اعتصاب سیاسی سراسری روسیه
و. ای. لنین
هواسنج خبر از یک طوفان میدهد – این چیزی است که امروز در روزنامههای خارجی که حاوی تلگرافاتی دربارۀ رشد عظیم اعتصاب سیاسی سراسری روسیه هستند، اظهار شده است. تنها هواسنج نیست که خبر از وقوع طوفان میدهد: همه چیز را گردباد قدرتمند حملۀ سخت پرولتاریا از جا کنده است. انقلاب با سرعتی حیرت آور به پیش میرود، حوادثی بسیار را با خود به همراه میآورد، و اگر که بخواهیم شرح مفصلی از سه یا چهار روز گذشته بدهیم، باید که کتابی کامل بنویسیم. ولی اینرا به عهدۀ نسلهای آینده میگذاریم تا تاریخ مفصل بنویسند. ما شاهد صحنههای رعشه آوری از یکی از بزرگترین جنگهای داخلی، جنگهای آزادی هستیم که نوع بشر تا به حال بدان دست زده است و باید سریعتر گام برداریم تا تمام انرژی خود را به این جنگ تخصیص دهیم.
غرش طوفان شروع گشته – و اکنون سخنرانیها، تصورات، حدسیات و نقشههای لیبرال و دمکراتیک راجع به دوما چه ناچیز به نظر میرسند، هم اکنون تمام بحثهای ما راجع به دوما چه کهنه گردیدهاند – و این فقط در فاصلۀ چند روز، چند ساعت اتفاق افتاده است! بعضی از ما شک داشتیم که پرولتاریای انقلابی به اندازۀ کافی قوی باشد که نمایشات رسوائی را که به وسیلۀ وزرای پلیس به اجراء گذاشته شده است خنثی کند، بعضی از ما میترسیدیم که با شجاعت از تحریم کردن انتخابات سخن بگوئیم. اما آنطور که معلوم میشود، انتخابات هنوز در همه جا آغاز نشده است، و تاکنون یک حرکت دست کافی بوده است که تمام خانۀ مقوائی را به لرزش درآورد. فقط یک حرکت دست کافی بوده است که نه تنها لیبرالها و قافلۀ بزدل آسوبوژدنیه را بلکه حتی آقای ویت رئیس حکومت «لیبرال» جدید تزاری را نیز مجبور سازد که صحبت (واقعاً، تاکنون فقط صحبت) از اصلاحاتی بکند که تمام نیرنگهای ماهرانۀ مضحکۀ بولیگین را از میان برخواهد داشت.
این دست که حرکت آن چنین بلوائی را در مسئلۀ دوما بپا کرد، دست پرولتاریای روس است. یک سرود سوسیالیستی آلمانی چنین میگوید: «تمام چرخها بی حرکت برجای میایستند، اگر که بازوهای توانای تو چنان بخواهد.» اکنون این بازوی توانا بلند شده است. اشارات و پیش بینیهای ما دربارۀ اهمیت بی اندازۀ اعتصاب سیاسی تودهای برای قیام مسلحانه بطور حیرت انگیزی تأیید شده است. اعتصاب سیاسی سرتاسری روسیه اینبار واقعاً تمام کشور را شامل شده است، و تمام خلقهای سرتاسر «امپراطوری» ملعون روسیه را در قیام قهرمانانۀ یک طبقه که ستمدیدهترین و پیشرفتهترین طبقات است متحد گردانیده است. پرولتاریای تمام ملتهای این امپراطوری ستم و زور اکنون در ارتشی عظیم جمع گشتهاند – ارتش آزادی و ارتش سوسیالیسم. مسکو و سن پترزبورگ مشترکاً افتخار پیشگامی انقلابی پرولتاریائی را دارند. هر دو پایتخت اعتصاب کردهاند. فنلاند اعتصاب میکند. استانهای بالتیک، در رأس آنها ریگا به جنبش پیوستهاند. لهستان قهرمان دوباره به صف اعتصاب کنندگان پیوسته است، چنانکه گوئی خشم عنین دشمنان خود را که تصور میکردند میتوانند با ضربههای خود او را درهم شکنند، ولی در عوض نیروهای انقلابی آنرا به هم هر چه نزدیکتر کردهاند استهزاء میکند. کریمه برپا میخیزد (سیمفروپل Simferopol) و همچنین جنوب. در یکاترینوسلاو سنگرها برپا شده است، و خونها ریخته شده. ناحیۀ ولگا (ساراتف، سیمبریسک، نیژنی نووگورود) در اعتصاب است، و اعتصاب به ایالات کشاورزی مرکزی (ورونژ) و به مرکز صنعتی (یاروسلاو) گسترش پیدا کرده است. یک هیئت نمایندگی بی ادعای اتحادیۀ کارگران راه آهن رهبری ارتشی از کارگران را که میلیونها نفر را با زبانهای مختلف دربر میگیرد در دست گرفته است. در صحنهای که لیبرالها با گزافه گوئی و نطقهای خائفانه برای تزار کمدیهای سیاسی اجراء میکردند و سفیهانه برای ویت میخندیدند و جنگ زرگری میکردند – در این صحنه ناگهان کارگران ظاهر میشوند و اولتیماتوم خود را به ویت، رئیس جدید حکومت «لیبرال» تزاری میدهند. هیئت نمایندگی کارگران راه آهن از به انتظار نشستن برای «انجمن شهر» board of burghers یعنی دومای دولتی امتناع ورزیدند. هیئت نمایندگان کارگران حتی به این نمایش پهلوان پنبه آنقدر اهمیت نداد که وقت گرانبهای خود را صرف «انتقاد» از آن بکند. هیئت نمایندگان کارگران در ابتدا انتقاد را با عمل تدارک دید – اعتصاب سیاسی – و آنگاه یک وزیر دلقک اعلام داشت «فقط یک راه حل وجود دارد – احضار یک مجلس مؤسسان، که بر اساس آراء همگانی و مستقیماً انتخاب شده باشد.»
