، تا فریاد بزند 'به پیش، به سوی آزادیمان!' این ضربالمثل روسی چقدر بجاست، خدایا ما را از دوستانمان نجات بده، از دشمنانمان خودمان خود را نجات خواهیم داد.»
وپریود، شمارۀ ۱۰
۱۵ (۲) مارس ۱۹۰۵
انتشار بر طبق متن وپریود
مجموعه آثار لنین، جلد ۸
[۱]
مراجعه نمایید به جلد ۸ از مجموعه آثار لنین، ص ۱۷۰. – ویراستار.
[مقاله لنین، فوریه ١٩٠٥؛ آیا میبایست انقلاب را سازمان میدادیم؟—آرشیو عمومی لنین]
- ترجمه جواد راستیپور
lenin.public-archive.net #L1257fa.html
|
|