وزیر دلقک در اصطلاح بجای خود کارگران راه آهن «مانند یک بوروکرات کله خشک واقعی طبق معمول با طفره، و بدون آنکه تعهد مشخصی بکند، صحبت کرد.» او قول قوانین را در مورد آزادی مطبوعات داد، اما انتخابات عمومی را رد کرد، بر طبق گزارشات روزنامههای خارجی، او اعلام داشت که یک مجلس مؤسسان «در حال حاضر غیرممکن است».
هیئت نمایندگی کارگران اعلام اعتصاب عمومی کرد. هیئت نمایندگی کارگران پس از ترک وزیر، به دانشگاه که در میتینگهای سیاسی که در آنجا برگزار میشد حدود ده هزار نفر شرکت میکردند رفت. طبقۀ کارگر به خوبی از سکوئی که به وسیلۀ دانشجویان انقلابی در اختیارش گذارده شده بود استفاده کرد. در ابتدا میتینگهای سیستماتیک تودهای سیاسی آزاد در روسیه در تمام شهرها، مدارس، کارخانهها و در خیابانها برگزار شد، جواب داده شده به وسیلۀ وزیر دلقک مورد بحث قرار گرفت، و نطقها بر محور وظیفۀ برپا داشتن مبارزۀ مسلحانه، که احضار مجلس مؤسسان را «ممکن» و ضروری میساخت قرار گرفت. مطبوعات بورژوازی خارجی، منجمله حتی لیبرالترین روزنامهها از شعارهای «فتنه انگیز و تروریستی» که سخنگویان در میتینگهای عمومی آزاد سر دادند وحشت زده هستند، گوئی که حکومت تزار با سیاست ستمگرانۀ خود، خود قیام را ضروری و اجتناب ناپذیر نکرده است.
قیام نزدیک میشود، قیام در بطن اعتصاب عمومی روسیه در برابر چشمان ما رشد میکند. انتصاب یک وزیر دلقک که به کارگران اطمینان میدهد «در حال حاضر» یک مجلس مؤسسان مورد قبول همه غیرممکن است، آشکارا رشد نیروهای انقلابی و نزول نیروهای حکومت تزاری را نشان میدهد. حکومت مطلقه دیگر به اندازۀ کافی توانائی ندارد که آشکارا علیه انقلاب بیرون بیاید. انقلاب هنوز به اندازۀ کافی قوی نیست که ضربهای کاری و قطعی به دشمن وارد کند. این تغییر نیروها تقریباً متعادل است و ناگزیر موجب به وجود آمدن سردرگمی در بین مقامات میگردد، راه را برای گذار از سرکوب به دادن امتیازات و قوانین جهت آزادی مطبوعات و اجتماعات باز میکند.
پیش به سوی مبارزهای جدید و باز هم پیگیرتر و گسترده تر. نباید به دشمن فرصت داد تا خود را جمع و جور کند! پرولتاریا تاکنون برای پیروزی انقلاب اعجاز کرده است. اعتصاب سرتاسری روسیه این پیروزی را بی نهایت نزدیک کرده است، و موجب دست و پا زدن دشمن در بستر مرگ خود گردیده است. به هر حال، ما محققاً بسیار دور از انجام دادن آنچه که برای پیروزی نهائی میتوانستیم بکنیم و باید بکنیم هستیم. مبارزه نزدیک میشود، اما هنوز به اوج واقعی خود نرسیده است. در این لحظه طبقۀ کارگر بپا میخیزد، و در مقیاسی که تاکنون نظیر نداشته است به حرکت میآید و مسلح میشود. و سرانجام حکومت مطلقۀ منفور را از میان برخواهد داشت، تمام وزرای دلقک را دنبال کارشان خواهد فرستاد، حکومت موقت انقلابی خود را برپا خواهد داشت، و به تمام خلقهای روسیه نشان خواهد داد که چگونه «ممکن» و ضروری است که «در حال حاضر» مجلس مؤسسان واقعی و واقعاً مورد قبول عموم را فرا خواند.
نوشته شده در ژنو ٢٦ (١٣) اکتبر ١٩٠٥
تاریخ انتشار : ٣١ (١٨) اکتبر ١٩٠٥
پرولتاری شمارۀ ٢٣
مجموعه آثار لنین، جلد ٩
بدون مقابله و تغییر، برگرفته از "منتخب آثار لنین درباره اتحادیههای کارگری" - کمونیستهای انقلابی مرداد ١٣٨٩
lenin.public-archive.net #L0000fa.html
|